1. training speech is ipso facto training in personality
آموزش سخنوری فی نفسه آموزش شخصیت است.
2. training camp
اردوگاه پرورش ورزشکاران،فرهیختگاه
3. a training manual
بنیاد نامه ی آموزشی
4. a training school for nurses
مدرسه ی تربیت پرستار
5. driver training
آموزش رانندگی
6. jobless training
آموزش بیکاران
7. scientific training
آموزش علمی
8. the training of new nurses
فرهیخت پرستاران جدید
9. a pilot training school
مدرسه ی آموزش خلبانی
10. minoo is training to be a psychiatrist
مینو برای روان پزشک شدن آموزش می بیند.
11. our team is training for the olympic games
تیم ما برای مسابقات المپیک در حال تمرین است.
12. the task of training new teachers was lost in the shuffle of war
هیجان جنگ کار آموزش آموزگاران جدید را در بوته ی فراموشی افکند.
13. to receive military training
آموزش نظامی دیدن
14. she received her undergraduate training at harvard
او در (دانشگاه) هاروارد آموزش دوره ی لیسانس خود را گذراند.
15. she has had a comprehensive training in the field of computers
او در زمینه ی کامپیوتر آموزش گسترده ای دیده است.
16. a skill that reflects years of training
مهارتی که نشان دهنده ی سال ها ممارست است
17. there is a great need for training programs aimed at the disemployed
نیاز مبرمی به برنامه های آموزشی برای بیکاران وجود دارد.
18. it is doubtful whether he can last out the training period
معلوم نیست که بتواند تاب تحمل دوره ی آموزشی را داشته باشد.
19. one must hood the young hawk early in its training
در اوائل دست آموزی جوجه بازهای شکاری باید به آنها چشم بند زد.
20. His early training predisposed him to a life of adventure.
[ترجمه ترگمان]آموزش اولیه او او را به زندگی ماجراجویی وامی داشت
[ترجمه گوگل]آموزش ابتدایی او او را به زندگی ماجراجویی مستعد کرد
21. Most people went on training courses of one sort or another last year.
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم در سال گذشته دوره های آموزشی یک یا یک دوره را برگزار کردند
[ترجمه گوگل]اکثریت مردم سال گذشته در یک دوره آموزشی به تحصیل پرداختند
22. Paramedics are to have extra training in administering on-the-spot treatment.
[ترجمه ترگمان]پیراپزشکان در حال آموزش اضافی در اداره درمان محلی هستند
[ترجمه گوگل]امدادرسان باید آموزش های اضافی در اداره درمان در محل را داشته باشند
23. With a lot of training, we might be able to lick the team into shape in time for next year's games.
[ترجمه ترگمان]با توجه به آموزش زیاد، ما ممکن است قادر باشیم تیم را در زمان برای بازی های سال آینده شکست دهیم
[ترجمه گوگل]با آموزش فراوان، ممکن است بتوانیم تیم را در زمان بازی های سال آینده شکل بگیریم
24. On the course we received training in every aspect of the job.
[ترجمه ترگمان]در این درس ما در هر جنبه از این کار آموزش دریافت کردیم
[ترجمه گوگل]در این دوره، آموزش در هر جنبه ای از کار را دریافت کردیم
25. New recruits have been undergoing training in recent weeks.
[ترجمه ترگمان]نیروهای تازه در هفته های اخیر تحت آموزش قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]تازه کاران در هفته های اخیر در حال آموزش هستند
26. Training will commence on 5 October, running from Tuesday to Saturday inclusive.
[ترجمه ترگمان]آموزش از سه شنبه ۵ اکتبر آغاز خواهد شد و از سه شنبه تا شنبه فراگیر ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]آموزش در 5 اکتبر آغاز خواهد شد، از روز سه شنبه تا شنبه آغاز می شود