1. It would have to be the decathlon for its tradition and unchanging scale of requirements.
[ترجمه ترگمان]این رقابت باید به خاطر سنت و مقیاس تغییر ناپذیر الزامات رقابت کند
[ترجمه گوگل]این باید برای سنت خود و مقیاس قابل قبول نیست
2. Decathlon Playground: A fun area to make new friends playing together!
[ترجمه ترگمان]Decathlon Playground: یک منطقه تفریحی برای ایجاد دوستان جدید با هم!
[ترجمه گوگل]زمین بازی دهکده ای: یک منطقه سرگرم کننده برای ایجاد دوستان جدید با هم بازی!
3. The decathlon consists of ten different com petitions held over a two day span.
[ترجمه ترگمان]The شامل ده دادخواست مختلف است که در طول یک روز دو روزه نگه داشته می شوند
[ترجمه گوگل]دهکده ای که شامل ده بازپرسی متفاوت است که طی دو روز برگزار می شود
4. DECATHLON is French Company specialized in the Production Retailing of Sports Goods all over the world.
[ترجمه ترگمان]decathlon شرکت فرانسوی متخصص در زمینه تولید کالاهای ورزشی در سراسر جهان است
[ترجمه گوگل]DECATHLON شرکت فرانسوی است که در زمینه تولید بازاریابی محصولات ورزشی در سراسر جهان تخصص دارد
5. The decathlon in the summer of 1984 quickly became a personal battle reticent, calm Hingsen.
[ترجمه ترگمان]رقابت decathlon در تابستان ۱۹۸۴ به سرعت به یک نبرد شخصی با احتیاط و آرامش تبدیل شد
[ترجمه گوگل]دهههای ناهید در تابستان 1984 به سرعت به نزاع شخصی، آرام Hingsen تبدیل شد
6. Respect local labor law as well as Decathlon social regulations.
[ترجمه ترگمان]احترام به قانون کار محلی و همچنین مقررات اجتماعی
[ترجمه گوگل]احترام به قانون کار محلی و همچنین مقررات اجتماعی دهکده
7. I enjoy Decathlon, where the athletes do ten different events.
[ترجمه ترگمان]من از Decathlon لذت می برم که در آن ورزش کاران ده رویداد مختلف را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]من از دهکده جهانی لذت می برم، جایی که ورزشکاران ده رویداد مختلف را انجام می دهند
8. Britain's Daley Thompson successfully defended his decathlon title, becoming only the second man, after Bob Mathias, to do so.
[ترجمه ترگمان]خانم دیلی تامسون در انگلستان با موفقیت از عنوان decathlon دفاع کرد و تنها مرد دوم بعد از باب Mathias بود که این کار را انجام داد
[ترجمه گوگل]دیلی تامپسون، بریتانیا، با موفقیت از عنوان دفاعی خود دفاع کرد، و تنها پس از آنکه باب ماتیاس، تنها مرد دوم بود، این کار را انجام داد
9. The omnium, track cycling's answer to athletics' decathlon, is the ultimate test of a rider's versatility.
[ترجمه ترگمان]مسابقه دوچرخه سواری، پاسخ دوچرخه سواری دو ورزش کار، آزمون نهایی تطبیق پذیری است
[ترجمه گوگل]پاسخ Omnium، دوچرخه سواری پیگیری به دوچرخهسواری ورزشی، آزمون نهایی یکپارچگی سوار است
10. He is Decathlon and heptathlon.
[ترجمه ترگمان]او Decathlon و heptathlon است
[ترجمه گوگل]او Decathlon و هفتهایپان است
11. Thompson turned in a superb performance to win the decathlon.
[ترجمه ترگمان]تامسون در بازی فوق العاده خود برای برنده شدن رقابت رقابت کرد
[ترجمه گوگل]تامپسون یک عملکرد فوق العاده را برای پیروزی در دایکاتن تبدیل کرد
12. Anthony Brannen will have to produce another inspired second day performance today to keep his Olympic decathlon hopes alive.
[ترجمه ترگمان]آنتونی brannen برای زنده نگه داشتن decathlon المپیک خود، مجبور خواهد بود یک روز بعد اله ام بخش دیگری تولید کند
[ترجمه گوگل]آنتونی برنان، امروز باید برای اجرای المپیک دوازدهم المپیک، روز دوشنبه خود را برای دستیابی به المپیک دهکده جهانی امیدوار کند
13. Peters and Daley Thompson, the 1980 and 1984 Olympic decathlon champion, were there to cheer her on.
[ترجمه ترگمان]پیتر و دیلی تامسون، قهرمان رقابت های المپیک ۱۹۸۰ و ۱۹۸۴، برای تشویق او به این رقابت ها حضور داشتند
[ترجمه گوگل]پترس و دالی تامپسون، قهرمان دفاعی المپیک 1980 و 1984، برای تشویق او در آنجا بودند
14. Jim Thorpe, an American Indian, was the first winner of the decathlon.
[ترجمه ترگمان]جیم تو رپ، یک هندی آمریکایی، اولین برنده مسابقه دو مسابقه بود
[ترجمه گوگل]جیم تورپ، یک هندو آمریکایی، نخستین برنده دایکاتورد بود