کلمه جو
صفحه اصلی

phylogenetic


وابسته به تکامل نژادى

انگلیسی به فارسی

فیلوژنتیک


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the descent or evolutionary development of a species

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] شاخه زاد، شاخه زادی صفت فیلوژنی (شاخه زایی).

جملات نمونه

1. A phylogenetic analysis was performed with five corresponding algal and fungal intron nucleotide sequences.
[ترجمه ترگمان]یک آنالیز فیلوژنتیکی با پنج algal متناظر و توالی nucleotide intron fungal انجام شد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل فیلوژنتیک با پنج توالی نوکلئوتید آنتونی قارچی و جلبک مربوطه انجام شد

2. FIG. A most parsimonious phylogenetic tree of parthenogenesis and cytoplasmic incompatibility microorganisms based on 16S rDNA sequences.
[ترجمه ترگمان]شکل A درخت فیلوژنتیک of و میکرو ارگانیسم های ناسازگاری پری دار بر حسب توالی ۱۶ S rDNA
[ترجمه گوگل]شکل درخت فیلوژنتیک پارسیونوژنز و ناسازگاری سیتوپلاسمی بیشتر بر اساس توالی های 16S rDNA است

3. Our phylogenetic analysis including P. wickerhamii shows that this green algal mtDNA does cluster with corresponding sequences from lower and higher plants.
[ترجمه ترگمان]آنالیز فیلوژنتیکی دیگر شامل P wickerhamii نشان می دهد که این mtDNA جلبکی سبز با توالی های متناظر از گیاهان پایین تر و بالاتر، خوشه دارد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل فیلوژنتیک ما از جمله P wickerhamii نشان می دهد که این mtDNA جلبک سبز با توالی های مربوطه از گیاهان پایین و بالاتر خوشه بندی می کند

4. The phylogenetic relationship of Shennongjia white bear has been an open question.
[ترجمه ترگمان]رابطه فیلوژنتیکی از خرس سفید Shennongjia یک سوال باز است
[ترجمه گوگل]رابطه فیلوژنتیکی دانه خرس Shennongjia یک سوال باز است

5. Pollen morphology and phylogenetic relationships in the Diapensiaceae.
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی گرده و روابط فیلوژنتیکی در the
[ترجمه گوگل]مورفولوژی گرده و روابط فیلوژنتیکی در Diapensiaceae

6. Colour Pattern Characters: Noise or Reliable Signals in Phylogenetic Reconstruction?
[ترجمه ترگمان]شخصیت الگوی رنگی: نویز و سیگنال های موثق در بازسازی فیلوژنتیک
[ترجمه گوگل]شخصیت های رنگی نویز یا سیگنال های قابل اطمینان در بازسازی فیلوژنتیک؟

7. CONCLUSION: Phylogenetic footprinting can effectively decrease the false positive rate in predicting transcription factor binding sites.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: footprinting فیلوژنتیک می تواند به طور موثر نرخ مثبت کاذب را در پیش بینی مکان های پیوند عامل نسخه برداری کاهش دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: پایداری فیلوژنتیک می تواند به طور مؤثری در پیش بینی مکان های اتصال فاکتور رونویسی، میزان مثبت کاذب را کاهش دهد

8. Nonhuman primates phylogenetic closeness to human being and its ES lines are very similar to human.
[ترجمه ترگمان]Nonhuman primates نسبت به انسان بودن و خطوط هوایی آن بسیار شبیه انسان ها هستند
[ترجمه گوگل]غیر انسانی فیلوژنتیک را به انسان متصل می کند و خطوط ES آن بسیار شبیه به انسان است

9. The phylogenetic tree drawn by ClustalW and Phylip software indicated that the relationship of S21 from different species corresponded to the evolutionary trend of ribosomal.
[ترجمه ترگمان]درخت فیلوژنتیک کشیده شده توسط نرم افزار ClustalW و Phylip نشان داد که رابطه of از گونه های مختلف با گرایش تکاملی ریبوزومی به هم مرتبط است
[ترجمه گوگل]درخت فیلوژنتیک کشیده شده توسط نرم افزار ClustalW و Phylip نشان داد که رابطه S21 از گونه های مختلف مربوط به روند تکاملی ریبوزوم است

10. This phylogenetic tree was supported by a phylogenetic analysis based on Hox genes.
[ترجمه ترگمان]این درخت فیلوژنتیک توسط یک آنالیز فیلوژنتیکی بر پایه ژن های Hox پشتیبانی شد
[ترجمه گوگل]این درخت فیلوژنتیک توسط تجزیه و تحلیل فیلوژنتیک بر اساس ژن هاکس پشتیبانی شد

11. To study the phylogenetic status of some group from the view of lineage and stem species is helpful to integrate the knowledge about both of the anagenesis and the cladogenesis.
[ترجمه ترگمان]برای مطالعه موقعیت فیلوژنتیکی از گروهی از دیدگاه دودمان و گونه های بنیادی برای ادغام دانش در مورد هر دو روش anagenesis و the مفید است
[ترجمه گوگل]به منظور بررسی وضعیت فیلوژنتیکی برخی گروه ها از دیدگاه گونه ها و گونه های ساقه ای، این امر برای ادغام دانش در مورد هر anagenesis و cladogenesis مفید است

12. For a long time, Orthopterists have been researching phylogenetic relationships among groups of the Orthoptera.
[ترجمه ترگمان]برای مدتی طولانی، Orthopterists در حال تحقیق درباره روابط فیلوژنتیکی در میان گروه های of بوده اند
[ترجمه گوگل]برای مدت طولانی، Orthopterists روابط فیلوژنتیک را در میان گروههای Orthoptera تحقیق کرده اند

13. Using single genes as phylogenetic markers, it is difficult to trace organismal phylogeny in the presence of HGT .
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ژن های تک به عنوان markers فیلوژنتیک، ردیابی phylogeny organismal در حضور of دشوار است
[ترجمه گوگل]با استفاده از ژنهای تک به عنوان نشانگرهای فیلوژنتیک، در حضور HGT دشوار است که فیلوژنتیک ارگانیسم را شناسایی کند

14. The earliest phylogenetic system is generally reckoned to be that of Martius'former assistant, A. W. Eichler.
[ترجمه ترگمان]اولین سیستم فیلوژنتیک به طور کلی تخمین زده می شود که of دستیار اول، A دبلیو Eichler
[ترجمه گوگل]اولین سیستم فیلوژنتیک عموما به عنوان دستیار Martius'former، A W Eichler شناخته می شود

پیشنهاد کاربران

phylogenetic ( علوم گیاهی )
واژه مصوب: تبارزایی شناختی
تعریف: ویژگی نوعی رده بندی مبتنی بر تبارزایی شناسی


کلمات دیگر: