کلمه جو
صفحه اصلی

droplet


معنی : قطره کوچک
معانی دیگر : قطره ی کوچک، (بسیار کوچک) چکه، (آب) ذره

انگلیسی به فارسی

قطره کوچک


قطره، قطره کوچک


انگلیسی به انگلیسی

• small drop
a droplet is a very small drop of liquid.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] ریز قطره
[آب و خاک] قطره، قطرک

مترادف و متضاد

قطره کوچک (اسم)
glob, droplet

جملات نمونه

1. Into this aperture a droplet of mercury was poured.
[ترجمه ترگمان]در این دیافراگم یک قطره از جیوه ریخته شد
[ترجمه گوگل]در این دیافراگم یک قطره جیوه ریخته شد

2. Fat droplet accumulation in acinar cells has been observed as the earliest morphologic alteration in the pancreas of alcoholics.
[ترجمه ترگمان]تجمع قطرات چربی در سلول های acinar به عنوان اولین دگرسانی مشاهده شده در لوزالمعده مشاهده شد
[ترجمه گوگل]تجمع قطرات چربی در سلول های آیسینار به عنوان اولین تغییرات مورفولوژیکی در پانکراس الکل ها دیده می شود

3. Emulsions should be examined after storage for droplet size of the disperse phase even if this is not included in the product specification.
[ترجمه ترگمان]emulsions باید پس از ذخیره سازی برای اندازه قطره در فاز پراکنده مورد بررسی قرار گیرد، حتی اگر در مشخصات محصول گنجانده نشده باشد
[ترجمه گوگل]امولسیون ها پس از ذخیره سازی برای اندازه قطره فاز پراکنده باید بررسی شود، حتی اگر این در مشخصات محصول گنجانده نشده باشد

4. The night's damp fastens, droplet by droplet, on to the animals.
[ترجمه ترگمان]قطرات مرطوب شبانه، قطره با قطره، روی حیوانات
[ترجمه گوگل]رطوبت شب، قطره قطره، بر روی حیوانات بسته می شود

5. The study of droplet burning under microgravity is essential for the understanding of mechanism of combustion processes.
[ترجمه ترگمان]مطالعه of در زیر microgravity برای شناخت مکانیزم فرآیندهای احتراق ضروری است
[ترجمه گوگل]مطالعه سوزاندن قطره در زیر میکرو گرانشی برای درک مکانیسم فرایندهای احتراق ضروری است

6. The conception and modeling of droplet forming in gas arc welding short circuiting transfer was proposed.
[ترجمه ترگمان]مفهوم و مدل سازی قطرات تشکیل قطره در جوشکاری قوس گاز، پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]مفهوم سازی و مدل سازی قطرات تشکیل دهنده در کوتاه مدت انتقال جوش قوس گاز پیشنهاد شده است

7. Each droplet has an oil core surrounded by a thin layer of butylcyanoacrylate molecules.
[ترجمه ترگمان]هر قطره یک هسته نفتی دارد که توسط یک لایه نازک از مولکول های butylcyanoacrylate احاطه شده است
[ترجمه گوگل]هر قطره دارای یک هسته روغن است که توسط یک لایه نازک از مولکول های بوتیل سینوآکریلات احاطه شده است

8. Droplet distribution uniformity, drift and coverage ratio are main indices of appraisingspray quality.
[ترجمه ترگمان]یکنواختی توزیع Droplet، نسبت جریان و نسبت پوشش، شاخص های اصلی کیفیت appraisingspray می باشند
[ترجمه گوگل]یکنواختی توزیع قطره، نسبت رطوبت و پوشش، شاخص های اصلی کیفیت ارزیابی هستند

9. Using developed dynamic drop technique(floating droplet method), we measured the limits of superheat of n-pentane and n-heptane, n-nonane systems of binary n-alkaline mixtures.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنیک قطره پویای توسعه یافته (روش قطرات شناور)، ما حدود superheat of و n - هپتان، n - nonane را از مخلوط های دوتایی - اندازه گیری کردیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش قطره پویا توسعه یافته (روش قطره شناور)، ما محدودیت های سوپروایتی از سیستم های n-pentane و n-heptane، n-nonane ترکیبات n-alkaline دودویی را اندازه گیری کردیم

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. Similar comments apply for extinction due to the droplet size becoming insufficient.
[ترجمه ترگمان]توضیحات مشابهی برای خاموش سازی در اثر کاهش اندازه قطره به کار می رود
[ترجمه گوگل]نظر های مشابه برای انقراض به علت اینکه قطرات قطره شدن کافی نیست اعمال می شود

12. Controlled droplet combustion experimentation has led to the establishment of the following important facts and patterns.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]آزمایش های احتراق قطره ای کنترل منجر به ایجاد حقایق و الگوهای زیر شده است

13. The occasionality and randomicity of droplet ejections are also attributed to the droplet pulsation resulting from the contact angle hysteresis.
[ترجمه ترگمان]The و randomicity قطره قطره هم به the droplet نسبت داده می شوند که ناشی از پسماند زاویه برخورد است
[ترجمه گوگل]انحراف و تصادفی بودن تخلیه قطره نیز به پالس قطره ناشی از گسستگی تماس زاویه نسبت داده می شود

14. When the droplet size is decreased to below a critical size, temperature change and microstructure of the droplets are sharply transformed.
[ترجمه ترگمان]وقتی اندازه قطره به کم تر از یک اندازه مهم کاهش یابد، تغییر دما و ریزساختار قطرات به شدت تغییر می یابد
[ترجمه گوگل]هنگامی که اندازه قطره به زیر اندازه بحرانی کاهش می یابد، تغییر دما و ریز ساختار قطرات به شدت تغییر می کند

15. The big droplet spatter is the main reason for bad usability, e. g. low deposition efficiency, unstable arc etc, . and it should be analyzed and prevented further.
[ترجمه ترگمان]The قطرات درشت دلیل اصلی کاربرد بد است گرم با کاهش راندمان، ضریب ناپایدار و غیره و باید تجزیه و تحلیل شود و از آن جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]پراکندگی قطره بزرگ دلیل اصلی استفاده بد است e g راندمان پایین رسوب، قوس ناپایدار و غیره، و باید آن را تحلیل و جلوگیری کرد

پیشنهاد کاربران

قطرک، قطرچه

ذره ، مقدار کم

droplet ( شیمی )
واژه مصوب: قطرک
تعریف: [شیمی، مهندسی بسپار] گویچه ای مایع که قطری کمتر از 0/2 میلی متر داشته باشد|||[علوم جَوّ] ذرات کروی بسیار کوچکی از هرنوع مایع به ویژه آب


کلمات دیگر: