1. pay tribute to
ادای احترام کردن نسبت به،بزرگداشت کردن،قدردانی کردن
2. speakers paid tribute to the retired teacher and his devoted service
سخنرانان نسبت به معلم بازنشسته و خدمات بی شایبه ی او اظهار قدردانی کردند.
3. two thousand soldiers marched in tribute to their fallen comrades
دو هزار سرباز برای بزرگداشت همرزمان مقتول خود رژه رفتند.
4. The players wore black armbands as a tribute to their late teammate.
[ترجمه ترگمان]بازیکنان به عنوان ادای احترام به هم تیمی سابق خود، armbands مشکی به تن کردند
[ترجمه گوگل]این بازیکنان به عنوان اعتراف به هم تیمی دیرهنگام دستکش های سیاه پوشیده بودند
5. It seemed proper to pay tribute to her in this way.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که در این راه به او احترام می گذاشت
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید مناسب بود به او به ادای احترام به این طریق
6. Thousands of people stood in silent tribute to the dead president.
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر برای ادای احترام به رئیس جمهور مرده ایستادند
[ترجمه گوگل]هزاران نفر از مردم به سمت احترام به رئیس جمهور مرده ایستاده بودند
7. In her speech, she paid a glowing tribute to her predecessor.
[ترجمه ترگمان]در گفتار او ادای احترام به predecessor را پرداخت
[ترجمه گوگل]او در سخنرانی خود به ادای احترام به سلف خود پرداخت
8. The minister paid tribute to the brave soldiers who had lost their lives.
[ترجمه ترگمان]وزیر به سربازان شجاعی که جانشان را از دست داده بودند ادای احترام کرد
[ترجمه گوگل]این وزیر به سربازان شجاع که زندگی خود را از دست داده بودند قدردانی کرد
9. The tribute accorded him was fully deserved.
[ترجمه ترگمان]احترام به او شایسته بود
[ترجمه گوگل]ادای احترام به او کاملا شایسته بود
10. His success has been a tribute to hard work, to professionalism.
[ترجمه ترگمان]موفقیت او ادای احترام به کار سخت و حرفه ای گری بوده است
[ترجمه گوگل]موفقیت او به ادای احترام به کار سخت و حرفه ای بوده است
11. I thought the memorial was a fitting tribute to the President.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم مراسم یادبود یه یادبود مناسب برای رئیس جمهور بوده
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که یادبود یک ادای احترام به رئیس جمهور بود
12. The minister paid tribute to the men who had fought the blaze.
[ترجمه ترگمان]کشیش به مردانی که با آتش مبارزه کرده بودند احترام گذاشت
[ترجمه گوگل]وزیر سعادتمندانه به مردانی که با آتش سوزی جنگیدند، قدردانی کرد
13. He paid tribute to the organising committee.
[ترجمه ترگمان]او به کمیته سازمان دهی غرامت پرداخت
[ترجمه گوگل]او به کمیته سازماندهی ادای احترام کرد
14. This book is a fitting tribute to the bravery of the pioneers.
[ترجمه ترگمان]این کتاب یک ستایش مناسب برای شجاعت پیشگامان است
[ترجمه گوگل]این کتاب ادای احترام به شجاعت پیشگامان است
15. The director paid tribute to all she had done for the charity.
[ترجمه ترگمان]رئیس به تمام کارهایی که برای موسسه خیریه کرده بود، باج داده بود
[ترجمه گوگل]کارگردان به تمام آنچه که برای خیریه انجام داده بود قدردانی کرد