کلمه جو
صفحه اصلی

east coast

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the easternmost part of the United States, consisting of the states along the Atlantic coast, often esp. the region stretching from Maine to Washington D.C.

جملات نمونه

1. The land is barren on the east coast.
[ترجمه ترگمان]زمین در ساحل شرقی خشک است
[ترجمه گوگل]زمین در سواحل شرقی بارانی است

2. I was warned against/off going to the east coast because it was so full of tourists.
[ترجمه ترگمان]من در مورد رفتن \/ نرفتن به ساحل شرقی هشدار داده شدم، چون پر از گردشگر بود
[ترجمه گوگل]من به سمت ساحل شرقی هشدار داده شدم چون خیلی پر از گردشگران بودم

3. He lived on the east coast of the United States.
[ترجمه ترگمان]او در ساحل شرقی آمریکا زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او در ساحل شرقی ایالات متحده زندگی می کرد

4. They live in a town along the east coast.
[ترجمه ترگمان]آن ها در شهری در امتداد ساحل شرقی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در یک شهر در امتداد ساحل شرقی زندگی می کنند

5. Most of the east coast remains mercifully untouched by tourism.
[ترجمه ترگمان]بخش اعظم سواحل شرقی از نظر گردشگری دست نخورده باقی مانده است
[ترجمه گوگل]بیشتر ساحل شرقی باقی می ماند محترمانه با گردشگری

6. Rimini is a thriving holiday resort on the east coast of Italy.
[ترجمه ترگمان]ریمینی یک اقامتگاه تفریحی در ساحل شرقی ایتالیا است
[ترجمه گوگل]ریمینی یک جزیره پرطرفدار پرطرفدار در سواحل شرقی ایتالیا است

7. The fleet is - ring off the east coast.
[ترجمه ترگمان]ناوگان در ساحل شرقی قرار دارد
[ترجمه گوگل]ناوگان - از ساحل شرقی حلقه زده است

8. He lives on the east coast.
[ترجمه ترگمان]او در ساحل شرقی زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او در ساحل شرقی زندگی می کند

9. I don't know the east coast well.
[ترجمه ترگمان]من ساحل شرقی را خوب نمی شناسم
[ترجمه گوگل]من ساحل شرقی را خوب نمی شناسم

10. East coast resorts have the advantage over west coast ones.
[ترجمه ترگمان]استراحتگاه های ساحلی شرقی دارای مزیت مناطق ساحلی غربی هستند
[ترجمه گوگل]ساحل ساحل ساحلی دارای مزیت نسبت به سواحل غربی است

11. They sailed down the east coast of Africa.
[ترجمه ترگمان]آن ها از ساحل شرقی آفریقا به سمت پایین حرکت کردند
[ترجمه گوگل]آنها سواحل شرقی آفریقا را می ریختند

12. They live on the east coast.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ساحل شرقی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در ساحل شرقی زندگی می کنند

13. The fleet is maneuvring off the east coast.
[ترجمه ترگمان]ناوگان به سمت ساحل شرقی حرکت می کند
[ترجمه گوگل]ناوگان مانور در ساحل شرقی مانور می دهد

14. A few wintry showers are likely on the east coast.
[ترجمه ترگمان]چند رگبار زمستانی به احتمال زیاد در ساحل شرقی است
[ترجمه گوگل]چندین آب و هوای زمستانی در سواحل شرقی احتمالا وجود دارد

15. The east coast railway line has been electrified.
[ترجمه ترگمان]خط راه آهن شرقی به سرعت برق وصل شده
[ترجمه گوگل]خط ساحلی ساحل شرقی برق شده است

پیشنهاد کاربران

ساحل شرقی

کرانه شرقی ( ایالت های شرقی آمریکا مثل نیویورک، ماساچوست و . . . )


کلمات دیگر: