flax

معنی : بذرک، الیاف کتان، درخت کتان، پارچه کتان

معانی دیگر : (گیاه شناسی) کتان (تیره ی linaceae و راسته ی linales - از گیاهان دو لپه ای)، (گیاه شناسی) بزرک (انواع گیاهان جنس linum از خانواده ی flax به ویژه linum usitatissimum که گل های آبی می دهد و از دانه های آن روغن بزرک می گیرند)، الیاف کتان (که از آن پارچه ی کتانی و غیره می سازند)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) بذرک، درخت کتان، الیاف کتان، پارچه کتان

کتان، بذرک، الیاف کتان، درخت کتان، پارچه کتان

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• (1) تعریف: any of several related plants with slender stems, bearing tiny blue flowers as well as seeds which can be eaten and from which linseed oil is pressed.

- Flax is native to the Middle East and was under cultivation in ancient Egypt.

[ترجمه ترگمان] flax بومی خاور میانه است و در مصر باستان زیر کشت بوده است
[ترجمه گوگل] کتان بومی شرق میانه است و در مصر باستان کشت می شود

• (2) تعریف: a textile fiber made from the stems of these plants or the thread made from such fiber; linen fiber.

- Linen is made from flax.

[ترجمه ترگمان] از کتان کتانی ساخته شده است
[ترجمه گوگل] کتانی از کتان ساخته شده است

• plant with blue flowers; fiber from the flax plant that is made into linen thread
flax is a plant used for making rope and cloth.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] 1- کتان (تیره ى Linaceae و راسته ى Linales از گیاهان دو لپه اى ) 2- (گیاه شناسی ) بزرک (انواع گیاهان جنس Linumاز خانواده ى flax به ویژه uisitatissimum Linum که گل هاى آبی می دهد و از دانه هاى آن روغن بزرک می گیرند) 3- الیاف کتان (که ازآن پارچه ى کتانی و غیره می سازند) 4- (عامیانه ) انواع گیاهان شبیه به کتان و بزرک
[نساجی] کتان - بزرک - بوته کتان - پارچه کتانی

مترادف و متضاد

بذرک (اسم)

flax

الیاف کتان (اسم)

flax

درخت کتان (اسم)

flax

پارچه کتان (اسم)

flax

جملات نمونه

1. flax macerated in water

کتان خیسانده در آب

2. a rope made of flax yarns

طنابی که از الیاف کتان درست شده است.

3. Keep flax from fire,youth from gaming.

[ترجمه تورج] کتان را از آتش دور نگه دار ، جوانان را از بازی

[ترجمه ترگمان]flax را از آتش دور نگه دار، جوانی از بازی
[ترجمه گوگل]کتان را از آتش بکشید، جوانان از بازی

4. Flax is used for making linen.

[ترجمه ترگمان]flax برای ساختن رخت شویی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]کتان برای ساخت کتانی استفاده می شود

5. Linen is produced from flax.

[ترجمه ترگمان]کتان از کتان تهیه می شود
[ترجمه گوگل]کتانی از کتان ساخته شده است

6. Early wills and inventories show records for fleece, flax and hemp in many areas.

[ترجمه ترگمان]وصیت نامه و موجودی اولیه اسناد یک گاو، کتان و بوته شاهدانه در بسیاری از مناطق را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]اراده های اولیه و موجودی ها نشان می دهد که پرونده های پشم گوسفند، کتان و کنف در بسیاری از مناطق

7. She agreed, and so they spun all the flax.

[ترجمه ترگمان]او موافقت کرد و همه پارچه کتان را بستند
[ترجمه گوگل]او موافقت کرد، و به همین ترتیب تمام کتان را می کشیدند

8. The women spun the flax and were invited to the wedding as promised.

[ترجمه ترگمان]زن ها پارچه کتان را spun و به عروسی دعوت شده بودند
[ترجمه گوگل]زنان کتان را می کشند و به عنوان وعده به عروسی دعوت شدند

9. The Flax Trust was established in 1977 and works as a registered charity to promote inter-community reconciliation through economic and social development.

[ترجمه ترگمان]بنیاد امین Trust در سال ۱۹۷۷ تاسیس شد و به عنوان یک موسسه خیریه ثبت شده برای ترویج آشتی بین جامعه از طریق توسعه اقتصادی و اجتماعی کار می کند
[ترجمه گوگل]Trust Flax در سال 1977 تاسیس شد و به عنوان یک سازمان خیریه ثبت شده برای ترویج آشتی میان جامعه از طریق توسعه اقتصادی و اجتماعی فعالیت می کند

10. It is the holder of prepared fleece or flax from which the spinner draws out strands.

[ترجمه ترگمان]آن نگهدارنده یک گاو یا کتان آماده است که از آن رشته ها را به سمت بیرون کشیده می شود
[ترجمه گوگل]این دارنده پشم گوسفند و یا کتان است که از طریق آن ریسنده رشته ها را می سازد

11. Farmer Chris Slatter was spraying a crop of flax when he made the grim discovery.

[ترجمه ترگمان]کشاورز، کریس Slatter، در حال پاشیدن یک محصول کتان بود که او کشف کرد
[ترجمه گوگل]کشاورز کریس اسلاتر، هنگام کشف وحشتناک، یک محصول کتان اسپری کرد

12. In times of unemployment and distress flax and hemp for spinning were distributed to the villagers.

[ترجمه ترگمان]در زمان بیکاری و بیکاری، flax و hemp برای نخ ریسی به روستاییان توزیع شدند
[ترجمه گوگل]در زمان بیکاری و ناراحتی کتان و کنف برای چرخش به روستاییان توزیع شد

13. I embroidered a design and laid some flax on a scarf, and put it through the needles.

[ترجمه ترگمان]من طرحی را گلدوزی کردم و یک پارچه کتان را روی یک روسری گذاشتم و آن را در میان needles گذاشتم
[ترجمه گوگل]من طراحی کردم و برخی از کتان را بر روی یک روسری گذاشتم و آن را از طریق سوزن گذاشتم

14. Salmon, Walnuts, Canola Oil, and Flax Seed.

[ترجمه ترگمان]ماهی قزل آلا، گردو، Canola روغن و دانه flax
[ترجمه گوگل]ماهی قزل آلا، گردو، روغن کانولا و دانه کتان

15. Agricultural production of corn, wheat, sugar beet, flax.

[ترجمه ترگمان]تولید کشاورزی، گندم، چغندر قند، کتان
[ترجمه گوگل]تولید محصولات کشاورزی ذرت، گندم، چغندر قند، کتان

پیشنهاد کاربران

رنگی مایل به استخوانی
خاکستری کم رنگ

کلمات دیگر: