1. effective horsepower
(فیزیک و مکانیک) توان موثر،اسب توان کارا،اسب بخار موثر
2. an engine that develops 100 horsepower
موتوری که صد توان اسب نیرو تولید می کند
3. We need a motor of one horsepower.
[ترجمه ترگمان]ما به یه موتور سواری احتیاج داریم
[ترجمه گوگل]ما نیاز به موتور یک اسب بخار داریم
4. The engine puts out thirty horsepower.
[ترجمه ترگمان]این موتور ۳۰ اسب بخار قدرت دارد
[ترجمه گوگل]این موتور سی اسب بخار را در خود جای می دهد
5. I'll need a bit more horsepower to get up this hill!
[ترجمه ترگمان]من به قدری قدرت احتیاج دارم که از این تپه بالا بروم!
[ترجمه گوگل]من نیاز به یک اسب بخار بیشتر برای بالا بردن این تپه!
6. Other approaches include limiting vehicle horsepower, placing warning signs to mark hazards and enforcing speed limits.
[ترجمه ترگمان]سایر رویکردها عبارتند از محدود کردن قدرت اسب بخار، قرار دادن علائم هشدار دهنده برای علامت گذاری مرزها و اجرای محدودیت های سرعت
[ترجمه گوگل]رویکردهای دیگر شامل محدود کردن قدرت اسب بخار خودرو، قرار دادن علائم هشدار دهنده برای نشان دادن خطرات و اعمال محدودیت های سرعت است
7. It had a 700 horsepower V8 that was fuelled on a mixture of alcohol and nitro-methane.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه دارای ۷۰۰ اسب بخار قدرت اسب بخار بود که به تولید مخلوطی از مشروبات الکلی و نیترو کمک می کرد
[ترجمه گوگل]این V8 700 اسب بخار بود که بر روی مخلوطی از الکل و نیترو-متان سوخت می داد
8. Pawlowski knows a little something about horsepower.
[ترجمه ترگمان]Pawlowski یک چیزایی در مورد اسب بخار قدرت میدونه
[ترجمه گوگل]Pawlowski چیزی کمی در مورد اسب بخار می داند
9. This motor turns up 100 horsepower.
[ترجمه ترگمان] این موتور ۱۰۰ اسب بخار قدرت رو برمی داره
[ترجمه گوگل]این موتور به 100 اسب بخار می رسد
10. And the three hundred horsepower presumably needed to cook and dry the pulp?
[ترجمه ترگمان]و این سیصد نفر که احتمالا نیاز به پختن و خشک کردن خمیر داشت؟
[ترجمه گوگل]و سه صد اسب بخار احتمالا نیاز به طبخ و خشک کردن خمیر است؟
11. Each boat would then be licensed by horsepower for a set number of days at sea based on a three-year track record.
[ترجمه ترگمان]سپس هر قایق دارای قدرت اسب بخار برای تعدادی روز در دریا مستقر در یک رکورد سه ساله خواهد بود
[ترجمه گوگل]پس از آن هر قایق با قدرت اسب بخار برای تعداد روزهای تعیین شده در دریا بر اساس یک رکورد سه ساله مجاز خواهد بود
12. The 4-liter four-cylinder engine generates 138 horsepower.
[ترجمه ترگمان]موتور چهار لیتری چهار لیتری، ۱۳۸ اسب اسب بخار تولید می کند
[ترجمه گوگل]موتور چهار سیلندر 4 لیتری 138 اسب بخار تولید می کند
13. And the horsepower of surface motor is ascertained through anticipating the operating power of motor shaft according to the power of lifting liquid and rotational speed of PCP.
[ترجمه ترگمان]و قدرت اسب بخار موتور سطح از طریق پیش بینی توان عملیاتی شفت موتور مطابق با قدرت بلند کردن مایع و سرعت دورانی PCP تعیین می شود
[ترجمه گوگل]و قدرت اسب بخار موتور از طریق پیش بینی توان عملیاتی شفت موتور با توجه به قدرت مایع بلند کردن و سرعت چرخش PCP مشخص می شود
14. Its proven design increases horsepower while lowering fuel costs, and is backed with a 30-day money back guarantee AND a lifetime guarantee.
[ترجمه ترگمان]این طرح ثابت شده قدرت اسب بخار را افزایش می دهد در حالی که هزینه های سوخت را کاهش می دهد و با گارانتی ۳۰ روزه و گارانتی مادام العمر پشتیبانی می شود
[ترجمه گوگل]طراحی اثبات شده آن باعث افزایش قدرت اسب بخار در هنگام کاهش هزینه های سوخت می شود و با تضمین بازگشت 30 روزه و تضمین طول عمر تضمین می شود
15. Powered with a strong 1/4 horsepower motor, the HT Homogenizer has been successfully used to homogenize tough samples such as corn, rice, soybean, and Arabidopsis callus.
[ترجمه ترگمان]با یک موتور قدرتمند ۱ \/ ۴ اسب بخار، حزب التحریر بطور موفقیت آمیزی برای homogenize نمونه های دشوار مانند ذرت، برنج، سویا، و Arabidopsis callus استفاده می شود
[ترجمه گوگل]با یک موتور قوی 1/4 اسب بخار، HT Homogenizer با موفقیت مورد استفاده قرار گرفته است تا همگن شدن نمونه های سخت مانند ذرت، برنج، سویا و Arabidopsis calus
16. And, going back to the shires . . . harnessing horse power to clear the woods.
[ترجمه ترگمان]و به بستن قدرت اسب برای صاف کردن درخت ها بر می گردیم
[ترجمه گوگل]و، بازگشت به shires استفاده از قدرت اسب برای پاک کردن جنگل
17. Brain power and horse power is going to take him to the top of the sport.
[ترجمه ترگمان]قدرت مغز و قدرت اسب او را به بالای این ورزش می برد
[ترجمه گوگل]قدرت مغز و قدرت اسب می خواهد او را به بالای ورزش بردارد
18. The main engine brake horse power to be calculated by main shaft revolutions, load indicator notch, properties of fuel oil etc., in accordance with manufacturer's recommendations.
[ترجمه ترگمان]توان اصلی موتور ترمز به وسیله انقلابات اصلی شفت، notch شاخص بار، خواص روغن سوخت و غیره مطابق با توصیه های سازنده محاسبه می شود
[ترجمه گوگل]قدرت اسب موتور اصلی توسط محور اصلی شفت، شاخص بار بار، خواص روغن سوخت و غیره، مطابق با توصیه های تولید کننده محاسبه می شود
19. The engine was fifty horse power.
[ترجمه ترگمان]موتور ماشین پنجاه بود
[ترجمه گوگل]این موتور پنجاه اسب قدرت داشت
20. The taxi driver increases full horse power, eventually forereach gowithwith the car transverse blocked autocycle.
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی قدرت کامل اسب را افزایش می دهد و در نهایت forereach gowithwith را که مانع از توقف autocycle می شود، متوقف می کند
[ترجمه گوگل]راننده تاکسی قدرت اسب سواری را افزایش می دهد، و در نهایت به وسیله ی خودروی متخلخل خودرو متوقف می شود
21. Reduce refining or horse power requirements in stock preparation.
[ترجمه ترگمان]کاهش پالایش یا الزامات قدرت اسب در آماده سازی سهام
[ترجمه گوگل]کاهش نیاز پالایش یا قدرت اسب در تهیه سهام
22. A new electric locomotive with several thousand horse power accelerates the train with ease.
[ترجمه ترگمان]یک لوکوموتیو برقی جدید با چندین هزار قدرت اسب، قطار را با سرعت زیاد سرعت می بخشد
[ترجمه گوگل]لوکوموتیو الکتریکی جدید با توانایی چند هزار اسب بخار را با سهولت تسریع می کند
23. Its 660 cc 65 horse power engine pushes it to 60 mph in 8 seconds, . . .
[ترجمه ترگمان]موتور نیروی موتور ۶۶۰ سی سی به مدت ۸ ثانیه به ۶۰ مایل در ساعت حرکت می کند
[ترجمه گوگل]موتور 660 اسب بخار قدرت 65 اسب بخار آن را تا 60 مایل در ساعت در 8 ثانیه به حرکت درآورد
24. But to do it without damaging the flora and fauna, horse power still reigns supreme.
[ترجمه ترگمان]اما برای انجام این کار بدون آسیب زدن به گیاهان و جانوران، قدرت اسب همچنان عالی است
[ترجمه گوگل]اما برای انجام این کار بدون آسیب رساندن به فلور و جانوران، قدرت اسب هنوز هم عالی است
25. The car has a Ford V8 2 litre engine which can develop 250 brake horse power.
[ترجمه ترگمان]خودرو دارای یک موتور Ford V۸ ۲ لیتری است که می تواند ۲۵۰ اسب ترمز را توسعه دهد
[ترجمه گوگل]این خودرو یک موتور 2 لیتری فورد V8 دارد که می تواند 250 اسب بخار قدرت تولید کند
26. How did they get such a small amount of horse power from a car?
[ترجمه ترگمان]آن ها چگونه چنین مقدار کمی از قدرت اسب را از خودرو دریافت کردند؟
[ترجمه گوگل]چقدر توانستند یک اسب بخار کوچک از ماشین بگیرند؟
27. Which one is the chase boat? how much is the horse power?
[ترجمه ترگمان]کدوم قایق تعقیب؟ قدرت اسب چقدره؟
[ترجمه گوگل]کدام یک قایق تعقیب است؟ قدرت اسب چقدر است؟
28. They use a mechanical antigravity device driven by engines developing approximately 80,000 horse power.
[ترجمه ترگمان]آن ها از دستگاه مکانیکی antigravity که توسط موتورها در حال توسعه حدود ۸۰،۰۰۰ نیروی اسب استفاده می شود، استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]آنها از یک دستگاه ضد گرانشی مکانیکی استفاده می کنند که توسط موتورهای تولید شده تقریبا 80،000 اسب بخار تولید می شود
29. " What would you rate the engine at? " " About 12 horse power. "
[ترجمه ترگمان]موتور چطور است؟ \" حدود ۱۲ قدرت اسب \"
[ترجمه گوگل]'موتور را در چه درجه ای قرار می دهید؟ '' حدود 12 قدرت اسب '