کلمه جو
صفحه اصلی

defeasance


معنی : ابطال، شکست، باطل سازی، بطلان، شرط بطلان یا القاء
معانی دیگر : (سند و قرارداد) فسخ، الغا، القاء

انگلیسی به فارسی

باطل‌سازی، ابطال، القا، (حقوق) بطلان، شرط بطلان یا القا ، شکست


شکست دادن، باطل سازی، ابطال، بطلان، شرط بطلان یا القاء، شکست


انگلیسی به انگلیسی

• nullification

دیکشنری تخصصی

[حقوق] الغاء، بطلان، شرط ابطال یا الغاء، شرطی در سند که در صورت تحقق سند را بعضأ یا کلأ باطل کند

مترادف و متضاد

ابطال (اسم)
waiver, cancellation, annulment, revoke, nullification, rescission, disproof, defeasance, vitiation, voidance

شکست (اسم)
fracture, deflection, break, washout, failure, reverse, defeat, setback, losing, breakage, defeasance, defeature, refraction, flunk, fizzle, plumper, unsuccess

باطل سازی (اسم)
revocation, defeasance, invalidation

بطلان (اسم)
nullity, defeasance, invalidity

شرط بطلان یا القاء (اسم)
defeasance

پیشنهاد کاربران

دفاعیات


کلمات دیگر: