کلمه جو
صفحه اصلی

dardanelles


معنی : تنگه داردانل
معانی دیگر : تنگه ی داردانل (در ترکیه)

انگلیسی به فارسی

تنگه داردانل


Dardanelles، تنگه داردانل


انگلیسی به انگلیسی

• strait between european and asian turkey (connects the aegean sea with the sea of marmara)

مترادف و متضاد

تنگه داردانل (اسم)
dardanelles

جملات نمونه

1. His outpost on the Dardanelles was within the Persian empire.
[ترجمه ترگمان]پایگاه داردانل در میان امپراتوری پارسی بود
[ترجمه گوگل]امپراطوری او در اردن در امپراتوری ایران بود

2. The objective was to gain control of the Dardanelles Strait, and then to press on and take Constantinople.
[ترجمه ترگمان]هدف این بود که تنگه داردانل را بدست آورد و سپس به قسطنطنیه رفته و قسطنطنیه را تصرف کند
[ترجمه گوگل]هدف این بود که کنترل تنگه Dardanelles را بگیرد و سپس به قسطنطنیه فشار آورد

3. Strategically important from antiquity, the Dardanelles was defended by Troy from its position on the Asian side.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ استراتژیک از لحاظ استراتژیک از لحاظ استراتژیکی حائز اهمیت بود، (تروا)از موقعیت خود در کناره آسیایی مورد دفاع (تروا)قرار گرفت
[ترجمه گوگل]از دوران باستان از لحاظ استراتژیک مهم بود، Dardanelles توسط تروی از موضع خود در سمت آسیایی دفاع کرد

4. Europe:The sixth-largest continent, extending west from the Dardanelles, Black Sea, and Ural Mountains. It is technically a vast peninsula of the Eurasian land mass.
[ترجمه ترگمان]اروپا: ششمین قاره بزرگ، که غرب را از داردانل، دریای سیاه و کوه های اورال گسترش می دهد این کشور از لحاظ فنی یک شبه جزیره وسیع از توده زمین Eurasian است
[ترجمه گوگل]اروپا: ششمین بزرگترین قاره است که از غربی از دوردانل ها، دریای سیاه و کوه های اورال گسترش یافته است از لحاظ فنی، شبه جزیره ای بزرگ از جرم زمین اوراسیا است

5. The sixth-largest continent, extending west from the Dardanelles, Black Sea, and Ural Mountains. It is technically a vast peninsula of the Eurasian land mass.
[ترجمه ترگمان]ششمین قاره بزرگ که از تنگه داردانل، دریای سیاه و کوه های اورال امتداد می یابد این کشور از لحاظ فنی یک شبه جزیره وسیع از توده زمین Eurasian است
[ترجمه گوگل]ششمین بزرگترین قاره که از غرب جزیره دریادل، دریای سیاه و کوه های اورال گسترش یافته است از لحاظ فنی، شبه جزیره ای بزرگ از جرم زمین اوراسیا است

6. Birkenhead said it was the most difficult decision since the evacuation of the Dardanelles, but that did not help much.
[ترجمه ترگمان]Birkenhead گفت که این سخت ترین تصمیم از زمان تخلیه (داردانل)است، اما این تصمیم چندان کمکی نکرد
[ترجمه گوگل]Birkenhead گفت که از زمان تخلیه Dardanelles سخت ترین تصمیم بود، اما این خیلی کمک نکرد

7. An island of Turkey in the northeast Aegean Sea south of the Dardanelles. According to tradition, it was the site of a Greek naval station during the Trojan War.
[ترجمه ترگمان]جزیره ای از ترکیه در شمال شرقی دریای اژه جنوبی (داردانل) بنا به روایت، این مکان، محل یک ایستگاه نیروی دریایی یونان در جنگ تروجان بود
[ترجمه گوگل]جزیره ای از ترکیه در شمال دریای اژه دریای جنوب Dardanelles طبق سنت، این سایت یک ایستگاه نیروی دریایی یونان در طول جنگ تروا بود

8. The Turkish Straits connect the Black and Aegean Seas and comprise the Bosphorus, the Sea of Marmara and the Dardanelles.
[ترجمه ترگمان]تنگه ترکیه دریای سیاه و اژه را به یکدیگر متصل می کند و the، دریای مرم ره و داردانل را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]تنگه های دریایی دریای سیاه و دریای اژه را متصل می کنند و شامل بسفر، دریای مرمره و دریانورد می شوند

9. A sea of northwest Turkey between Europe and Asia. It is connected to the Black Sea through the Bosporus and to the Aegean Sea through the Dardanelles.
[ترجمه ترگمان]دریایی از شمال غربی ترکیه بین اروپا و آسیا این شهر از طریق تنگه بوسفور عبور می کند و از طریق تنگه داردانل و دریای اژه به دریای سیاه می پیوندد
[ترجمه گوگل]دریای شمال غربی ترکیه بین اروپا و آسیا این منطقه از طریق بسفر و دریای اژه از طریق Dardanelles به دریای سیاه متصل است

10. A sea of northwest Turkey between Europe and Asia SeaAegean Sea through the Dardanelles.
[ترجمه ترگمان]دریای شمال غربی ترکیه بین اروپا و آسیا از طریق داردانل می گذرد
[ترجمه گوگل]دریای شمال غربی ترکیه بین اروپا و آسیا دریای دریای اژه از طریق Dardanelles

11. The ship sailed from the Black Sea, through Bosphorus, Dardanelles Straits and into the Mediterranean.
[ترجمه ترگمان]این کشتی از دریای سیاه گذشت و از طریق Bosphorus (داردانل)و تنگه داردانل و دریای مدیترانه عبور کرد
[ترجمه گوگل]این کشتی از دریای سیاه، از طریق بسفر، تنگ Dardanelles و در دریای مدیترانه فرود آمد

12. As First Lord of the Admiralty, Churchill was involved in the Dardanelles campaign in 19
[ترجمه ترگمان]در سال < Number > ۱۹ < \/ Number > \"نیروی دریایی\"، به نام لرد the، در رقابت های داردانل شرکت داشت
[ترجمه گوگل]چرچیل به عنوان نخستین پروردگار دریاسالار، در 19 اردیبهشت در مبارزات کارگران دانمارک شرکت داشت

13. A light yacht, chaste and elegant in its form, was gliding amidst the first dews of night over the immense lake, extending from Gibraltar to the Dardanelles, and from Tunis to Venice.
[ترجمه ترگمان]یک قایق سبک، عفیف و آراسته به فرم آن، در میان نخستین dews شب بر فراز دریاچه عظیم که از جبل طارق تا تنگه داردانل و از تونس تا ونیز کشیده شده بود، پیش می رفت
[ترجمه گوگل]یک قایق بادبانی سبک، شگفت انگیز و ظریف در شکل آن، پرواز در میان اولین شبهای شب بیش از دریاچه عظیم، گسترش از جبل الطارق به Dardanelles، و از تونس به ونیز

14. The treaty extended the Russian frontier to the southern Bug River and allowed Russia to navigate freely in Ottoman waters through the Bosporus Strait and the Dardanelles.
[ترجمه ترگمان]این پیمان مرز روسیه را به رودخانه Bug جنوبی گسترش داد و به روسیه اجازه داد تا آزادانه در آب های عثمانی از طریق تنگه بوسفور و داردانل حرکت کند
[ترجمه گوگل]این معاهده مرز روسیه را به رودخانه جنوبی بوگ گسترش داد و اجازه داد روسیه به طور آزادانه در آبهای عثمانی از طریق تنگه بسفرس و دوردانلس حرکت کند


کلمات دیگر: