کلمه جو
صفحه اصلی

carter


معنی : راننده گاری، متصدی حمل ونقل، چرخ چی
معانی دیگر : جیمی کارتر (سی و نهمین رئیس جمهور امریکا)

انگلیسی به فارسی

کارتر، راننده گاری، متصدی حمل ونقل، چرخ چی


راننده گاری


انگلیسی به انگلیسی

• male first name; family name; james "jimmy" carter (born 1924), former president of the united states (1977-1981)
wagoner, one who drives a cart

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] گودال، چاله

مترادف و متضاد

راننده گاری (اسم)
carter

متصدی حمل و نقل (اسم)
carter, wagoner

چرخ چی (اسم)
carter

جملات نمونه

1. Carter is playing in place of the injured O'Reilly.
[ترجمه ترگمان]کارتر در محل مجروح او Reilly بازی می کند
[ترجمه گوگل]کارتر در عوض O'Reilly مجروح بازی می کند

2. Carter looked stunned, but he soon regained his composure.
[ترجمه ترگمان]کارتر مات و مبهوت به نظر می رسید، اما به زودی آرامش خود را بازیافت
[ترجمه گوگل]کارتر به نظر خیره شد، اما او به زودی احساس آرامش خود را به دست آورد

3. Dr White will see you now, Miss Carter.
[ترجمه ترگمان] \"دکتر\" وایت الان شما رو می بینه، خانم \" کارتر
[ترجمه گوگل]خانم کارتر، دکتر سفید، شما را ببیند

4. Carter was remanded in custody for seven days.
[ترجمه ترگمان]کارتر برای مدت هفت روز در بازداشت به سر می برد
[ترجمه گوگل]کارتر در هفت روز بازداشت شد

5. Carter personifies the values of self-reliance and hard work.
[ترجمه ترگمان]کارتر بر ارزش های متکی به نفس و کار سخت تمرکز می کند
[ترجمه گوگل]کارتر ارزشهای اعتماد به نفس و کار سخت را به تصویر می کشد

6. Carter was permanently disabled in the war.
[ترجمه ترگمان]کارتر برای همیشه در جنگ از کار افتاده بود
[ترجمه گوگل]کارتر به طور دائم در جنگ غیر فعال بود

7. The carter flipped at the horse with his whip.
[ترجمه ترگمان]گاریچی با شلاق به اسب حمله کرد
[ترجمه گوگل]کارتر با شلاق خود در اسب تلنگر شد

8. Carter wrinkled his forehead in concentration.
[ترجمه ترگمان]کارتر با تمرکز پیشانیش را چین داد
[ترجمه گوگل]کارتر در غلظت پیشانی خود چروکیده است

9. Carter was dubiously convicted of shooting three white men in a bar.
[ترجمه ترگمان]کارتر با تردید به تیراندازی سه مرد سفید در یک نوار متهم شد
[ترجمه گوگل]کارتر متهم به تیراندازی به سه مرد سفید پوست در یک نوار شد

10. Carter hoped for greater trust between the two nations, more trade, more cultural exchanges - in short, a genuine peace.
[ترجمه ترگمان]کارتر امیدوار است که اعتماد بیشتر بین دو کشور، تجارت بیشتر، تبادلات فرهنگی بیشتر - به طور خلاصه، یک صلح واقعی باشد
[ترجمه گوگل]کارتر امیدوار بود که اعتماد بیشتر بین دو ملت، تجارت بیشتر، مبادلات فرهنگی بیشتر - خلاصه، یک صلح واقعی باشد

11. Carter won big money in Vegas last year.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته کارتر در لاس وگاس پول زیادی به دست آورد
[ترجمه گوگل]کارتر در سال گذشته در وگاس پول زیادی کسب کرد

12. Carter has been refused bail and will remain in custody.
[ترجمه ترگمان]کارتر از قید وثیقه امتناع کرده و در بازداشت باقی خواهد ماند
[ترجمه گوگل]کارتر از وثیقه رد شده است و در بازداشت باقی خواهد ماند

13. Although fatigue shows readily on Carter, he bounces back quickly.
[ترجمه ترگمان]اگرچه خستگی به آسانی روی کارتر نشان داده می شود، او به سرعت بر می گردد
[ترجمه گوگل]اگر چه خستگی به آسانی در کارتر نشان می دهد، او به سرعت به حالت عادی باز می گردد

14. Ruben Carter was left to rot in jail for most of his life.
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین بود که \"کارتر\" برای بیشتر عمرش توی زندان بپوسه
[ترجمه گوگل]روبن کارتر در طول عمر خود به زندان افتاد

15. Carter was the senior case officer on the investigation.
[ترجمه ترگمان]کارتر \"مامور پرونده ارشد تحقیقات بود\"
[ترجمه گوگل]کارتر کارمند ارشد در مورد تحقیقات بود

پیشنهاد کاربران

ارابه ران

گاری چی

کارترشود

کاردُِر


کلمات دیگر: