کلمه جو
صفحه اصلی

bassoon


معنی : قرهنی بم
معانی دیگر : (موسیقی) باسون

انگلیسی به فارسی

(موسیقی) قرهنی بم


باسن، قرهنی بم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: bassoonist (n.)
• : تعریف: a large low-pitched woodwind instrument consisting of a long doubled wooden tube fitted with a slender curved metal tube that terminates in a double-reed mouthpiece.

• large woodwind instrument
a bassoon is a woodwind musical instrument which can produce a very deep sound.

دیکشنری تخصصی

[سینما] فاگوت [نوعی ساز]

مترادف و متضاد

قره نی بم (اسم)
bassoon

جملات نمونه

1. The clarinet, flute, saxophone and bassoon are all woodwind instruments.
[ترجمه امیر تولی] کلارینت، فلوت، ساکسیفون و باسون، همه از دسته ساز های بادی هستند.
[ترجمه ترگمان]کلارینت، فلوت، saxophone و باسون همه سازه ای بادی هستند
[ترجمه گوگل]کلارینت، فلوت، ساکسیفون و فاچون همه وسایل چوبی چوب است

2. Beethoven gives the double bassoon a very exacting part in the Choral Symphony.
[ترجمه ترگمان]بتهوون در سمفونی کورال سهم بسیار دقیقی از bassoon به bassoon می دهد
[ترجمه گوگل]بتهوون باسون دوقلو بخشی بسیار دشوار در سمفونیک کورو را به ارمغان می آورد

3. The drummer passed out, the bassoonist dropped his bassoon, the trombonist sputtered and went sour.
[ترجمه ترگمان]طبال از اتاق بیرون رفت، bassoonist bassoon خود را به زمین انداخت و با بدخلقی گفت:
[ترجمه گوگل]درامر فرار کرد، باسونگ فرانسوی خود را از دست داد، ترومبونیست پر شده و ترک کرده است

4. The flute adds brightness to oboe, clarinet, bassoon, and horn when it doubles them at the octave.
[ترجمه ترگمان]فلوت به oboe، کلارینت، باسون و بوق می پردازد و آن ها را در هوا دو برابر می کند
[ترجمه گوگل]فلوت باعث افزایش روشنایی به اوبو، کلارینت، باسن و شاخ می شود زمانی که آنها را در اکتاو دو برابر می شود

5. The function of the double bassoon is to add weight to the bass.
[ترجمه ترگمان]تابع of دو تایی، اضافه کردن وزن به باس است
[ترجمه گوگل]عملکرد فضای دوگانه برای اضافه کردن وزن به باس است

6. The double bassoon should only be used, as a general rule, in fully scored passages.
[ترجمه ترگمان]The دو تایی را فقط باید به عنوان یک قاعده کلی به طور کامل به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]فاکتور دوگانه فقط باید به عنوان یک قاعده کلی، در تصادفات کامل استفاده شود

7. Double bass and bassoon.
[ترجمه ترگمان]دو صدای بم و باسون
[ترجمه گوگل]باس و فاکسون

8. Strings, bassoon, tuba, timpani and gran causa ( bass drum ) march along with moody determination.
[ترجمه ترگمان]Strings، باسون، tuba، timpani و gran causa (طبل بیس)همراه با عزم moody حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]رشته ها، باسن، توبام، تامپانی و گران عذا (درام باس) همراه با عزت نفس

9. Bassoon diameter well cementation is a special cargo handling operation in project of maritime artesian well.
[ترجمه ترگمان]قطر bassoon به خوبی cementation یک عملیات جابجایی کالا خاص در پروژه of دریایی می باشد
[ترجمه گوگل]سیمان زدن به قطر بهار یک عملیات بارگیری ویژه ای در پروژه حفره دریایی دریایی است

10. Or to reduce cost, bassoon span of purpose, reduce vacuum tube amount.
[ترجمه ترگمان]یا برای کاهش هزینه، bassoon برای هدف، کاهش مقدار لوله خلا
[ترجمه گوگل]یا برای کاهش هزینه، طول فرانسوی هدف، مقدار لوله خلاء را کاهش دهید

11. Jaw of sublingual bassoon abide plays the side outside gland conduit, with conduit of the gland below jaw collective mouth issues caruncle at the tongue, or alone mouth issues caruncle at the tongue.
[ترجمه ترگمان]Jaw از bassoon sublingual به سمت مجرای غده دار عمل می کنند و مجرای غده در زیر فک جمعی فک را به زبان باز می کند و یا به تنهایی مشکلات دهان را به زبان می آورد
[ترجمه گوگل]فک های زیرزبانی آویزان باسون از طرف خارج از کانال غده ای بازی می کند، با کانال های غدد زیر جمجمه ای که در جمجمه جمجمه قرار می گیرند، به زبان می آیند، یا به تنهایی دهان می گویند که زبان زبان است

12. Antonio Vivaldi, wrote 39 concerti for bassoon, 37 of which exist in their entirety today.
[ترجمه ترگمان]آنتونیو ویوالدی، ۳۹ concerti را برای باسون نوشته است که ۳۷ مورد از آن ها در کل امروز وجود دارند
[ترجمه گوگل]آنتونیو ویلوودی، 39 کنسرت برای فاکسون نوشت، 37 که امروزه در کل آنها وجود دارد

13. Sonata in Bb for Bassoon and Piano.
[ترجمه ترگمان]قطعه سوناتا در Bb برای bassoon و پیانو
[ترجمه گوگل]سوناتا در باب و پیانو

14. Eccentric Fox - Trot in C for Bassoon Quartet.
[ترجمه ترگمان]Eccentric فاکس - ترات در گروه سی و چهارم
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب فاکس - فرار در C برای چهارگانه باسون

15. Quintet for piano, oboe, clarinet, horn & bassoon in E flat major, Op.
[ترجمه ترگمان]Quintet برای پیانو، کلارینت، کلارینت، بوق، bassoon در E، major
[ترجمه گوگل]Quintet برای پیانو، اوهایو، کلارینت، باسن شاخدار در E flat major، Op

پیشنهاد کاربران

ساز فاگوت


کلمات دیگر: