1. in foal (or with foal)
(اسب و غیره) آبستن
2. The foal was sired by a cup-winning racehorse.
[ترجمه ترگمان]کره اسب از طریق یک اسب مسابقه اسب دوانی به وجود آمد
[ترجمه گوگل]قورباغه توسط یک مسابقه اسباب بازی برنده مسابقات قهرمان شد
3. The mare has just thrown a foal in the stable.
[ترجمه ترگمان]مادیان همین الان یک کره اسب را در اصطبل پرت کرده است
[ترجمه گوگل]مرجان فقط یک قورباغه را در پایدار گذاشته است
4. The mare is due to foal today.
[ترجمه ترگمان]امروز مادیان به پای اسب می آید
[ترجمه گوگل]مرجان امروزه به دلیل لقاح است
5. Our neighbour's female donkey is carrying a foal.
[ترجمه ترگمان]الاغ زن همسایه ما یک کره اسب را حمل می کند
[ترجمه گوگل]خرگوش زن همسایه ماست
6. Two of the mares are in foal.
[ترجمه ترگمان]دو نفر از the در foal
[ترجمه گوگل]دو نفر از مهاجران در کمان هستند
7. Comet also sired the champion foal out of Spinway Harvest.
[ترجمه ترگمان] ستاره دنباله دار، مادیان قهرمان رو از \"Spinway Harvest\" به ارث برده
[ترجمه گوگل]ستاره دنباله دار قهرمان لانه از نژاد Spinway Harvest بود
8. The foal dies, but the pup thrives, and news of its existence spreads like a stain.
[ترجمه ترگمان]کره اسب می میرد، اما توله زنده می شود و خبر وجود آن مثل لکه لکه می شود
[ترجمه گوگل]لگد می میرد، اما توله سگ رشد می کند، و اخبار موجودیت آن مانند یک لکه می شود
9. This horse has just given birth to a foal. b. This mare has just given birth to a foal.
[ترجمه ترگمان] این اسب همین الان یه کره اسب به دنیا آورده ب این مادیون یک کره اسب به دنیا آورده
[ترجمه گوگل]این اسب به تازگی تولد یک لانه را به دنیا آورده است ب این مرجان تازه به دنیا آمده است
10. The abandoned foal that's losing the will to live.
[ترجمه ترگمان]یک کره اسب متروک که دنیا را از دست می دهد، زندگی را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]فال رها شده است که از دست دادن خواسته برای زندگی است
11. She was not in foal; and both she and the colt were emaciated, wormy, and covered in lice.
[ترجمه ترگمان]او در کره اسب نبود؛ و هم او و کره اسب لاغر و wormy و پر از شپش بودند
[ترجمه گوگل]او در کمان نبود و هر دو او و کولت خراشیده، کرمی و پوشیده شده در شپش بود
12. Then as the foal matures, it will form friendships with other horses and develop affection for them too.
[ترجمه ترگمان]آنگاه که کره به بلوغ رسید، دوستی با اسب های دیگر برقرار خواهد کرد و محبت آن ها را نیز توسعه خواهد داد
[ترجمه گوگل]سپس با تکامل برهنه، دوستی را با دیگر اسب ها ایجاد می کند و برای آنها نیز عواطف ایجاد می کند
13. Occasionally a foal thinks we are pretty low in the pecking order and decides to kick us.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات یک کره اسب فکر می کند که ما خیلی کوتاه در سلسله مراتبی هستیم و تصمیم می گیرد که ما را لگد بزند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک سوسک فکر می کند ما در نظم خشن بسیار کم است و تصمیم می گیرد ما را بکشد
14. A single foal is born after a gestation period of a year.
[ترجمه ترگمان]یک کره اسب مجرد بعد از مدت زمان بارداری یک سال به دنیا می آید
[ترجمه گوگل]یک لاله تنها پس از یک دوره حاملگی یک ساله متولد می شود