کلمه جو
صفحه اصلی

declared


معنی : اعلان شده، اظهار شده، شناسایی شده
معانی دیگر : اعلان شده، اظهار شده، شناسایی شده

انگلیسی به فارسی

اعلان‌شده، اظهار‌شده، شناسایی‌شده


اعلام کرد، اعلان شده، اظهار شده، شناسایی شده


انگلیسی به انگلیسی

• proclaimed, stated

مترادف و متضاد

اعلان شده (صفت)
declared

اظهار شده (صفت)
declared

شناسایی شده (صفت)
declared

asserted


Synonyms: stated, affirmed, announced, self-confessed


جملات نمونه

1. he declared his candidacy at a most opportune moment
او در لحظه ی بسیار مناسبی نامزدی (انتخاباتی) خود را اعلام کرد.

2. he declared his intention to resign
او تصمیم خود مبنی بر استعفا را اعلام کرد.

3. he declared his love for the girl
او عشق خود را به دختر اظهار کرد.

4. the doctors declared the patient hopeless and she was sent home
دکترها اعلام کردند که بیمار خوب شدنی نیست و او را به منزل فرستادند.

5. the party declared its support for the government's policy
آن حزب پشتیبانی خود را از سیاست دولت اعلام کرد.

6. yesterday, the parliament declared its approval
دیروز مجلس شورا موافقت خود را اعلام کرد.

7. narcotics traffic has been declared illegal
خرید و فروش مواد مخدر ممنوع اعلام شده است.

8. this area has been declared a bird sanctuary
این ناحیه به عنوان یک ایمنگاه پرندگان اعلام شده است.

9. after his suicide, all claims against him were declared to be moot
پس از خودکشی،کلیه ی ادعاها علیه او بی مورد اعلام شدند.

10. The war between the two countries has been declared on.
[ترجمه ترگمان]جنگ بین دو کشور اعلام شده است
[ترجمه گوگل]جنگ بین دو کشور اعلام شده است

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

12. Pakistan declared at 350 for leaving Australia to make an unlikely 5 runs an over to win.
[ترجمه ترگمان]پاکستان در ۳۵۰ امتیاز برای ترک استرالیا اعلام کرد تا یک پیروزی ۵ ران برای پیروزی در نظر بگیرد
[ترجمه گوگل]پاکستان در 350 اعلام کرد که ترک استرالیا را بعید به نظر می رساند تا 5 برنده شود

13. Dianne declared her undying love for Sam.
[ترجمه ترگمان]dianne \"عشقش رو به\" سم \"اعلام کرد\"
[ترجمه گوگل]دیان عشق خود را به نام سم اعلام کرد

14. The Russian Federation declared itself to be a sovereign republic.
[ترجمه ترگمان]فدراسیون روسیه خود را یک جمهوری مستقل اعلام کرد
[ترجمه گوگل]فدراسیون روسیه اعلام کرد که خود یک جمهوری مستقل است

15. He had declared his means to me.
[ترجمه muhammad1380] او منظورش را به من اظهار داشت
[ترجمه ترگمان]او means را برای من اعلام کرده بود
[ترجمه گوگل]او ابزار خود را برای من اعلام کرده بود

16. The governor has declared his innocence and says he plans to serve out his term.
[ترجمه ترگمان]فرماندار بی گناهی خود را اعلام کرده و می گوید که قصد دارد دوره او را اجرا کند
[ترجمه گوگل]فرماندار بی گناه خود را اعلام کرده و می گوید که قصد دارد تا مدت او را خدمت کند

پیشنهاد کاربران

اعلام میدارد

ادعا شده
ادعا کردن
مدعی شدن

شناخته شده

ابلاغ شد.


کلمات دیگر: