کلمه جو
صفحه اصلی

phoebe


معنی : ماه، قمر، دختر گا، اسم مونی
معانی دیگر : (جانور شناسی) مگس خوار آمریکایی (پرنده ای از جنس sayornis)، اسم خاص مونث، (اسطوره ی یونان) الهه ی ماه (رومی ها به او دایانا diana می گفتند)، (قدیمی - شاعرانه) ماه، افسانه یونان دختر گا، اسم مونک

انگلیسی به فارسی

(افسانه یونان) دختر گا، ماه، قمر، اسم مونث


phoebe، قمر، دختر گا، ماه، اسم مونی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, brownish gray North American bird of the flycatcher family.

• female first name; goddess of the moon (greek mythology); one of the moons of saturn
type of plant; type of bird

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] فوبه، یکی از اقمار "زحل" که از سطح سیاره 106×16 کیلومتر فاصله دارد. نام فوبه به معنی درخشنده و نام دختر قهرمانان اساطیری یونان "اورانوس" و "گایا" بر روی این قمر گذاشته شده است.

مترادف و متضاد

ماه (اسم)
acolyte, month, moon, luna, satellite, phoebe

قمر (اسم)
phoebe

دختر گا (اسم)
phoebe

اسم مونی (اسم)
phoebe

جملات نمونه

1. The radiologist firmly positioned Phoebe in front of a ferocious-looking machine.
[ترجمه ترگمان]رادیولوژیست به طور محکم Phoebe را در مقابل یک ماشین نگاه درنده قرار دادند
[ترجمه گوگل]رادیولوژیست فیبی را در مقابل دستگاهی به ظاهر وحشیانه قرار داد

2. Phoebe was hovering in the background, uncertain what to do.
[ترجمه ترگمان]فیبی در پس زمینه پرسه می زد و مطمئن نبود چیکار باید بکنه
[ترجمه گوگل]فوئر در پس زمینه در حال حرکت بود، مشخص نیست چکار باید انجام دهد

3. Could I speak to your mummy, please Phoebe?
[ترجمه ترگمان]میشه با مامانت صحبت کنم، لطفا فیبی؟
[ترجمه گوگل]می توانم با مومیایی صحبت کنم، فوئه؟

4. Hello, Phoebe. Merry Christmas!
[ترجمه ترگمان]سلام فیبی کریسمس مبارک - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]سلام phoebe کریسمس مبارک!

5. With both laughter and irritation Phoebe had returned to consciousness ironically amused at how nature could behave with such excessive romanticism.
[ترجمه ترگمان]فیبی هم با هر دو خنده و عصبانیت به خاطر این که چطور با چنین romanticism رفتار می کرد متحیر مانده بود
[ترجمه گوگل]با هر دو خنده و تحریک پذیری، فوئه به آگاهی به حالت عادی بازگردانده می شد که چگونه طبیعت می تواند با چنین عرفانی بیش از حد رفتار کند

6. Finally Rachel responded and Phoebe had forgotten in her wanderings just how bloody clever Rachel was.
[ترجمه ترگمان]بالاخره را شل جواب داد و فیبی هم او را فراموش کرده بود فقط ریچل چقدر باهوش بود
[ترجمه گوگل]در نهایت راشل پاسخ داد و فیب در اشتیاق خود را فراموش کرده بود فقط چقدر خون آشامانه راشل بود

7. Maggie sat huddled on a kitchen chair and Phoebe held her hand.
[ترجمه ترگمان]مگی روی صندلی آشپزخانه نشسته بود و فیبی دست او را گرفته بود
[ترجمه گوگل]مگی نشسته روی صندلی آشپزخانه نشسته و فیبوس دستش را نگه داشته است

8. The slave's side . . . and even Miss Phoebe would be hard put to understand.
[ترجمه ترگمان]این طرف برده و حتی دوشیزه فیبی هم سخت میشه فهمید
[ترجمه گوگل]طرف برده و حتی خانم Phoebe سخت خواهد بود برای درک

9. Phoebe was now wide awake again and irritated with herself.
[ترجمه ترگمان]فیبی حالا کاملا بیدار بود و از خودش ناراحت بود
[ترجمه گوگل]فیبو در حال حاضر دوباره بیدار شد و با خودش تحریک شد

10. Phoebe boards here during the week and goes home at weekends.
[ترجمه ترگمان]Phoebe در طول هفته به اینجا می آید و در آخر هفته به خانه برمی گردد
[ترجمه گوگل]در طول هفته هیئت مدیره فیو در اینجا و در آخر هفته ها به خانه می رود

11. Phoebe felt betrayed by Lisa's desertion.
[ترجمه ترگمان]فیبی احساس خیانت کرد از ترک خدمت لیسا
[ترجمه گوگل]فوئه احساس گناهکارانه ای را که توسط لیزا از دست داده بود، متهم کرد

12. A lover dying of smallpox - Miss Phoebe was scarred from it.
[ترجمه ترگمان]یک عاشق از آبله در حال مرگ از بیماری بود - دوشیزه فیبی از آن ترسیده بود
[ترجمه گوگل]عاشق مرگ حشره - خانم فیب از آن رنج می برد

13. I saw a flock of five bluebirds, a phoebe, and a hermit thrush.
[ترجمه ترگمان]من دیدم که یک دسته پنج bluebirds، یک فیبی و یک مرغ توکا را دیدم
[ترجمه گوگل]من یک گله ای از پنج پرنده آبی، یک علف و یک لقمه مه آلود دیدم

14. Phoebe could feel her own heard beating.
[ترجمه ترگمان]فیبی می تونست ضربان قلبش رو حس کنه
[ترجمه گوگل]فوئه می تواند ضرب و شتم خود را احساس کند

پیشنهاد کاربران

اسم دخترانه
تلفظ : فیبی


کلمات دیگر: