کلمه جو
صفحه اصلی

denaturation


در موردالکل تقلیب، قلب ماهیت، مصنوعی سازی

انگلیسی به فارسی

(درمورد الکل) باژگونه کردن، قلب ماهیت، مصنوعی‌سازی، واسرشتی


denaturation


انگلیسی به انگلیسی

• alteration or removal of natural properties; process by which alcohol is rendered unfit to drink

دیکشنری تخصصی

[شیمی] (در موردالکل ) تقلیب، قلب ماهیت، مصنوعى سازى
[حقوق] قلب ماهیت کردن
[نساجی] غیر طبیعی - غیر عادی

جملات نمونه

1. Hemoglobin F is able to resist denaturation and remain soluble when added to an alkaline solution.
[ترجمه ترگمان]Hemoglobin F توانایی مقاومت در برابر denaturation را دارد و هنگامی که به محلول آلکالین اضافه می شود، قابل حل باقی می ماند
[ترجمه گوگل]هموگلوبین F قادر به مقاومت در برابر انقراض است و در زمان اضافه شدن به محلول قلیایی محلول می شود

2. Results The SDS thermal denaturation can increase the clarity and decrease the background.
[ترجمه ترگمان]نتایج The حرارتی SDS می تواند وضوح و کاهش پس زمینه را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]نتایج Denatration حرارت SDS می تواند وضوح و کاهش پس زمینه را افزایش دهد

3. The contact denaturation and the grindability could be improved by adjusting the composition and quantity of filler.
[ترجمه ترگمان]The تماس و the را می توان با تنظیم ترکیب و کمیت پرکننده بهبود بخشید
[ترجمه گوگل]ضریب تماس و سختی را می توان با تنظیم ترکیب و مقدار پرکننده بهبود داد

4. Epoxy; Denaturation asphaltum; Heavy duty anti-corrosive paint; Glass squama; Surfacedispose.
[ترجمه ترگمان]Epoxy؛ denaturation asphaltum؛ وظیفه سنگین ضد مواد خورنده؛ squama شیشه ای
[ترجمه گوگل]اپوکسی؛ داینتوراسه آسفالت؛ رنگهای ضد خوردگی سنگین اسکواش شیشه ای؛ Surfacedispose

5. Results Serious stimulation such as denaturation and necrosis was not seen in rabbits' ear-rim auricular vein after given AZL.
[ترجمه ترگمان]نتایج تحریک شدید مانند denaturation و نکروز تومور در rabbits auricular ear - دیده نشد
[ترجمه گوگل]نتایج: تحریکات جدی مانند denaturation و necrosis در ورید گوش گوشه خرگوش پس از دادن AZL مشاهده نشد

6. The denaturation temperatures and circular dichroism(CD)spectra of the collagens treated by glycerol with different concentrations were determined.
[ترجمه ترگمان]The denaturation و dichroism دورانی (CD)of تیمار شده توسط گلیسرول با غلظت های مختلف تعیین شدند
[ترجمه گوگل]دماهای دناوراسیون و طیف کریستال دایره ای (CD) کولاژن ها توسط گلیسرول با غلظت های مختلف تعیین شد

7. Denaturation of nucleus of liver beans shape is the familial sex disease that the cupreous metabolization obstacle with a kind of recessive and genetic euchromosome causes.
[ترجمه ترگمان]تشکیل هسته لوبیا کبد، بیماری جنسی خانوادگی است که مانع cupreous metabolization با نوعی از عوامل مغلوب و ژنتیکی می شود
[ترجمه گوگل]Denaturation هسته شکل لوبیا کبدی بیماری جنسی خانوادگی است که مانع متابولیسم کپروئیک با نوعی از علایم یوخروموزومی و ژنتیکی است

8. The denaturation of sarcoplasmic protein from PSE and normal pork was not apparent.
[ترجمه ترگمان]The پروتیین گوشتی از PSE و گوشت خوک معمولی آشکار نبود
[ترجمه گوگل]Denatration پروتئین سارکوپلاسمی از PSE و گوشت معمولی مشخص نیست

9. Who knows case of denaturation of retinal element pigment!
[ترجمه ترگمان]چه کسی مورد denaturation دانه های عنصر شبکیه را می داند!
[ترجمه گوگل]چه کسی می داند مورد denaturation رنگدانه عنصر شبکیه!

10. How has been denaturation yellow spot handled?
[ترجمه ترگمان]چطور یه لکه زرد شده درست شده؟
[ترجمه گوگل]چطور نقاط ضعف رنگ زرد چیده شده است؟

11. What does denaturation of eye ground yellow spot use to medication?
[ترجمه ترگمان]denaturation شدن نقطه زرد زمین مورد استفاده برای دارو کدام است؟
[ترجمه گوگل]نوشیدن چای سبز برای استفاده از دارو به چه معنی است؟

12. Water was of promotion to the thermal denaturation.
[ترجمه ترگمان]آب به the حرارتی ارتقا یافت
[ترجمه گوگل]آب به ترویج دامنه حرارتی حرارتی کمک کرد

13. These inclusion bodies should be washed with denaturation buffer firstly, then followed by denaturation and refolding in proper buffer to harvest the active proteins.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه های وارد شونده باید ابتدا با denaturation denaturation شسته شوند و سپس با denaturation و refolding در بافر مناسب برای برداشت پروتیین های فعال دنبال شوند
[ترجمه گوگل]ابتدا باید این اجسام درون را با استفاده از بافر دایناماسیون بشویید و سپس آن را با دندانپزشکی و بازسازی در بافر مناسب برای برداشت پروتئین های فعال بخوانید

پیشنهاد کاربران

واسرشتن : از بین رفتن ساختار ( چهارم، سوم و گاهی دوم ) پروتئین ها

ساختار شکن

denaturation ( پزشکی )
واژه مصوب: تقلیب
تعریف: دگرگون ساختن خواص فیزیکی و فیزیولوژیکی مواد به وسیلۀ حرارت یا پرتوهای ایکس یا مواد شیمیایی


کلمات دیگر: