کلمه جو
صفحه اصلی

ringer


(در بازی نعل افکنی به میخ) اصابت به هدف، پرتاب موفقیت آمیز، (شخص یا اسباب) زنگ زن، ناقوس زن، (اسب یا شخص که به طور تقلبی به جای دیگری وارد مسابقه شود) بازیکن قلابی، دونده ی غیر مجاز، جانشین، طنین انداز، زنگ زدن

انگلیسی به فارسی

طنین انداز، زنگ زدن


رینگر


انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that rings
a ringer is a person who rings church bells or hand bells, especially as a hobby.
if you say that someone is a dead ringer for someone else, you mean that they look exactly like the other person; an informal expression.
someone or something that is entered into a competition under false pretences, especially an athlete or an animal, is known as a ringer.

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or thing that surrounds, esp. a horseshoe tossed over a stake in an outdoor game.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or thing that rings or causes a bell to ring.

(2) تعریف: an illegal contestant, entered secretly.

(3) تعریف: a person or thing appearing to be identical to another.
مشابه: double, likeness

- The stranger was a ringer for my brother.
[ترجمه ترگمان] غریبه یه سیب نصف شده برای برادرم بود
[ترجمه گوگل] غریبه برای برادر من رینگر بود

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] طنین انداز - یک طبقه باریک ماسه سنگ ریزدانه، شدیداً سیمانی شده که وقتی که با چکش ضربه زده شود، صدای آشکار پرطنین از خود ساطع می کند.

جملات نمونه

1. He's a dead ringer for Bono from U
[ترجمه ترگمان]او یک عمل جراحی تمام عیار برای بونو از U است
[ترجمه گوگل]او یک آهنگساز مرده برای Bono از U است

2. She's a dead ringer for a girl I used to know.
[ترجمه ترگمان]اون سیب نصف شده برای دختری که قبلا می شناختم
[ترجمه گوگل]او یک زنگ مرده برای یک دختر که من می دانستم

3. Dave's a dead ringer for Paul McCartney.
[ترجمه ترگمان]دیو یک سیب نصف شده برای پائول مک کارتنی
[ترجمه گوگل]دیو یک رینر مرده برای پل مک کارتی است

4. Turn down the ringer on your phone.
[ترجمه ترگمان] گوشیت رو خاموش کن
[ترجمه گوگل]رینگر را بر روی گوشی خود متوقف کنید

5. In profile, he's an absolute ringer for the cricketer Ian Botham - moustache and all.
[ترجمه ترگمان]در نیم رخ، یک سیب نصف بازی کریکت ایان Botham و همه چیز است
[ترجمه گوگل]در مشخصات، او یک رینگر مطلق برای کریکتین یان Botham - سبیل و همه

6. And how could the bell ringer run undetected across the Tower to arrange Mowbray's fall?
[ترجمه ترگمان]و چطور می توانست زنگ خطر را از برج بیرون بکشد تا سقوط s را مرتب کند؟
[ترجمه گوگل]و چگونه زنگ زنگ در سراسر برج قابل کشف نیست برای ترتیب سقوط Mowbray؟

7. Now ringer accumulates points, occupies the group high first.
[ترجمه ترگمان]در این قسمت، در درجه اول این گروه را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر رینگر امتیازات را جمع می کند، اولین گروه را اشغال می کند

8. In his family, everybody used to be bell ringer!
[ترجمه ترگمان]! توی خانواده - ش، همه زنگ میزنن
[ترجمه گوگل]در خانواده اش، همه زنگ زنگ زدند!

9. Typical applications are telephone ringer frames and card racks.
[ترجمه ترگمان]برنامه های کاربردی معمول frames تلفن و racks کارت هستند
[ترجمه گوگل]برنامه های کاربردی معمول عبارتند از قاب های تلفن رینگر و قفسه های کارت

10. That man is a ringer for so - and - so.
[ترجمه ترگمان]اون مرد یه سیب نصف - ه و - خب -
[ترجمه گوگل]این مرد یک رنجر برای آن است - و - به همین ترتیب

11. Oh my God, your boyfriend dead ringer for Tom Cruise!
[ترجمه ترگمان]اوه خدای من، دوست پسرت به خاطر تام کروز مرده
[ترجمه گوگل]اوه خدای من، رفیق دوست پسر تو برای تام کروز!

12. The result discovered that originally ringer takes for Lieangnuofu Soviet leader Brezhnev.
[ترجمه ترگمان]نتیجه این تحقیق نشان داد که در اصل، نیاز به رهبری (Lieangnuofu)رهبر اتحاد جماهیر شوروی (برژنف)(برژنف)رهبر شوروی (برژنف)به سر می برد
[ترجمه گوگل]نتیجه یافته است که ابتدا رینگر برای رهبر شوروی Lieangnuofu برژنف می گیرد

13. I heard he was a dead ringer for the Eagle.
[ترجمه ترگمان]من شنیدم که اون سیب نصف شده عقاب مرده
[ترجمه گوگل]من شنیدم که یک زنگ مرده برای عقاب بود

14. There was one woman who was a real ringer for the Queen.
[ترجمه ترگمان]یه زنی بود که سیب نصف شده برای ملکه بود
[ترجمه گوگل]یک زن بود که برای ملکه رنج واقعی بود

پیشنهاد کاربران

مشابه
کسی که شبیه به فرد دیگریست
dead ringer
مثل سیبی که از وسط نصف شده

Ringer
تلفظ صحیح که آقای آرش نیا میگن یعنی ماندن و تمایل نداشتن به رفتن


کلمات دیگر: