1. what resource is left us?
چه چاره ای برای ما باقی مانده است ؟ (چه خاکی بر سر کنیم ؟)
2. her usual resource was lying
راه حل معمولی او دروغگویی بود.
3. oil is a valuable resource
نفت سرمایه ی گرانبهایی است.
4. she was left alone and without resource
او را تنها و درمانده رها کرده بودند.
5. Action is the last resource of those who know not how to dream.
[ترجمه Diana] حرکت آخرین راه حل کسانی است که نمی دانند چگونه رویا پردازی کنند.
[ترجمه ترگمان]اقدام آخرین منبع کسانی است که نمی دانند چگونه خواب ببینند
[ترجمه گوگل]اکشن آخرین منبع از کسانی است که نمی دانند که چگونه رویای
6. All pollution is simply an unused resource.
[ترجمه ترگمان]تمام آلودگی به سادگی یک منبع استفاده نشده است
[ترجمه گوگل]تمام آلودگی به سادگی یک منبع استفاده نشده است
7. Older people are an untapped resource in the employment market.
[ترجمه ترگمان]افراد سالمند منبعی دست نخورده در بازار کار هستند
[ترجمه گوگل]افراد مسنتر از منابع ناامن در بازار کار هستند
8. The country's greatest resource is the dedication of its workers.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین منابع کشور وقف کارگران این کشور است
[ترجمه گوگل]بزرگترین منبع این کشور تعهد کارگران آن است
9. The library is an enormous resource for historians of medieval France.
[ترجمه ترگمان]کتابخانه یک منبع بسیار بزرگ برای تاریخ نویسان فرانسه قرون وسطی است
[ترجمه گوگل]این کتابخانه منبع مهمی برای مورخان قرون وسطایی فرانسه است
10. Your resource pack includes addresses of leading manufacturers.
[ترجمه ترگمان]گروه منبع شما شامل نشانی از تولید کنندگان پیشرو است
[ترجمه گوگل]بسته منابع شما شامل آدرس های تولید کنندگان پیشرو است
11. Venice is haemorrhaging the very resource which could save it: its own people.
[ترجمه ترگمان](ونیز)همان منبعی را که می تواند آن را نجات دهد، از دست می دهد: مردم خودش
[ترجمه گوگل]ونیز منابع زیادی را در اختیار دارد که می تواند مردم خود را نجات دهد
12. Is there any resource that we have left untapped?
[ترجمه Diana] آیا منبع دیگری هم وجود دارد که ما از آن استفاده نکرده باشیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ منبعی وجود دارد که بکر باقی نمانده باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا منابع وجود دارد که ما استفاده نشده است؟
13. Water is becoming an increasingly precious resource.
[ترجمه ترگمان]آب در حال تبدیل شدن به یک منبع با ارزش فزاینده است
[ترجمه گوگل]آب در حال تبدیل شدن به یک منبع به طور فزاینده ارزشمند است
14. A country's principal resource is its brainpower.
[ترجمه ترگمان]قدرت ذهنی یک کشور ذهنی است
[ترجمه گوگل]منبع اصلی کشور قدرت مغزی آن است
15. Every available resource went towards the war effort.
[ترجمه ترگمان]هر منبع دردسترس به تلاش جنگ می رفت
[ترجمه گوگل]هر منبع موجود به سمت تلاش جنگی رفت
16. The database could be used as a teaching resource in colleges.
[ترجمه ترگمان]این پایگاه داده می تواند به عنوان یک منبع آموزشی در دانشگاه ها به کار رود
[ترجمه گوگل]پایگاه داده می تواند به عنوان یک منبع آموزشی در کالج ها مورد استفاده قرار گیرد
17. When necessary, instinct is the most reliable resource you can fall back on.
[ترجمه ترگمان]در صورت لزوم، غریزه the منبعی است که می توانید به آن تکیه کنید
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، غریزه ترین منابع قابل اطمینان است که می توانید به آن بازگردید
18. Given the resource implications involved, the plan will have to be scaled down.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مفاهیم مربوط به منابع موجود، برنامه باید کاهش یابد
[ترجمه گوگل]با توجه به مفاهیم منابع، برنامه باید کاهش یابد