کلمه جو
صفحه اصلی

syphon


معنی : سیفون
معانی دیگر : رجوع شود به: siphon، siphon : سیفون

انگلیسی به فارسی

( siphon =) سیفون


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of siphon.

• tube or pipe used to transfer fluids from one container to another by means of atmospheric pressure (also siphon)
convey liquid through a siphon, transfer a liquid from one container to another using a long tube and the force of atmospheric pressure (also siphon)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سیفون - شترگلو
[آب و خاک] شتر گلو

مترادف و متضاد

سیفون (اسم)
siphon, syphon

جملات نمونه

1. In a meritocracy, talent and ability are efficiently syphoned out of the lower strata.
[ترجمه ترگمان]در پایه شایسته سالاری، استعداد و توانایی به طور کارآمد از لایه های پایین تر جدا می شوند
[ترجمه گوگل]در یک شایستگی، استعدادها و توانایی ها به طور موثر از میان اقشار پایین تر به سر می برند

2. Clinton syphoned off suburban traditional Republican voters while still commanding backing from the poor and black Democrats in the inner-cities.
[ترجمه ترگمان]کلینتون در حالی که هنوز دستور پشتیبانی از دموکرات های فقیر و سیاه در درونشهرها را داشت، از رای دهندگان جمهوری خواه سنتی خارج شد
[ترجمه گوگل]کلینتون با رأی دهندگان رای دهندگان سنتی حزب جمهوریخواه مخالفت کرد و در عین حال فرماندهی حمایت از دموکرات های فقیر و سیاه در شهرها را نیز به عهده داشت

3. Syphon out any excess as a partial water change, before restarting the filter.
[ترجمه ترگمان]قبل از شروع مجدد فیلتر هر مقدار اضافی به عنوان یک تغییر آب نسبی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]سیفون هر گونه اضافی را به عنوان یک تغییر جزئی آب، قبل از راه اندازی مجدد فیلتر

4. Use the plastic tubing to syphon the beer from the wine cube into the bottles.
[ترجمه ترگمان]از لوله پلاستیکی استفاده کنید تا آبجو را از تکه شیشه شراب داخل بطری ها خیس کند
[ترجمه گوگل]از لوله های پلاستیکی استفاده کنید تا آبجو را از شیر مکعب شربت به بطری ها بیرون کنید

5. Syphon the beer into the cube, leaving as much of the sediment in the bucket as possible.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از آبجو به داخل مکعب، تا جایی که ممکن است مقدار رسوب در سطل را باقی بگذارید
[ترجمه گوگل]آبجو را به مکعب سوق دهید، تا آنجا که ممکن است مقدار زیادی از رسوب را در سطل قرار دهید

6. To aid clearing syphon again in 2 months an again if necessary before bottling.
[ترجمه ترگمان]برای کمک به پاک سازی دوباره در عرض ۲ ماه دوباره اگر لازم باشد قبل از آن که بسته بندی شود
[ترجمه گوگل]برای کمک به پاک کردن سیفون دوباره در 2 ماه دوباره اگر لازم قبل از بتلنج

7. It's a good idea to use a syphon tube to clean the bottom regularly and prevent a build-up of rotting matter.
[ترجمه ترگمان]ایده خوبی است که از یک لوله syphon استفاده کنید تا به طور مرتب کف را تمیز کنید و از ایجاد یک ماده فاسد جلوگیری کنید
[ترجمه گوگل]ایده خوبی است برای استفاده از یک لوله سیفون برای تمیز کردن پایین به طور مرتب و جلوگیری از افزایش ماده پوسیدگی

8. The original design of the syphon filters in Zhijinshan proved not to meet with the code in the perforation ratio of the low water head loss filter plate and the laying of the nylon net.
[ترجمه ترگمان]طراحی اصلی فیلتر syphon در Zhijinshan ثابت شد که با کد در نسبت perforation صفحه فیلتر پایین ریخته سر آب و ایجاد شبکه نایلون مطابقت ندارد
[ترجمه گوگل]طراحی اولیه فیلترهای سیفون در Zhijinshan ثابت کرد که با کد در نسبت سوراخ شدن صفحه فیلتر کاهش جریان آب کم آب و تخمگذار شبکه نایلون مطابقت ندارد

9. To cope with this high quality of syphon, we should use more advanced method of side help bending.
[ترجمه ترگمان]برای مقابله با این کیفیت بالا، ما باید از روش پیشرفته تری برای کمک به خمش استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]برای مقابله با این کیفیت بالا سیفون، ما باید از روش پیشرفته تر کمک خم شدن استفاده کنیم

10. When this happens take a hydrometer reading and if the gravity is about 1010 syphon the beer into the wine cube.
[ترجمه ترگمان]وقتی این اتفاق می افتد یک hydrometer مطالعه می کند و اگر جاذبه در مورد ۱۰۱۰ باشد، آبجو را به داخل مکعبی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]وقتی این اتفاق می افتد، خواندن یک آسترومتر را انجام دهید و اگر وزن آن حدود 1010 سیفون آبجو را به مکعب شراب بدهید

11. Efforts will now focus on severing the damaged riser pipes that lay crumpled on the ocean floor, then installing a containment device that could capture the leaking oil and syphon it to the surface.
[ترجمه ترگمان]این تلاش ها در حال حاضر بر روی قطع کردن لوله های فرسوده از بالابر که در کف اقیانوس مچاله شده اند، و سپس نصب یک دستگاه کنترل که می تواند نفت نشت شده را ثبت کرده و آن را به سطح جذب کند، متمرکز خواهد بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تلاش برای قطع کردن لوله های آسیب دیده رودخانه ای که در کف اقیانوس فرو می ریزد تمرکز می کنند و سپس یک دستگاه مهاری که می تواند نفت نشت را جذب و سیفون آن را به سطح

12. The invention relates to the processing field of plastic material, in particular to a processing technique of a plastic syphon.
[ترجمه ترگمان]اختراع مربوط به زمینه پردازش مواد پلاستیکی به خصوص به روش پردازش یک syphon پلاستیکی است
[ترجمه گوگل]اختراع مربوط به زمینه پردازش مواد پلاستیکی، به ویژه به روش پردازش یک سیفون پلاستیکی است

13. Find the closest highway and burn all the gasoline you can syphon out of all the cars around in a Maserati, Ferrari or Ford Focus by risking your fucking life.
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین بزرگراه را پیدا کنید و تمام بنزین را که می توانید از همه اتومبیل هایی که در یک اتومبیل فراری، فراری یا فورد کار می کنند را به خطر بیندازید
[ترجمه گوگل]پیدا کردن نزدیک ترین بزرگراه و راندن تمام بنزین شما می توانید از تمام ماشین های اطراف در Maserati، فراری و یا فورد فوکوس با ریسک زندگی لعنتی خود را سوزاند

14. A water-saving toilet bowl comprises a bowl chamber, a bowl edge, a water inlet, a discharge hole and a syphon tube.
[ترجمه ترگمان]یک کاسه توالت از آب شامل یک اتاق کاسه، یک کاسه آب، یک ورودی آب، یک سوراخ تخلیه و یک لوله syphon است
[ترجمه گوگل]یک کاسه توالت خنثی شامل اتاق کاسه، لبه کاسه، ورودی آب، سوراخ تخلیه و لوله سیفون است


کلمات دیگر: