کلمه جو
صفحه اصلی

candidature


معنی : نامزدی، داوطلبی
معانی دیگر : ship candidate : نامزدی

انگلیسی به فارسی

( ship candidate =) نامزدی، داوطلبی


نامزدی، داوطلبی


انگلیسی به انگلیسی

• state of being a candidate, state of being an applicant (for a position or job)
someone's candidature is their candidacy; a formal word.

مترادف و متضاد

نامزدی (اسم)
affiance, nomination, candidacy, engagement, betrothal, candidature, trothplight, candidate ship, troth, espousal

داوطلبی (اسم)
candidacy, candidature, candidate ship

جملات نمونه

1. Once again, I strongly recommend his candidature and assure you of his competency and given set of skills.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، من به شدت کاندید شدن خود را توصیه می کنم و به شما اطمینان می دهم که صلاحیت او و مجموعه ای از مهارت ها را در اختیار شما قرار داده است
[ترجمه گوگل]بار دیگر، من به شدت پیشنهاد نامزدی خود را و اطمینان شما از صلاحیت خود را و با توجه به مجموعه ای از مهارت

2. Lagarde needs support for her IMF candidature from emerging economies which have criticised EU officials for suggesting the new head must be a European.
[ترجمه ترگمان]Lagarde به حمایت از کاندیداتوری صندوق بین المللی پول در اقتصادهای نوظهور نیاز دارد که از مقامات اتحادیه اروپا برای پیشنهاد دادن سر جدید باید یک اروپایی باشد
[ترجمه گوگل]لاوراد نیاز به پشتیبانی از نامزدی صندوق بین المللی پول خود را از اقتصادهای در حال ظهور دارد که از مقامات اتحادیه اروپا انتقاد کرده اند که نشان می دهد سر جدید باید اروپایی باشد

3. Only a city the candidature of which is approved by the NOC of its own country can apply for the organization of the Olympic Games.
[ترجمه ترگمان]تنها شهری که توسط کمیته ملی المپیک از آن موافقت می شود می تواند برای سازمان بازی های المپیک درخواست دهد
[ترجمه گوگل]فقط یک شهر که نامزدی آن توسط NOC کشور خود تأیید شده است می تواند برای سازماندهی بازی های المپیک درخواست کند

4. But if he withdraws, his candidature will still have demonstrated that the supposed Arab consensus around Hosni is shaky.
[ترجمه ترگمان]اما اگر او کناره گیری کند، نامزدی او ثابت خواهد کرد که اجماع نظر عرب در مورد حسنی مبارک متزلزل است
[ترجمه گوگل]اما اگر او از بین برود، نامزدی وی همچنان نشان داده است که توافق طرفین حاکم بر عربستان علیه حسنی در حقیقت تکان دهنده است

5. Now in order to select the best candidature the evaluation commission has been testing the venues and the capacity and potential of the cities in particular.
[ترجمه ترگمان]اکنون برای انتخاب بهترین کاندیدا، کمیسیون ارزیابی مکان ها و ظرفیت و پتانسیل شهرها را مورد آزمایش قرار داده است
[ترجمه گوگل]اکنون برای انتخاب بهترین نامزدی، کمیسیون ارزیابی مسابقات و ظرفیت و پتانسیل شهرها را به طور خاص مورد آزمایش قرار داده است

6. In Asia, the city of Osaka represents the candidature of Japan, which successfully set up for last winter games in Nagano.
[ترجمه ترگمان]در آسیا، شهر اوساکا به نمایندگی از کشور ژاپن، برای آخرین بار در شهر ناگانو شرکت می کند
[ترجمه گوگل]در آسیا، شهر اوزاکا نامزدی ژاپن را نشان می دهد که با موفقیت برای بازی های زمستانی گذشته در ناگنو راه اندازی شد

7. Charter, is to examine each candidature for membership of the IOC and to establish a report on each candidature to the IOC Executive Board. . . .
[ترجمه ترگمان]منشور، بررسی هر نامزد برای عضویت در کمیته بین المللی المپیک و تاسیس یک گزارش در مورد هر نامزد برای کمیته اجرایی کمیته بین المللی المپیک است
[ترجمه گوگل]منشور، بررسی هر یک از نامزدی برای عضویت در IOC و ایجاد یک گزارش برای هر نامزدی به هیئت اجرایی IOC است

8. Mr Monti's candidature was announced after President Giorgio Napolitano spent the day in 17 meetings with senior politicians.
[ترجمه ترگمان]کاندیداتوری آقای مونتی پس از گذشت رئیس جمهور جورجو ناپولیتانو در ۱۷ جلسه با سیاستمداران ارشد اعلام شد
[ترجمه گوگل]جورجیو ناپولیتانو روز جمعه 17 جلسه با سیاستمداران ارشد را اعلام کرد

9. We show reception with your candidature and let us thank you for the interest which you express for ALSTOM Transport China.
[ترجمه ترگمان]ما پذیرش خود را با کاندید شدن خود نشان دادیم و اجازه دهید از شما به خاطر علاقه ای که برای انتقال ALSTOM به چین ابراز می کنید تشکر کنیم
[ترجمه گوگل]ما با نامزدتان پذیرایی را نشان می دهیم و از شما متشکریم از علاقه ای که برای ALSTOM Transport China به شما می گویم

10. The task of the Commission, as noted in the Olympic Charter, is to examine each candidature for membership of the IOC and to establish a report on each.
[ترجمه ترگمان]وظیفه کمیسیون، همان طور که در منشور المپیک به آن اشاره شد، بررسی هر نامزد برای عضویت در کمیته بین المللی المپیک و تاسیس یک گزارش در مورد هر کدام است
[ترجمه گوگل]وظیفه کمیسیون، همانطور که در منشور المپیک اشاره شد، بررسی هر یک از نامزدی برای عضویت در IOC و ایجاد یک گزارش برای هر یک است

11. The task of the Commission, as noted in the Olympic Charter, is to examine each candidature for membership of the IOC and to establish a report on each candidature to the IOC Executive Board.
[ترجمه ترگمان]وظیفه کمیسیون، همان طور که در منشور المپیک به آن اشاره شد، بررسی هر نامزد برای عضویت در کمیته بین المللی المپیک و تاسیس یک گزارش در مورد هر نامزد برای هیات اجرایی کمیته بین المللی المپیک است
[ترجمه گوگل]وظیفه کمیسیون، همانطور که در منشور المپیک اشاره شده است، بررسی هر یک از نامزدی برای عضویت در IOC و ایجاد گزارش برای هر نامزدی به هیئت اجرایی IOC است

12. Endara criticized Arias's decision as political opportunism, claiming that he intended preparing his candidature for the 1994 presidential elections.
[ترجمه ترگمان]Endara از تصمیم arias به عنوان فرصت طلبی سیاسی انتقاد کرد و ادعا کرد که قصد دارد نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۹۴ آماده کند
[ترجمه گوگل]انداره از تصمیم آریاس به عنوان اپورتونیسم سیاسی انتقاد کرد و ادعا کرد که او قصد دارد نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1994 آماده کند

13. Peace Alliance supporters, and the Communists in particular were annoyed that the opportunity for a joint candidature had been lost.
[ترجمه ترگمان]حامیان اتحاد صلح و کمونیست ها به طور خاص از این فرصت برای کاندیداتوری مشترک ناراضی بودند
[ترجمه گوگل]حامیان اتحاد صلح و به ویژه کمونیست ها ناراحت شدند که فرصت نامزد مشترک را از دست دادند

14. When he hands in his nomination form, he must have withdrawn his candidature in respect of all other constituencies, if any, or else his new nomination will be held to be invalid.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او به شکل نامزد شدن خود دست یافت، باید نامزدی خود را در رابطه با تمام حوزه های دیگر کنار گذاشته باشد، اگر قرار باشد نامزدی جدید او نا معتبر باشد
[ترجمه گوگل]وقتی که او در فرم نامزدی خود قرار می گیرد، باید نامزد خود را نسبت به تمام دیگر حوزه های انتخابیه حذف کند، و یا اگر نامزد جدیدش باشد، نامعتبر خواهد بود


کلمات دیگر: