1. On Monday morning's tide they started on the capstan again.
[ترجمه ترگمان]صبح روز دوشنبه، آن ها دوباره روی چرخ شراع شروع به حرکت کردند
[ترجمه گوگل]در روز دوشنبه صبح، سرانجام آنها دوباره شروع به کار کردند
2. He stood before an arrangement with a central capstan or gearbox from which horizontal arms of various lengths protruded in all directions.
[ترجمه ترگمان]پیش از قرار گیری با چرخ شراع مرکزی یا جعبه دنده که از آن بازوان افقی فواصل مختلف از هر سو به بیرون بیرون زده بود ایستاد
[ترجمه گوگل]او قبل از ترتیب با یک گیربکس مرکزی یا گیربکس ایستاده بود که از آن جهت بازوی افقی مختلف در تمام جهات بیرون زد
3. I am intrigued by the capstan winches fitted to the Range Rovers on the Darien Gap crossing.
[ترجمه ترگمان]من از the capstan که به the Range روی تقاطع Gap Darien مجهز شده اند، گیج شده ام
[ترجمه گوگل]من توسط winches capstan نصب شده به Range Rovers در گذر Darien Gap شگفت زده شده ام
4. Something has gone wrong with the capstan.
[ترجمه ترگمان]یک چیزی با چرخ لنگر اشتباه کرده
[ترجمه گوگل]چیزی با رأیگیری اشتباه گرفته شده است
5. The capstan power is inter locked with the power of the No. 4 hold cargo winch.
[ترجمه ترگمان]نیروی چرخ لنگر با قدرت جرثقیل انبار شماره ۴ به هم متصل شده است
[ترجمه گوگل]قدرت سرقت با نیروی محرمانه محموله شماره 4 قفل شده است
6. Sailors hove up the cable with windlass or capstan.
[ترجمه ترگمان]Sailors کابل را با چرخ طناب و چرخ طناب برافراشته بودند
[ترجمه گوگل]دریانوردان کابل را با بالش یا سرپا نگه می دارد
7. Imagesetter fanwei capstan and two drum - type, with the precision of a capstan imagesetter is relatively low.
[ترجمه ترگمان]چرخ طناب بادبان دار و دو نوع درام، با دقت چرخ شراع نسبتا کم است
[ترجمه گوگل]Captivate تصاویر فتوشیمیایی و دو نوع درام با دقت یک تصویرگر Capstan نسبتا کم است
8. Capstan imagesetter works such as shown in Figure
[ترجمه ترگمان]Capstan imagesetter (as imagesetter)مانند شکل نشان داده شده در شکل ۱
[ترجمه گوگل]Capstan imagesetter مانند شکل زیر نشان داده شده است
9. The two part capstan I turned and mounted the lower half.
[ترجمه ترگمان]دو قسمت از چرخ لنگر را کشیدم و از قسمت پایین بالا رفتم
[ترجمه گوگل]من دو قسمت را برگردانم و نیمه پایینی را نصب کردم
10. Capstan: The camera is focused on the capstan. You can see the individual deck planks.
[ترجمه ترگمان]Capstan: دوربین روی چرخ شراع متمرکز شده است شما می توانید تخته عرشه را ببینید
[ترجمه گوگل]Capstan دوربین بر روی دوربین متمرکز شده است شما می توانید تخته عرشه فردی را ببینید
11. The drum of a capstan.
[ترجمه ترگمان]طبل یک چرخ طناب
[ترجمه گوگل]درام یک سرقت
12. And all you can do is - I took another long drag at the Capstan, and inspected my trembling hand.
[ترجمه ترگمان]و تنها کاری که می تونی بکنی ای نه که من یه راه طولانی دیگه به سمت Capstan کشیدم و دست لرزانم را بررسی کردم
[ترجمه گوگل]و همه شما می توانید انجام دهید این است - من دیگر کشیدن طولانی در کتستان، و بازرسی دست لرزان من
13. I let go a lungful of air, slumped back against the parapet and lit another Capstan.
[ترجمه ترگمان]با نفسی عمیق از هوا نفسی عمیق کشیدم، به دیوار تکیه دادم و دوباره به دیوار تکیه دادم
[ترجمه گوگل]من اجازه دادم یک رگبار از هوا، در برابر پاراپیته افتاد و یکی دیگر از Capstan را روشن کرد