1. cannery row
خیابان کارخانه های کنسرو سازی
2. But our cannery boat is alongside.
[ترجمه ترگمان]اما قایق کنسروسازی ما در کنار آن قرار دارد
[ترجمه گوگل]اما قایق قوطی ما در کنار آن است
3. The cannery was abandoned almost as soon as it was built.
[ترجمه ترگمان]کنسروسازی به محض اینکه ساخته شد از دست رفت
[ترجمه گوگل]قنادی تقریبا به همان اندازه که ساخته شد، رها شد
4. A cannery for hearts of palm?
[ترجمه ترگمان]کنسروسازی برای قلب های کف دست؟
[ترجمه گوگل]قنادی برای قلب کف دست؟
5. We met him yesterday at a cannery village near the Columbia River, when we were watching some fishermen bring in the fish.
[ترجمه ترگمان]دیروز در یک روستای کنسروسازی در نزدیکی رودخانه کلمبیا با او ملاقات کردیم که در حال تماشای ماهیگیران بودیم که ماهی صید می کردند
[ترجمه گوگل]دیروز در یک روستای قنادی در نزدیکی رودخانه کلمبیا، او را ملاقات کردیم، زمانی که تماشای برخی از ماهیگیران در ماهی بودیم
6. Can you can a can as a cannery cans can?
[ترجمه ترگمان]تو میتونی یه قوطی از قوطی \"کنسروسازی\" بخری؟
[ترجمه گوگل]آیا شما می توانید یک می تواند به عنوان قوطی قوطی می تواند؟
7. When they dressed up, they were more than asparagus pickers, berry pickers and cannery workers.
[ترجمه ترگمان]وقتی لباس می پوشیدند، آن ها بیشتر از مارچوبه و رازک و کارگران کنسروسازی بودند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها لباس پوشیدن، آنها بیش از جمع آوری اسپارگ، جمع آوری توت ها و کارگران قنادی بود
8. I was thirteen when I went to work at the cannery.
[ترجمه ترگمان]وقتی در کنسروسازی کار می کردم سیزده سالم بود
[ترجمه گوگل]وقتی در کارخانه قنادی رفتم، سیزده ساله بودم
9. Enroute we spent an hour or two at a salmon cannery near Campbell River.
[ترجمه ترگمان]ما یک یا دو ساعت را در یک کنسروسازی آزاد در نزدیکی رودخانه کمپبل گذراندیم
[ترجمه گوگل]ما یک یا دو ساعت در یک قاشق چایخوری در نزدیکی کمپبل رودخانه گذراندیم
10. A son of the great religious leader I think it was-he discovered that place where the cannery was.
[ترجمه ترگمان]پسر یک رهبر مذهبی بزرگ فکر می کنم - - اون جایی که کنسروسازی بود کشف کرد
[ترجمه گوگل]پسر رهبر مذهبی بزرگ من فکر می کنم این بود - او کشف کرد که محل که قننج بود
11. Depart the Bay Area for Monterey Bay, visit Fisherman's Wharf and the Cannery Row, made famous by writer John Steinbeck.
[ترجمه ترگمان]منطقه خلیج را برای خلیج مونتری بر پا کنید، اسکله Fisherman و the Row را ببینید که توسط جان اشتاین بک مشهور شده است
[ترجمه گوگل]خروج از منطقه خلیج برای خلیج مونتری، بازدید Wharf ماهیگیر و ردیف Cannery، توسط John Steinbeck مشهور ساخته شده است
12. Ivan was canned, he stole some spay cans, watering cans and trash cans from the cannery.
[ترجمه ترگمان]ایوان قوطی کنسرو شده بود و قوطی های کنسرو آب و قوطی های خالی از کنسروسازی را دزدید
[ترجمه گوگل]ایوان کنسرو شده بود، او قوطی های اسپری، قوطی های آبیاری و قوطی های زباله را از قنادی دزدیده بود
13. Tongue Twister : Can you can a can as a cannery cans can?
[ترجمه ترگمان]Twister: آیا می توانید قوطی کنسرو کردن قوطی کنسرو را داشته باشید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک قوطی بخورید؟