کلمه جو
صفحه اصلی

digestibility


گوارایی، قابلیت هضم

انگلیسی به فارسی

هضم


انگلیسی به انگلیسی

• ability to be digested, state of being fit for digestion

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] گوارش پذیر، قابلیت هضم .
[صنایع غذایی] قابلیت هضم : میزان قابل جذب یک ماده مغذی نسبت به میران مصرف شده آن
[خاک شناسی] هضم پذیری

جملات نمونه

1. The fall in digestibility is quite rapid.
[ترجمه ترگمان]سقوط در digestibility بسیار سریع است
[ترجمه گوگل]کاهش هضم بسیار سریع است

2. FORMULATION OF THREE PROBIOTICS ON THE GROWTH, DIGESTIBILITY AND INTESTINAL MICROORGANISMS IN CARASSIUS AURATUS GIBELIO CARP.
[ترجمه ترگمان]سه ضربه متوالی بر روی رشد، digestibility و intestinal در CARASSIUS AURATUS GIBELIO CARP
[ترجمه گوگل]تهیه سه پروبیوتیک بر رشد، گیاهی و میکروگزانیسم های روده ای در کاسنیوس آریتوس گربلیو کپور

3. Phytase can improve the phosphorus digestibility of plant stuffs and decrease the phosphorus excretion.
[ترجمه ترگمان]phytase می تواند قابلیت فسفر phosphorus مواد گیاهی را بهبود بخشیده و دفع فسفر را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]فیتاز می تواند هضم فسفر مواد غذایی را بهبود بخشد و دفع فسفر را کاهش دهد

4. Processing and refining can alter digestibility.
[ترجمه ترگمان]پردازش و تصفیه می تواند digestibility را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]پردازش و پالایش می تواند قابلیت هضم را تغییر دهد

5. The digestibility of fat of 3 diets did not differ ( P & gt; 0. 05 ).
[ترجمه ترگمان]مقدار چربی سه رژیمی با یکدیگر فرق نداشتند (P &، ۰، ۰ ۰۵)
[ترجمه گوگل]هضم چربی 3 رژیم غذایی متفاوت نیست (P * gt؛ 05/0)

6. Comparative digestibility of goats' vs. cows' milk fats in children with digestive malnutrition: a double-blind study.
[ترجمه ترگمان]مقایسه تعداد بزها در مقابل شیر گاو در کودکان با سو تغذیه هاضمه: یک مطالعه دو کور
[ترجمه گوگل]هضم مقادیر چربی شیر بز در بزاقهای شیر گاو در کودکان مبتلا به سوء تغذیه گوارشی: مطالعه دوسویه کور

7. It will modify quality of raw materialsincrease digestibility.
[ترجمه ترگمان]آن کیفیت materialsincrease خام را اصلاح خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این باعث می شود کیفیت مواد اولیه افزایش هضم

8. Results: Rhodosides could lower the digestibility of dietary protein and dietary fat, biological value of protein and the plasma lipids in animals fed with high fat diet.
[ترجمه ترگمان]نتایج: Rhodosides می تواند پروتئین رژیم غذایی و چربی های رژیم غذایی، مقادیر زیستی پروتیین و چربی های پلاسما را در حیواناتی که با رژیم غذایی چربی بالا تغذیه می شوند، کاهش دهد
[ترجمه گوگل]یافته ها: رودوزیدها می توانند هضم پروتئین غذایی و چربی غذایی، ارزش بیولوژیکی پروتئین و چربی های پلاسمایی را در حیوانات تغذیه شده با رژیم پرچربی کم کنند

9. A digestibility value of 70 - 80 percent seems a reasonable expectation.
[ترجمه ترگمان]ارزش digestibility ۷۰ تا ۸۰ درصد یک انتظار منطقی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]ارزش هضم پذیری 70 تا 80 درصد به نظر منطقی منتهی می شود

10. The growth rate, the apparent digestibility and the small intestinal villus of the fish were measured.
[ترجمه ترگمان]نرخ رشد، the ظاهری و the روده کوچک ماهی ها اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]سرعت رشد، هضم ظاهری و ریزش روده کوچک ماهی اندازه گیری شد

11. True Ca and P digestibility values are 2 41± 83 % and 4 44± 59 %, respectively . Exp.
[ترجمه ترگمان]مقادیر حقیقی Ca و P digestibility به ترتیب برابر با ۴۱ ± ۸۳ % و ۴ ± ۴۴ درصد هستند Exp
[ترجمه گوگل]مقادیر واقعی گوگرد و Ca و P به ترتیب 83٪ 41 و 83٪ و 44٪ ± 59٪ می باشد Exp

12. The effects of rennet and heat to the digestibility of casein were researched by in vitro method during the processing.
[ترجمه ترگمان]تاثیر مایه پنیر و گرما به the of در روش vitro در طول پردازش مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات لجن و گرما به هضم کازئین با روش آزمایشگاهی در طی پردازش مورد بررسی قرار گرفت

13. Crude fat digestibility for group and increased 15 % and 4 92 % compared with control group.
[ترجمه ترگمان]digestibility چربی خام برای گروه و افزایش ۱۵ % و ۴ % ۹۲ در مقایسه با گروه کنترل
[ترجمه گوگل]هضم چربی خام برای گروه و افزایش 15٪ و 92٪ در مقایسه با گروه شاهد

14. The digestibility of fresh meat of Mytilus edulis -was much higher than that of the dried one.
[ترجمه ترگمان]بوی گوشت تازه of edulis بسیار بیشتر از گوشت خشک بود
[ترجمه گوگل]هضم گوشت تازه Mytilus edulis-بسیار بالاتر از میزان خشک شده است

پیشنهاد کاربران

digestibility ( تغذیه )
واژه مصوب: گوارش پذیری
تعریف: قابلیت گوارده شدن یک مادۀ غذایی


کلمات دیگر: