کلمه جو
صفحه اصلی

dancer


معنی : رقاص
معانی دیگر : رقصگر، رامشگر

انگلیسی به فارسی

رقاص، رقصنده، رامشگر


رقصنده، رقاص


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who dances or whose profession is dancing.

- She's working hard at ballet in hopes of becoming a dancer.
[ترجمه ترگمان] او سخت مشغول تمرین باله است، به امید اینکه رقاص بشود
[ترجمه گوگل] او با امید به تبدیل شدن به یک رقصنده، به سختی کار می کند

• person who dances
a dancer is a person who earns money by dancing, or a person who is dancing.

مترادف و متضاد

رقاص (اسم)
jigger, gigolo, coryphee, dancer, terpsichore

ballerina


Synonyms: ballet dancer, belly-dancer, chorus girl, coryphee, danseur, danseuse, go-go dancer, hoofer, line-dancer, prima ballerina, show girl, tap-dancer


جملات نمونه

1. dancer
رقاص،رقصگر،رامشگر

2. the dancer stripped gradually as she sang
رقاصه در حین آواز خواندن به تدریج لباس های خود را در می آورد.

3. cooch dancer
رقاصه ی (وشتگر) شکم

4. a loose-limbed dancer
رقاصی با بدن نرم

5. a topless dancer
رقصگر عریان سینه

6. a wizard dancer
رقاص مسحور کننده

7. a newly fledged dancer
رقاص نورسته (تازه کار)

8. the fascinating beauty of that spanish dancer
گیرایی شیداگر آن رقاصه ی اسپانیایی

9. the feline grace of that ballet dancer
وجاهت گربه مانند آن رقصگر باله،ملوسی آن رقاص باله

10. he deserted his wife and children and followed a dancer all the way to france
او زن و بچه ی خود را ترک کرد و دنبال یک رقاصه به فرانسه رفت.

11. But I'm not a good dancer.
[ترجمه ترگمان]اما من رقاص خوبی نیستم
[ترجمه گوگل]اما من رقصنده خوبی نیستم

12. She's a fine actor and an even finer dancer.
[ترجمه ترگمان]او یک بازیگر خوب و یک رقاص زیبا است
[ترجمه گوگل]او یک بازیگر خوب و یک رقاص حتی بهتر است

13. Lena moved with the grace of a dancer.
[ترجمه ترگمان]لینا با ظرافت یک رقصنده حرکت کرد
[ترجمه گوگل]لنا نقل مکان کرد با لطف یک رقصنده

14. She gained international fame as a dancer.
[ترجمه ترگمان]او شهرت بین المللی به عنوان یک رقاص به دست آورد
[ترجمه گوگل]او شهرت جهانی را به عنوان رقصنده به دست آورد

15. She is such an agile dancer!
[ترجمه ترگمان]چه رقصنده چابک و چابک است!
[ترجمه گوگل]او چنین رقصنده چابک است!

16. His skill as a dancer really amazed me.
[ترجمه ترگمان]مهارت او به عنوان یک رقاص واقعا مرا شگفت زده کرد
[ترجمه گوگل]مهارت او به عنوان یک رقاص واقعا من را شگفت زده کرد

17. She is a pole dancer at London's famous Spearmint Rhino club.
[ترجمه ترگمان]او یک رقاص pole در باشگاه famous معروف لندن است
[ترجمه گوگل]او رقصنده قطب در باشگاه مشهور Spearmint Rhino لندن است

پیشنهاد کاربران

a person who is dancing

دنسر تو گروه کیپاپ، اونیه که رقص می کنه


The day I had a joke out of love with my Tahir, of course, I missed watching the movie
And music at home by watching and laughing several times
Emotional love in your heart, Dadash Taher, danced with that very beautiful Indian emotional song from the beginning to the end.
I will tell him one day in front of you all
من روزی که از روی دوست داشتن با داداش طاهر شوخ طبی داشتم البته با دیدن فیلم یاد او افتادم
و موزیک که در خانه با چندین بار مشاهده کردن و خندیدن
عشق هیجانی تو دل برو داداش طاهر با ان اهنگ از اول تا اخر خیلی قشنگ هیجانی هندی رقصید
من یک روز در حضور همه شما به او می گویم


کلمات دیگر: