1. a deceptive appearance
ظاهر گول زننده
2. his deceptive words softened the girl's heart
حرف های فریبنده ی او دل دخترک را نرم کرد.
3. Appearances are (often) deceptive.
[ترجمه ترگمان]ظواهر امور (اغلب)فریبنده هستند
[ترجمه گوگل]ظاهری (اغلب) فریبنده است
4. Appearances can be deceptive.
[ترجمه ترگمان]ظواهر می تواند فریبنده باشد
[ترجمه گوگل]ظاهر می تواند فریب آمیز باشد
5. Some snakes move with deceptive speed .
[ترجمه ترگمان]برخی از مارها با سرعت فریبنده حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از مارها با سرعت فریبنده حرکت می کنند
6. Her simple style is deceptive: what she has to say is very profound.
[ترجمه ترگمان]سبک ساده او فریبنده است: چیزی که باید بگوید بسیار عمیق است
[ترجمه گوگل]سبک ساده او فریبنده است: آنچه که او باید بگوید خیلی عمیق است
7. The apparent simplicity of his plot is deceptive.
[ترجمه ترگمان]سادگی ظاهری این طرح فریبنده است
[ترجمه گوگل]سادگی ظاهری طرح او فریبنده است
8. The sea here is very deceptive -- it looks calm but is in fact very dangerous.
[ترجمه ترگمان]دریا در اینجا بسیار فریبنده است - - آرام به نظر می رسد، اما در واقع بسیار خطرناک است
[ترجمه گوگل]دریا بسیار فریبنده است - به نظر می رسد آرام است اما در واقع بسیار خطرناک است
9. Ma paints his scenes with a deceptive and delicate artistry.
[ترجمه ترگمان]مادر صحنه ها را با هنرمندی فریبنده و هنرمندی ظریف نقاشی می کند
[ترجمه گوگل]من نقاش صحنه های خود را با یک هنرمند فریبنده و ظریف نقاشی می کند
10. His appearance was deceptive.
[ترجمه ترگمان]ظاهرش فریبنده بود
[ترجمه گوگل]ظاهر او فریب آمیز بود
11. I found the deceptive cairn and followed the instructions to find the real summit over a slight drop in the ridge.
[ترجمه ترگمان]ان cairn فریبنده را پیدا کردم و به دنبال دستورها برای پیدا کردن نشست واقعی بر روی یک قطره کوچک در صخره به راه افتادم
[ترجمه گوگل]من نانوا فریبنده را پیدا کردم و دستورالعمل ها را برای پیدا کردن اجلاس واقعی بر روی یک قطعه کوچکی از ریف گذاشتم
12. Why do self-oriented intents and deceptive behaviors persist in organizations?
[ترجمه ترگمان]چرا مقاصد خود گرا و رفتارهای فریبنده در سازمان ها باقی می ماند؟
[ترجمه گوگل]چرا اهداف خودکفا و رفتارهای فریبنده در سازمانها وجود دارد؟
13. However, this is deceptive, and on reflection we see that the very reverse is likely to be the case!
[ترجمه ترگمان]با این حال، این فریبنده است، و بر روی بازتاب، می بینیم که عکس بسیار معکوس محتمل است!
[ترجمه گوگل]با این حال، این فریبنده است، و در انعکاس ما می بینیم که احتمال دارد که بسیار معکوس باشد!
14. Then the car hurtled on to the deceptive green meadow - and into it!
[ترجمه ترگمان]سپس اتومبیل به سمت چمن زار سبز فریبنده فرود آمد - و در آن!
[ترجمه گوگل]سپس ماشین به سوسک سبز فریبنده متوسل شد - و به آن!
15. The size of the neat, compact body is deceptive: the Devon can weigh more than a Hereford or Beef Shorthorn.
[ترجمه ترگمان]اندازه بدن تمیز و جمع فریب آمیز است: Devon می تواند وزنی بیشتر از a یا گوشت گاو داشته باشد
[ترجمه گوگل]اندازه بدن شسته و رفته و جمع و جور فریبنده است: Devon می تواند بیش از جورفورد یا گوشت شترمرغ وزن کند