کلمه جو
صفحه اصلی

exothermic


معنی : حرارت زا، تشکیل شده در اثر حرارت
معانی دیگر : (وابسته به واکنش شیمیایی که منجر به تولید گرما نیز می شود مثلا در احتراق موتور) برون گرمایی، گرمازا (exothermal هم می گویند)، exothermal : حرارت زا

انگلیسی به فارسی

( exothermal =) حرارت‌زا، تشکیل‌شده در اثر حرارت


exothermic، حرارت زا، تشکیل شده در اثر حرارت


انگلیسی به انگلیسی

• emitting heat

صفت ( adjective )
مشتقات: exothermal (adj.), exothermally (adv.), exothermically (adv.)
• : تعریف: pertaining to a chemical reaction that results in the release of heat.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] گرماده، (وابسته به واکنش شیمیایی که منجر به تولید گرما نیز می شود مثلا در احتراق موتور) برون گرمایی، گرمازا (exothermal هم می گویند)
[عمران و معماری] حرارت زا - گرمازا
[مهندسی گاز] گرمازا، گرماده
[زمین شناسی] گرمازا، برون گرمایی تعلق داشتن به یک واکنش شیمیایی که با آزادسازی گرما همراه است. مقایسه شود با: گرماگیر.
[نساجی] گرمازا
[خاک شناسی] گرمازا
[پلیمر] گرماده، گرمازا

مترادف و متضاد

حرارت زا (صفت)
exothermal, exothermic

تشکیل شده در اثر حرارت (صفت)
exothermal, exothermic

جملات نمونه

1. The energy that is lost during an exothermic reaction is first transferred to the reaction mixture.
[ترجمه ترگمان]انرژی که در طول واکنش گرماده گم می شود ابتدا به مخلوط واکنش منتقل می شود
[ترجمه گوگل]انرژی که در طی یک واکنش اکسوترمی از دست رفته است، ابتدا به مخلوط واکنش منتقل می شود

2. It is another exothermic contributor to the proton - proton cycle.
[ترجمه ترگمان]آن یکی دیگر از مشارکت کنندگان است که در چرخه پروتون - پروتون شرکت می کند
[ترجمه گوگل]این یکی دیگر از عوامل مؤثر در چرخه پروتون - پروتون است

3. In general, exothermic combustion reactions require two reactants.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، واکنش های احتراق گرماده نیازمند واکنش دهنده ها است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، واکنشهای احتراق اکستریمیک نیاز به دو واکنش دهنده دارند

4. Upon heating in DSC, there is an obvious exothermic peaks in nano-grained Co and CoNi, which represent the grain growth.
[ترجمه ترگمان]به محض گرم شدن در DSC، یک پیک exothermic در nano و CoNi وجود دارد که رشد دانه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]پس از گرم شدن در DSC، یک قله اکسوترمی واضح در ترکیبات نانوذرات و CoNi وجود دارد که رشد دانه را نشان می دهد

5. The reaction was proved to be an exothermic reaction by dynamic and thermodynamic which agrees with experimental results.
[ترجمه ترگمان]واکنش یک واکنش گرماده از لحاظ ترمودینامیکی و ترمودینامیک است که با نتایج تجربی موافق است
[ترجمه گوگل]واکنش به وسیله پویا و ترمودینامیکی واکنش اکسوترمی انجام شد که با نتایج آزمایش همخوانی دارد

6. Due to the influence of exothermic reaction process and remaining catalyst, the analytical error of TPO and TGA would be greater.
[ترجمه ترگمان]به خاطر تاثیر فرآیند واکنش گرماده و باقی مانده کاتالیست، خطای تحلیلی TPO و TGA بزرگ تر خواهد بود
[ترجمه گوگل]با توجه به تأثیر فرآیند واکنش اکسوترمی و کاتالیزور باقی مانده، خطای تحلیلی TPO و TGA بیشتر خواهد بود

7. Experiment results shows that the preparation process is exothermic reaction, and infrared results indicates that lithium grease has been synthesized.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش نشان می دهد که فرآیند آماده سازی، واکنش گرماده است و نتایج مادون قرمز نشان می دهد که روغن لیتیوم سنتز شده است
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نشان می دهد که روند آماده سازی واکنش اکسوترمی است و نتایج مادون قرمز نشان می دهد که گریس لیتیوم سنتز شده است

8. The exothermic riser head which uses the LYH-3 dextrin as binder is superior to enhance and make the best of the thermal efficiency for the casting shrinks.
[ترجمه ترگمان]بهترین سر بالابر که از the - ۳ dextrin به عنوان binder استفاده می کند، برای افزایش و ایجاد بهترین کارایی حرارتی برای ریخته گری، برتر است
[ترجمه گوگل]سر و گرد و غبار ایزوترمیک که با استفاده از LEX-3 dextrin به عنوان اتصال دهنده برتر است به منظور افزایش و بهترین بهره وری حرارتی برای ریخته گری کاهش می یابد

9. The third stage was a sharp exothermic process, which resulted from the decomposition of the polymer.
[ترجمه ترگمان]مرحله سوم یک فرآیند تند زا بود که ناشی از تجزیه پلیمر بود
[ترجمه گوگل]مرحله سوم، یک فرایند تیزهوش تیز بود که منجر به تجزیه پلیمر شد

10. The results indicated that the exothermic peak of microwave treated fabric changed compared the control fabric, and the exothermal also changed.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که در مقایسه با پارچه کنترل، حداکثر مواد مخدر حرارت زا در مقایسه با پارچه کنترل تغییر کرده است و the نیز تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که پیک اکسایشگر مایکروویو با استفاده از پارچه های آزمایش شده تغییر ساختار کنترل را افزایش داد و همچنین میزان اگزوز گرمایی تغییر کرد

11. The exothermic crosslinking reaction causes the rising temperature in the foam sample.
[ترجمه ترگمان]واکنش عرضی گرماده باعث افزایش دما در نمونه فوم می شود
[ترجمه گوگل]واکنش اکسرتریک متقاطع باعث افزایش درجه حرارت در نمونه فوم می شود

12. The pyrolysis and combustion of sewage sludge are exothermic reactions.
[ترجمه ترگمان]گرماکافت و احتراق لجن فاضلاب در واکنش گرماده است
[ترجمه گوگل]پیرولیز و احتراق لجن فاضلاب واکنش های شیمیایی است

13. BURNS: Exothermic reaction causes product to heat which is normal.
[ترجمه ترگمان]برنز: واکنش Exothermic منجر به گرمایی می شود که نرمال است
[ترجمه گوگل]BURNS: واکنش اکسرتریک سبب گرم شدن محصول می شود که طبیعی است

14. At one time it was thought that all chemical reactions were exothermic.
[ترجمه ترگمان]در یک زمان مشخص شد که همه واکنش های شیمیایی گرماده است
[ترجمه گوگل]در یک زمان تصور می شد که تمام واکنش های شیمیایی اکسوترمی بودند

پیشنهاد کاربران

گرماده


کلمات دیگر: