1. our fusion will insure our survival
همبستگی ما بقای ما را تضمین خواهد کرد.
2. the fusion of copper and zinc to produce brass
هم گدازش مس و روی برای ساختن برنج
3. the fusion of two political parties
به هم پیوستن دو حزب سیاسی
4. Brass is formed by the fusion of copper and zinc.
[ترجمه ترگمان]برنج با ترکیب مس و روی شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]برنج بوسیله ترکیب مس و روی تشکیل شده است
5. His final reform was the fusion of regular and reserve forces.
[ترجمه ترگمان]آخرین اصلاحات او ترکیبی از نیروهای ذخیره و نیروهای ذخیره بود
[ترجمه گوگل]اصلاحات نهایی او همجواری نیروهای منظم و ذخیره بود
6. The movie displayed a perfect fusion of image and sound.
[ترجمه ترگمان]فیلم ترکیب کاملی از تصویر و صوت را نمایش داد
[ترجمه گوگل]این فیلم یک ترکیب کامل تصویر و صدا را نشان داد
7. Her songs are a sublime fusion of pop and Brazilian music.
[ترجمه ترگمان]این آهنگ ها ترکیبی عالی از موسیقی پاپ و برزیلی هستند
[ترجمه گوگل]آهنگ های او ترکیبی عالی از موسیقی پاپ و برزیل است
8. Nuclear fusion is the Holy Grail of energy production.
[ترجمه ترگمان]همجوشی هسته ای جام مقدس تولید انرژی است
[ترجمه گوگل]همجوشی هسته ای مقبره تولید انرژی است
9. Sustained nuclear fusion is the holy grail of the power industry.
[ترجمه ترگمان]واکنش هسته ای مداوم، جام مقدس صنعت برق است
[ترجمه گوگل]همجوشی هسته ای پایدار گرمی مقدس صنعت برق است
10. This alloy is formed by the fusion of two types of metal.
[ترجمه ترگمان]این آلیاژ با ترکیب دو نوع فلز شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]این آلیاژ توسط ترکیب دو نوع فلز تشکیل شده است
11. Their music is described as 'an explosive fusion of Latin American and modern jazz rhythms'.
[ترجمه ترگمان]موسیقی آن ها به عنوان ترکیب explosive از ریتم های جاز آمریکایی و مدرن شناخته می شود
[ترجمه گوگل]موسیقی آنها به عنوان یک ترکیب انفجاری از آمریکای لاتین و ریتم های جاز مدرن توصیف شده است
12. Her work is a fusion of several different styles.
[ترجمه ترگمان]کار او ترکیبی از چندین سبک مختلف است
[ترجمه گوگل]کار او ترکیبی از چندین سبک مختلف است
13. The first published indications of fusion research appeared in 195
[ترجمه ترگمان]اولین نشانه های منتشر شده از تحقیقات تلفیقی در سال ۱۹۵ میلادی ظاهر شد
[ترجمه گوگل]اولین نشانه های منتشر شده پژوهش همجوشی در سال 195 منتشر شد
14. What was gained in fusion was a sense of wholeness more pleasurable than the feelings of fragmentation that preceded it.
[ترجمه ترگمان]آنچه در ترکیب به دست آمد حس جامعیت بیشتر از احساس fragmentation بود که قبل از آن وجود داشت
[ترجمه گوگل]آنچه که در همجوشی به دست آمد، احساس یکپارچگی بیشتر لذت بخش بود از احساسات تقسیم شده که پیش از آن بود
15. It was based on a fusion of the commitment to full employment and a desire to promote consumer choice.
[ترجمه ترگمان]آن براساس ترکیبی از تعهد به اشتغال کامل و تمایل به ترویج انتخاب مصرف کننده بود
[ترجمه گوگل]این بر مبنای تلفیقی از تعهد به اشتغال کامل و میل به تبلیغ انتخاب مصرف کننده بود
16. There could be a sudden breakthrough in nuclear fusion or the cost equation of photo-electric energy.
[ترجمه ترگمان]ممکن است یک پیشرفت ناگهانی در واکنش هسته ای و یا معادله هزینه انرژی عکس - برقی وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]می تواند یک پیشرفت ناگهانی در همجوشی هسته ای یا معادله هزینه انرژی عکس برقی وجود داشته باشد