1. her boss is an authoritarian
رئیس او سختگیر و خودکامه است.
2. The authoritarian policy wasn't proved to be a success.
[ترجمه ترگمان]این سیاست استبدادی موفقیت آمیز نبوده است
[ترجمه گوگل]سیاست اقتدارگرا موفق نشد
3. The school is run on authoritarian lines.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه بر روی خطوط استبدادی اداره می شود
[ترجمه گوگل]مدرسه در خط مشی های اقتدارگرا اجرا می شود
4. He said he was against returning to old authoritarian ways.
[ترجمه ترگمان]او گفت که مخالف بازگشت به شیوه های استبدادی کهن است
[ترجمه گوگل]او گفت که او علیه بازگشت به راه های قدیمی استبدادی است
5. My father was a strict authoritarian.
[ترجمه ترگمان]پدرم مستبد و مستبد بود
[ترجمه گوگل]پدرم یک استبداد شدید بود
6. His manner is extremely authoritarian.
[ترجمه ترگمان]رفتار او به شدت استبدادی است
[ترجمه گوگل]شیوه او بسیار اقتدارگرا است
7. The school was very authoritarian and exam-orientated.
[ترجمه ترگمان]مدرسه خیلی استبدادی بود و امتحان می گرفت
[ترجمه گوگل]مدرسه بسیار اقتدارگرا و امتحان محور بود
8. His speech provides further evidence of his increasingly authoritarian approach.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی وی شواهد بیشتری در مورد رویکرد increasingly وی ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]سخنرانی وی شواهد بیشتری را درباره رویکرد خود به خودی استبدادی ارائه می دهد
9. My father was a real authoritarian so we were brought up very strictly.
[ترجمه ترگمان] پدرم یه استبداد واقعی بود پس ما کاملا درست و حسابی بزرگ شدیم
[ترجمه گوگل]پدرم حقیقتا اقتدارگرا بود، به طوری که ما به شدت احیا شدیم
10. Critics claim his management has become too authoritarian.
[ترجمه ترگمان]منتقدان ادعا می کنند که مدیریت او بیش از حد استبدادی است
[ترجمه گوگل]منتقدان ادعا می کنند که مدیریت او بیش از حد استبدادی است
11. Don became the overly strict authoritarian he felt his brother needed.
[ترجمه ترگمان]او بیش از حد مستبد شد و احساس کرد که برادرش مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]دون به شدت اقتدارگرا تبدیل شد و احساس کرد که برادرش مورد نیاز است
12. Willis was a perfect choice: arrogant, authoritarian, unyielding, capable of offending and alienating anyone.
[ترجمه ترگمان]ویلیس یک انتخاب عالی بود: متکبر، مستبد، سرکش و سرکش، قادر به ارتکاب جرم و بیگانه کردن هر کسی بود
[ترجمه گوگل]ویلیس یک انتخاب عالی بود: متکبر، اقتدارگرا، بی نظیر، قادر به جلب و بیگانگی هر کسی
13. Of the authoritarian technocrats or the powerless intellectuals?
[ترجمه ترگمان]از the مستبد یا روشنفکران powerless؟
[ترجمه گوگل]از تکنوکرات های اقتدارگرا و روشنفکران بی قدرت
14. In this sense, most authoritarian or totalitarian regimes are nonconstitutional.
[ترجمه ترگمان]در این حالت، اغلب رژیم های مستبد یا دیکتاتوری nonconstitutional هستند
[ترجمه گوگل]به این معنا، اکثر رژیم های اقتدارگرا یا توتالیتر غیر قانون اساسی هستند