1. His second marriage was annulled because he never divorced his first wife.
[ترجمه ترگمان]ازدواج دوم او به این دلیل لغو شد که او هرگز همسر اولش را طلاق نداد
[ترجمه گوگل]ازدواج دوم او لغو شد زیرا او همسر اول خود را طلاق نداد
2. Caroline's marriage was annulled by special dispensation from the church.
[ترجمه ترگمان]ازدواج کارولین از طریق کمک های مخصوصی از کلیسا لغو شد
[ترجمه گوگل]ازدواج با کارولین توسط کلیسا با اختیارات ویژه لغو شد
3. The marriage was annulled last month.
[ترجمه ترگمان]این ازدواج ماه گذشته باطل شد
[ترجمه گوگل]ازدواج ماه گذشته لغو شد
4. Their marriage was annulled last year.
[ترجمه ترگمان]ازدواجشان سال گذشته لغو شد
[ترجمه گوگل]ازدواج آنها سال گذشته لغو شد
5. Their marriage was annulled after just six months.
[ترجمه ترگمان]ازدواجشان بعد از شش ماه باطل شد
[ترجمه گوگل]پس از شش ماه، ازدواج آنها لغو شد
6. The vacuum clean smoke is effective and annul in part the smoke smell.
[ترجمه ترگمان]دود تمیز کننده خلا، در بخشی از بوی دود، موثر و باطل است
[ترجمه گوگل]دود خلاء تمیز موثر است و بخشی از بوی دود را از بین می برد
7. For them, the decision to annul same - sex marriages will be personal, even painful.
[ترجمه ترگمان]برای آن ها، تصمیم برای لغو ازدواج های همجنس بازان، شخصی و حتی دردناک خواهد بود
[ترجمه گوگل]برای آنها، تصمیم به لغو ازدواج های همجنسگرای شخصی، حتی دردناک خواهد بود
8. They have the power to alter or annul inappropriate decisions of their own standing committees.
[ترجمه ترگمان]آن ها قدرت تغییر یا ابطال تصمیمات نادرست کمیته دائمی خود را دارند
[ترجمه گوگل]آنها قدرت تصمیم گیری نامناسب کمیته های دائمی خود را تغییر داده یا لغو می کنند
9. For what if some disbelieved? Shall their unbelief annul the faithfulness of God?
[ترجمه ترگمان]برای چی میشه اگه یه سری اعتقاد داشته باشه؟ آیا بی ایمانی آنان را به ثبوت خواهد رساند که وفاداری خدا را فسخ خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]برای چه کسی کافر شد؟ آیا بی ایمان آنان وفاداری خدا را می کشد؟
10. Will you really annul My judgment ? Will you condemn Me that you may be justified?
[ترجمه ترگمان]واقعا می شه قضاوت منو خنثی کرد؟ مرا محکوم خواهید کرد که حق با شما است؟
[ترجمه گوگل]آیا واقعا قضاوت من را رد میکنید؟ آیا من را محکوم می کنی که ممکن است توجیه شود؟
11. The effect of the statute was to annul this covenant.
[ترجمه ترگمان]اثر این اساسنامه از بین بردن این پیمان بود
[ترجمه گوگل]اثر این قانون این بود که این پیمان را لغو کند
12. Artemisia annul is very ashamed of stealing more than by the heavy also uncomfortable.
[ترجمه ترگمان]از بین بردن ابطال، از دزدی بیش از اندازه سنگین ناراحت است
[ترجمه گوگل]Artemisia annul بسیار خجالتی است که از سرقت بیشتر از سنگین نیز ناراحت کننده است
13. Will you indeed annul my judgment? Will you condemn Me so that you may be justified?
[ترجمه ترگمان]آیا شما می توانید قضاوت مرا باطل کنید؟ مرا محکوم می کنید تا حق با شما باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا واقعا قضاوت من را میبینی؟ آیا من را محکوم میکنید تا توجیه شود؟
14. Annul inspections are required because factory conditions change rapidly over time, creating a need for re - certification.
[ترجمه ترگمان]بازرسی annul مورد نیاز است، زیرا شرایط کارخانه به سرعت در طول زمان تغییر می کند و نیاز به صدور مجدد گواهی را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]بازرسی های ناخواسته ضروری است، زیرا شرایط کارخانه به سرعت در طول زمان تغییر می کند و نیاز به گواهینامه مجدد را ایجاد می کند