کلمه جو
صفحه اصلی

glycolysis


(شیمی آلی) گلیکولیز (یک سری واکنش های سلولی که به اکسیژن نیاز ندارد و باعث تبدیل گلوکز و گلیکوژن و غیره به اسید لاکتیک و اسید پیروویک می گردد)، فرو کافت مواد قندی، هضم قند

انگلیسی به فارسی

(شیمی آلی) گلیکولیز (یک سری واکنش‌های سلولی که به اکسیژن نیاز ندارد و باعث تبدیل گلوکز و گلیکوژن و غیره به اسید لاکتیک و اسید پیروویک می‌گردد)، فرو کافت مواد قندی، هضم قند


گلیکولیز


انگلیسی به انگلیسی

• breaking down of carbohydrates by enzymes (chemistry)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] گلیکولیز (یک سرى واکنش هاى سلولی که به اکسیژن نیاز ندارد و باعث تبدیل گلوکز و گلیکوژن و غیره به اسید لاکتیک واسید پیروویک می گردد)، فرو کافت مواد قندى، هضم قند
[صنایع غذایی] گلیکولیز : چرخه تجزیه گلوکز که به تشکیل اسید پیروئیک ختم می شود
[زمین شناسی] گلیکولیز تبدیل انرژی حاصل از سوخت و ساز گلوکز به اسیدلاکتیک، در عضله و سایر بافت ها را گویند.

جملات نمونه

1. Consequently, these mutant cells rely exclusively on glycolysis for their energy requirements and require exogenous pyruvate and pyrimidines for growth.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این سلول های جهش یافته منحصرا به glycolysis برای الزامات انرژی خود تکیه می کنند و به pyruvate بیرونی و pyrimidines برای رشد نیاز دارند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، این سلول های جهش یافته به طور انحصاری برای نیازهای انرژی خود به گلیکوژن نیاز دارند و نیاز به رشد و پیریمیدین خارجی دارند

2. It acts as a glucose preservative by inhibiting glycolysis.
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا توسط مهار glycolysis به عنوان نگهدارنده گلوکز عمل می کند
[ترجمه گوگل]با مهار گلیکولیز، آن را به عنوان نگهدارنده قند عمل می کند

3. The glucose not used in glycolysis is metabolized via a second pathway, the hexose monophosphate (HMP) shunt.
[ترجمه ترگمان]گلوکز مورد استفاده در glycolysis از طریق مسیر دوم، the hexose (hmp)انجام می شود
[ترجمه گوگل]گلوکز که در گلیکولیز مورد استفاده قرار نمی گیرد، از طریق مسیر دوم، هگزوز مونوفسفره (HMP) شانت متابولیزه می شود

4. How do glycolysis and gluconeogenesis differ?How are they similar?
[ترجمه ترگمان]glycolysis و gluconeogenesis تفاوت دارند؟ آن ها چقدر شبیه هم هستند؟
[ترجمه گوگل]چگونه گلیکولیز و گلوکونوژنز متفاوتند؟ چگونه آنها مشابه هستند؟

5. Glucose is oxidized in respiration through glycolysis and the KREBS CYCLE.
[ترجمه ترگمان]گلوکز در تنفس از طریق glycolysis و چرخه krebs اکسید می شود
[ترجمه گوگل]گلوکز در تنفس از طریق گلیکولیز و CYCLE کریس اکسید شده است

6. The anaerobic breakdown of glucose is called glycolysis.
[ترجمه ترگمان]تجزیه anaerobic گلوکز glycolysis نامیده می شود
[ترجمه گوگل]تجزیه بی هوازی گلوکز توسط گلیکولیز نامیده می شود

7. The pyretic acid formed by GLYCOLYSIS is broken down into acetaldehyde and carbon dioxide.
[ترجمه ترگمان]The که توسط glycolysis شکل می گیرد به acetaldehyde و کربن دی اکسید تجزیه می شود
[ترجمه گوگل]اسید پریتیک تشکیل شده توسط GLYCOLYSIS به استالدئید و دی اکسید کربن تقسیم می شود

8. Regulation of glycolysis The main control step is that catalyzed by PFK but hexokinase and pyruvate kinase are additional control sites.
[ترجمه ترگمان]تنظیم گام اصلی کنترل این است که کاتالیز شده توسط PFK، اما hexokinase و کیناز kinase، محل های کنترل اضافی هستند
[ترجمه گوگل]مقررات گلیکولیز گام اصلی کنترل این است که توسط PFK کاتالیز شود، اما هگزوکیناز و پیرووات کیناز کنترل سایت های بیشتری هستند

9. For example, in glycolysis, glucose phosphate isomerase catalyzes the conversion of glucose 6 - phosphate to fructose 6 - phosphate.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، در glycolysis، گلوکز فسفات گلوکز تبدیل گلوکز ۶ - فسفات به فروکتوز ۶ - فسفات را کاتالیز می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در گلیکولیز، گلوکز فسفات ایزومراز تبدیل تبدیل گلوکز 6 - فسفات را به فروکتوز 6 - فسفات کاتالیز می کند

10. Lactate concentrations in whole blood are extremely unstable because of the rapid production and release of lactate by erythrocytes due to glycolysis.
[ترجمه ترگمان]غلظت های Lactate در کل خون به دلیل تولید سریع و آزاد کردن لاکتات توسط گلبول های قرمز ناشی از glycolysis، به شدت ناپایدار هستند
[ترجمه گوگل]غلظت لاکتات در کل خون به دلیل تولید سریع و آزاد شدن لاکتات توسط اریتروسیت های ناشی از گلیکولیز، بسیار ناپایدار است

11. In working skeletal muscle under anaerobic conditions, glyceraldehyde 3-phosphate is converted to pyruvate (the payoff phase of glycolysis), and the pyruvate is reduced to lactate .
[ترجمه ترگمان]در ماهیچه های اسکلتی تحت شرایط بی هوازی، glyceraldehyde ۳ - فسفات به pyruvate (فاز نهایی of)تبدیل می شود و the به lactate کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]در کار عضله اسکلتی تحت شرایط بی هوازی، گلیسرالیدید 3-فسفات تبدیل به پیروات (فاز واکنش گلیکولیز) و پیروات به لاکتات کاهش می یابد

12. It is also involved in gluconeogenesis, pentose phosphate ways, and it is one of the key enzyme in the organisms with aerobic and anaerobic glycolysis metabolism.
[ترجمه ترگمان]همچنین در gluconeogenesis، pentose فسفات، و آن یکی از آنزیم های کلیدی در the با متابولیسم هوازی aerobic و بی هوازی است
[ترجمه گوگل]این نیز در گلوکونوژنز، راههای پنتوز فسفات دخیل است و یکی از آنزیم های کلیدی موجود در ارگانیسم ها با متابولیسم گلیکولیز هوازی و بی هوازی است

13. Phosphoenolpyruvate (PEP) is one of the two phosphoryl group donors in the synthesis of ATP during glycolysis.
[ترجمه ترگمان]phosphoenolpyruvate (PEP)یکی از the گروه فسفریل در سنتز of در طول glycolysis است
[ترجمه گوگل]فسفوآنولپیروآفت (PEP) یکی از دو اهدا کننده گروه فسفوریل در سنتز ATP در طی گلیکولیز است

14. The main energy producing pathway in the leucocyte is glycolysis, resulting in lactate production from glucose.
[ترجمه ترگمان]مسیر اصلی تولید انرژی در the glycolysis است که منجر به lactate تولید گلوکز می شود
[ترجمه گوگل]مسیر اصلی تولید انرژی در لکوسیت، گلیکولیز است که منجر به تولید لاکتات از گلوکز می شود

15. This speeds up the onset of rigor mortis by depleting muscle energy (ATP) and rapidly increasing the anaerobic glycolysis that produces lactic acid.
[ترجمه ترگمان]این سرعت باعث بالا رفتن شدت دقت توسط انرژی ماهیچه ها (ATP)می شود و به سرعت the بی هوازی را افزایش می دهد که اسید لاکتیک را تولید می کند
[ترجمه گوگل]این امر با کاهش قدرت عضلانی (ATP) و افزایش سرعت گلیکولیز بی هوازی که اسید لاکتیک را تولید می کند، شروع می شود


کلمات دیگر: