کلمه جو
صفحه اصلی

ham


معنی : تازه کار، ژامبون، گوشت ران خوک، گوشت ران، ران خوک نمک زده، ران و کفل، ژانبون، مقلد بی ذوق وبی مزه، بطور اغراق امیزی عمل کردن
معانی دیگر : (امریکا - عامیانه) بازیگر ناشی، هنرمند بد (که در اجرای نقش غلو می کند)، (تئاتر - خودمانی) در اجرای نقش خود غلو کردن، بیش از حد لفت و لعاب دادن، روحوضی وار اجرا کردن (معمولا به صورت: it up ham)، پشت زانو، زیرزانو (popliteal هم می گویند)، (پشت ران پا از بالای کپل تا بالای پشت زانو) پشت ران و کپل، (گوشت خوک) گوشت ران، (عامیانه) کار انداز (اپراتور)، فرستنده ی موج کوتاه (خصوصی و دارای گواهی نامه)، (انجیل) حام (فرزند نوح)، درجمع ران و کفل

انگلیسی به فارسی

ژامبون، گوشت ران خوک، گوشت ران، ران خوک نمک زده، ران و کفل، تازه کار، ژانبون، مقلد بی ذوق وبی مزه، بطور اغراق امیزی عمل کردن


گوشت ران، ران خوک نمک زده، (درجمع) ران و کفل،مقلد بی ذوق وبی مزه، (مجازا)تازه کار، بطور اغراق آمیزی عمل کردن، ژامبون


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the rear quarter of a hog, esp. the thigh, or the meat of this section in fresh or smoked form.

(2) تعریف: the back of the knee or thigh.

(3) تعریف: (pl.) the buttocks, or the buttocks and thighs.

• smoked meat from the hindquarter of a hog; bad actor; amateur radio operator
ham is salted meat from a pig's leg.

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] گوشت ران خوک : قسمت بالای ران خوک که با افزودن محلول نمک طعام نیتریت و دود دادن آن را می پرورانند

مترادف و متضاد

تازه کار (اسم)
beginner, novice, tyro, freshman, tiro, novitiate, noviciate, rookie, debutant, ham, jackleg, colt, tenderfoot

ژامبون (اسم)
ham

گوشت ران خوک (اسم)
ham

گوشت ران (اسم)
ham

ران خوک نمک زده (اسم)
ham

ران و کفل (اسم)
ham

ژانبون (اسم)
ham

مقلد بی ذوق وبی مزه (اسم)
ham

بطور اغراق امیزی عمل کردن (فعل)
ham

one who overacts


Synonyms: exhibitionist, grandstander, showoff, hot dog, hotshot


جملات نمونه

1. ham loaf
تکه ی گوشت خوک

2. ham sandwich
ساندویچ ژامبون

3. a ham actor
بازیگر روحوضی

4. deviled ham
گوشت خوک پر ادویه

5. shaved ham
گوشت خوک (ژامبون) لایه لایه شده

6. smoked ham
گوشت خوک دودی

7. to mince ham
گوشت خوک را خرد کردن

8. a radio ham (or a ham radio operator)
کار انداز غیرحرفه ای فرستنده ی موج کوتاه

9. she is a terrible ham
او بازیگر بسیار بدی است.

10. Would you like another slice of ham/beef?
[ترجمه ترگمان]یه تیکه گوشت خوک دیگه می خوای؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یک تکه دیگر از ژامبون / گوشت گاو؟

11. The ham was studded with cloves.
[ترجمه ترگمان]ژامبون پر از میخک بود
[ترجمه گوگل]ژامبون با میخک پر شده بود

12. You can have ham, cheese or tuna.
[ترجمه ترگمان]می توانید گوشت، پنیر یا ماهی تن داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از ژامبون، پنیر یا ماهی استفاده کنید

13. Please give me a slice of ham.
[ترجمه ترگمان] لطفا یه تیکه گوشت بهم بده
[ترجمه گوگل]لطفا یک قطعه از ژامبون را به من بدهید

14. West Ham exposed the right flank of Norwich's defence .
[ترجمه ترگمان]حام، جناح راست of را در معرض دید قرار داد
[ترجمه گوگل]وست هام سمت راست دفاع نوریچ را در معرض دید قرار داد

15. We had boiled ham on the bone for dinner.
[ترجمه ترگمان]برای شام گوشت خوک آب پز شده بودیم
[ترجمه گوگل]ما شام بر روی استخوان جوشانده بودیم

16. He's a terrible ham.
[ترجمه ترگمان]گوشت خوک وحشتناکی است
[ترجمه گوگل]او یک ژامبون وحشتناک است

17. This ham has too much fat on it.
[ترجمه ترگمان] این ران خیلی روش چربی داره
[ترجمه گوگل]این ژامبون بر روی آن خیلی چرب است

18. Could I have tuna instead of ham?
[ترجمه ترگمان]می تونم به جای گوشت تن ماهی بدم؟
[ترجمه گوگل]آیا من می توانم به جای تن به تن کنن؟

19. West Ham United are currently languishing at the bottom of the league.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر امارات متحده عربی در اعماق این لیگ به سر می برند
[ترجمه گوگل]وست هام یونایتد در پایین لیگ قرار دارد

a ham actor

بازیگر روحوضی


She is a terrible ham.

او بازیگر بسیار بدی است.


The actors were hamming it up to make the audience laugh.

بازیگران برای خنداندن حضار در اجرای نقش خود غلو می‌کردند.


اصطلاحات

a radio ham (or a ham radio operator)

کارانداز غیرحرفه‌ای فرستنده‌ی موج کوتاه


ham sandwich

ساندویچ ژامبون


پیشنهاد کاربران

گوشت ران خوک

کالباسی که از گوشت ران خوک به دست میاد که نمک میزنن بهش.
Ham:A meat make from the tigh of pig.

ران گوشت خوک

The meat produced from a pig is called pork, bacon, or ham


کلمات دیگر: