کلمه جو
صفحه اصلی

colloid


(شیمی) کلوئید، چسب سان، سریشمی

انگلیسی به فارسی

سریشمی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: in chemistry, a suspension of a very finely ground or divided substance in a gas, liquid, or solid, such that suspended particles tend not to settle out.

(2) تعریف: a finely divided substance so suspended.

(3) تعریف: in physiology, any of several gelatinous bodily secretions.

• sticky substance composed of particles that do not dissolve in other substances
sticky, resembling glue

دیکشنری تخصصی

[خودرو] کلوئید
[شیمی] کلوئید، چسب سان
[عمران و معماری] کلویید
[زمین شناسی] کلوئید الف) دامنه اندازه ذرات کوچکتر از 0.00024 میلی متر که کوچکتر از ذرات رس می باشد (اداره کل نیروی دریایی یا کشتیرانی اقیانوسی ایالت متحده آمریکا- 1966). ب) در اصل هر ماده با دقت تقسیم شده که در شکل بلورین دیده نمی شود. در یک معنای جدیدتر، هر ماده ریز دانه در تعلیق، یا هر ماده ای از این دست که می تواند به راحتی معلق شود (کراسکوف 1967).
[نساجی] کلوئید
[خاک شناسی] کلوئید

جملات نمونه

1. Within the lumen of the follicle is a colloid.
[ترجمه ترگمان]درون لومن از follicle یک colloid است
[ترجمه گوگل]در لومن فولیکول یک کلوئید است

2. Allied Colloids is accused of failing to store dangerous substances safely and not taking proper fire precautions.
[ترجمه ترگمان]نیروهای متفقین به ناکامی در نگهداری مواد خطرناک به طور ایمن و عدم انجام اقدامات احتیاطی مناسب متهم شده اند
[ترجمه گوگل]متفقین کلوئیدز متهم به ناکامی در ذخیره مواد خطرناک با خیال راحت و عدم استفاده از احتیاط های احتیاطی مناسب است

3. The components of colloid in kenaf bast fiber were assayed, and mechanism of degumming was expounded in molecular level.
[ترجمه ترگمان]اجزای of در الیاف kenaf سنجش شد و مکانیزم of در سطح مولکولی تشریح شد
[ترجمه گوگل]اجزای کلوئیدی در فیبر نئون کافر مورد بررسی قرار گرفت و مکانیزم تشخیص زودرس در سطح مولکولی بیان شد

4. The invention relates to a colloid tartro-bismuthate and a drug preparation, a preparation method and application of the colloid tartro-bismuthate.
[ترجمه ترگمان]این اختراع به a tartro - bismuthate و آماده سازی مواد مخدر، یک روش آماده سازی و کاربرد of tartro - bismuthate مربوط می شود
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به تارترو بیسموتات کلوئیدی و آماده سازی دارو، یک روش آماده سازی و کاربرد تارترو بیسموتات کلوئیدی است

5. JM series colloid mills are superfine processing mills for grinding wet materials.
[ترجمه ترگمان]سیستم JM با استفاده از series mills برای آسیاب کردن مواد مرطوب به کار گرفته می شود
[ترجمه گوگل]کارخانه های تولید کلوئیدی سری JM کارخانه های سنگین و سنگین برای سنگ زنی مواد مرطوب هستند

6. Characteristics : Transparent, colorless adhesive colloid, sterile, non - pyrogenic, non - inflammatory.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها: شفاف، چسبنده، colloid، sterile، non، non
[ترجمه گوگل]ویژگی های کلوئیدی چسبنده بی رنگ، استریل، غیر پریژنیک، غیر التهابی

7. Methods Monoclonal antibody colloid gold method was used for detection of Chlamydia trachomatis amylose.
[ترجمه ترگمان]روش های gold آنتی بادی colloid برای تشخیص of trachomatis amylose مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش ها برای تشخیص Chlamydia trachomatis amylose مورد استفاده قرار گرفت روش آنتی بادی منوکلونال کلوئیدی طلای

8. Results The spheroidal colloid gold particles of 20 nm showed bright red in color.
[ترجمه ترگمان]نتایج ذرات طلا spheroidal colloid ۲۰ نانومتر رنگ قرمز روشن را نشان دادند
[ترجمه گوگل]نتایج ذرات طلا از کولئید اسفنجی 20 نانومتر به رنگ قرمز روشن نشان داده شده است

9. However, the report about preparing salt - based colloid palladium is less in the domestic and overseas.
[ترجمه ترگمان]با این حال، گزارش مربوط به آماده سازی پالادیوم مبتنی بر نمک در داخل و خارج از کشور کم تر است
[ترجمه گوگل]با این حال، گزارش در مورد آماده سازی کلرید پالادیوم روی نمک در داخل و خارج از کشور کمتر است

10. A colloid with water as the dispersing medium.
[ترجمه ترگمان]A با آب به عنوان محیط پراکنده
[ترجمه گوگل]کلوئید با آب به عنوان ماده پراکنده

11. Are meningeal tumour and colloid tumour same?
[ترجمه ترگمان]تومور مننژی و تومور colloid مشابه هستند؟
[ترجمه گوگل]تومور تومور مننژئال و تومور کلوئیدی همانند هستند؟

12. Non- Hodgkin's lymphoma and auricular hypoplasia:Associated with juvenile colloid milium or ligneous conjunctivitis?
[ترجمه ترگمان]؟ - Hodgkin Hodgkin and auricular hypoplasia: Associated with juvenile milium or or conjunctivitis ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous
[ترجمه گوگل]لنفوم غیر هوچکین و هیپوپلیزی حنجره ای همراه با ملینوم کلوئیدی جوانه یا ملانونتیت لیگنوز؟

13. Objective:To determine the effect of nuclein 32 P colloid in treatment of chronic maxillary sinusitis(CMS).
[ترجمه ترگمان]هدف: تعیین اثر of ۳۲ P در درمان سینوزیت های حاد (CMS)
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین اثر کلوئید نوکلئین 32 P در درمان سینوزیت مزمن فصلی (CMS)

14. The strongly PAS-positive colloid was found in all parts of the adenohypophysis and neurohypophysis in the mature Chinese buffalo.
[ترجمه ترگمان]یک colloid قوی - مثبت در تمام بخش های of و neurohypophysis در بوفالو mature چینی کامل یافت شد
[ترجمه گوگل]کلوئیدی قویا PAS-مثبت در تمام قسمتهای آدنوهیپوفیز و نوروپوفیز در بافت های چینی بالغ یافت شد

15. By the dipping way, the viscosity of colloid is more bigger and its density is more littler, the thickness of thin film is more bigger.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش dipping، ویسکوزیته of بیشتر بزرگ تر است و چگالی آن بیشتر است، ضخامت لایه نازک بیشتر است
[ترجمه گوگل]با روش غوطه ور شدن، ویسکوزیته کلوئید بزرگتر است و تراکم آن کمی کمتر است، ضخامت ورقه نازک بیشتر است

پیشنهاد کاربران

colloid ( شیمی )
واژه مصوب: کلوئید
تعریف: حالتی حد واسط بین محلول و تعلیق که در آن بزرگی ذره‏های حل‏شونده به اندازه‏ای است که نور را پراکنده می‏کنند و درعین حال آن قدر کوچک‏اند که ته‏نشین نمی‏شوند


کلمات دیگر: