1. dancer
رقاص،رقصگر،رامشگر
2. the dancer stripped gradually as she sang
رقاصه در حین آواز خواندن به تدریج لباس های خود را در می آورد.
3. cooch dancer
رقاصه ی (وشتگر) شکم
4. a loose-limbed dancer
رقاصی با بدن نرم
5. a topless dancer
رقصگر عریان سینه
6. a wizard dancer
رقاص مسحور کننده
7. a newly fledged dancer
رقاص نورسته (تازه کار)
8. the fascinating beauty of that spanish dancer
گیرایی شیداگر آن رقاصه ی اسپانیایی
9. the feline grace of that ballet dancer
وجاهت گربه مانند آن رقصگر باله،ملوسی آن رقاص باله
10. he deserted his wife and children and followed a dancer all the way to france
او زن و بچه ی خود را ترک کرد و دنبال یک رقاصه به فرانسه رفت.
11. But I'm not a good dancer.
[ترجمه ترگمان]اما من رقاص خوبی نیستم
[ترجمه گوگل]اما من رقصنده خوبی نیستم
12. She's a fine actor and an even finer dancer.
[ترجمه ترگمان]او یک بازیگر خوب و یک رقاص زیبا است
[ترجمه گوگل]او یک بازیگر خوب و یک رقاص حتی بهتر است
13. Lena moved with the grace of a dancer.
[ترجمه ترگمان]لینا با ظرافت یک رقصنده حرکت کرد
[ترجمه گوگل]لنا نقل مکان کرد با لطف یک رقصنده
14. She gained international fame as a dancer.
[ترجمه ترگمان]او شهرت بین المللی به عنوان یک رقاص به دست آورد
[ترجمه گوگل]او شهرت جهانی را به عنوان رقصنده به دست آورد
15. She is such an agile dancer!
[ترجمه ترگمان]چه رقصنده چابک و چابک است!
[ترجمه گوگل]او چنین رقصنده چابک است!
16. His skill as a dancer really amazed me.
[ترجمه ترگمان]مهارت او به عنوان یک رقاص واقعا مرا شگفت زده کرد
[ترجمه گوگل]مهارت او به عنوان یک رقاص واقعا من را شگفت زده کرد
17. She is a pole dancer at London's famous Spearmint Rhino club.
[ترجمه ترگمان]او یک رقاص pole در باشگاه famous معروف لندن است
[ترجمه گوگل]او رقصنده قطب در باشگاه مشهور Spearmint Rhino لندن است