کلمه جو
صفحه اصلی

leavening


خمیرمایه، ماده ای که خمیر را ور می آورد، ورآور (leavening agent هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

خمیرمایه، خمیر، مادهای که خمیر را ور می‌آورد، ورآور (leavening agent هم می‌گویند)


تعدیل کننده، تغییر دهنده (بهطور تدریجی)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an agent such as yeast or baking powder that causes the formation of carbon dioxide gas in batter or dough, causing it to expand and rise.

(2) تعریف: an influential addition that enlivens something or causes something to slowly change.

- His sense of humor is the leavening in this dreary office.
[ترجمه ترگمان] حس شوخ طبعی او در این دفتر ملال انگیز است
[ترجمه گوگل] حس شوخ طبعی او این است که در این دفتر خسته کننده نوشیدنی است

• substance (such as yeast) which causes a batter or dough to ferment and rise, leaven; something that causes gradual change, something which alters or transforms

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] ور آمدن : بالا آمدن خمیر بر اثر تخمیر. میکرو ارگانیسم عامل ساکارومایسس سرویزیه است.

جملات نمونه

1. yeast for leavening dough
مایه برای ور آوردن خمیر

2. Biscuits and crackers are chemically leavened.
[ترجمه ترگمان]بیسکوییت و بیسکوییت مثل بهشت هستند
[ترجمه گوگل]بیسکویت ها و کراکر ها از نظر شیمیایی نوشیدنی هستند

3. His mood of deep pessimism cannot have been leavened by his mode of transport—a black cab.
[ترجمه ترگمان]با وضع حمل و نقل - یک درشکه سیاه - خلقش تنگ شده بود
[ترجمه گوگل]خلق و خوی خود را از بدبینی عمیق نمی تواند توسط حالت حمل و نقل خود - یک کابین سیاه و سفید نوشیدنی

4. Even a speech on a serious subject should be leavened with a little humour.
[ترجمه ترگمان]حتی یک سخنرانی در مورد یک موضوع جدی باید با کمی طنز صورت بگیرد
[ترجمه گوگل]حتی یک سخنرانی در مورد یک موضوع جدی باید با طنز کمی جالب باشد

5. He found congenial officers who knew how to leaven war's rigours with riotous enjoyment.
[ترجمه ترگمان]He congenial را پیدا کرد که می دانستند تا چه اندازه کانون کانون جنگ و leaven را با riotous پر کنند
[ترجمه گوگل]او مأمورهای همجنسگرا بود که می دانست که چگونه با رعب و وحشت و نیرنگ جنگ را متلاشی می کند

6. The chairman leavened the dull meeting with a few jokes.
[ترجمه ترگمان]رئیس جلسه کسل کننده را با چند شوخی برگزار کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جلسه غم انگیز را با چند جوک متمرکز کرد

7. A few jokes add leaven to a boring speech.
[ترجمه ترگمان]چند شوخی باعث می شود که leaven به یک سخنرانی خسته کننده تبدیل شود
[ترجمه گوگل]بعضی از جوک ها به سخنان خسته کننده اضافه می کنند

8. This leaven was added the next time baking bread was done.
[ترجمه ترگمان]این leaven بعد از پخت نان به این leaven اضافه شد
[ترجمه گوگل]این نوشیدنی بعدا نان پخت نان انجام شد

9. A piece of dough was kept back after using the yeast and this is called leaven.
[ترجمه ترگمان]یک تکه خمیر بعد از استفاده از مخمر نگه داشته می شود و این خمیر نامیده می شود
[ترجمه گوگل]بعد از استفاده از مخمر، یک تکه خمیر پس از استفاده از مخمر نگهداری شد و این مخلوط نامیده می شود

10. These unexceptionable points, however, are merely the leaven that produce the gas to lighten the dough.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این موارد بی عیب و نقص، صرفا the هستند که گاز را تولید می کنند تا خمیر را سبک تر کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، این نقاط غیرقابل پیشبینی صرفا مخلوطی هستند که گاز را برای خنک کردن خمیر تولید می کنند

11. What emerges from that tainted oven will likely be a typical loaf of local politics leavened by big money.
[ترجمه ترگمان]چیزی که از آن کوره آلوده ظاهر می شود به احتمال زیاد یک قرص نان محلی است که با پول زیاد تامین می شود
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد آنچه که از آن اجاق گاز متخلخل رخ میدهد، احتمالا یک قلیان معمولی از سیاستهای محلی است که توسط پول زیادی تهیه شده است

12. It's an early example of world music, with jazz rock elements leavened by Balinese disciplines.
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه اولیه از موسیقی جهان است، با عناصر موسیقی جاز که از رشته های Balinese استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]این یک نمونه اولیه از موسیقی جهان است، با عناصر سنگی جاز متمایل به رشته های بالیایی

13. My affection for her was leavened with lesser likings and with admiration.
[ترجمه ترگمان]محبت و علاقه من به او از عشق کم تر بود و با تحسین به او می نگریست
[ترجمه گوگل]محبت من برای او با میل و رغبت و با تحسین پر شده بود

14. But Phillips' gift is in deftly leavening bathos with pathos.
[ترجمه ترگمان]اما موهبت فیلیپس Phillips in leavening bathos with pathos pathos is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is
[ترجمه گوگل]اما هدیه فیلیپس در حال حمام کردن وحشیانه با پاتو است


کلمات دیگر: