کلمه جو
صفحه اصلی

carnelian


معنی : عقیق جگری، درخت زغال اخته، رنگ عقیق جگری یا سرخ مسی
معانی دیگر : عقیق قرمز، رنگ عقیق جگری یا سر  مسی

انگلیسی به فارسی

عقیق جگری، رنگ عقیق جگری یا سرخ مسی


کارنلیان، عقیق جگری، درخت زغال اخته، رنگ عقیق جگری یا سرخ مسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a hard red or reddish brown semiprecious gemstone.

• red gemstone; coppery red color, reddish-brown color

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] کارنلین، عقیق جگرى - نوعی کلسدونی نیمه شفاف به رنگ نارنجی- قرمز که معمولا دارای رنگ یکنواخت است و گاهی اوقات نواربندی ضعیفی دارد. کارنلین، جلای تیره و مومی دارد. نام کارنلین، از واژه لاتین کارن گرفته شده که به معنای گوشت است و احتمالا به خاطر رنگش، که شبیه به رنگ گوشت است، این نام به آن داده شده است. کارنلین، از دی اکسید سیلیسیم، Sio2، تشکیل شده است و رنگ قرمز آن به خاطر وجود ناخالصی هماتیت است. کارنلین، یکی از جواهرات یونانیها و رومیها بود که در مهر از آن استفاده می کردند. به منظور افزایش رنگ طبیعی، اغلب رنگ شده یا گرم می شود. عمدتا در هند، برزیل و اوروگوئه یافت می شود. - ویژگیهای فیزیکی - رنگ:نارنجی قرمز. - سختی: 7- 5/6 - وزن مخصوص : 65/2 - شاخص شکست: 55/1- 54/1

مترادف و متضاد

عقیق جگری (اسم)
carnelian, cornelian

درخت زغال اخته (اسم)
carnelian, cornelian, huckleberry

رنگ عقیق جگری یا سرخ مسی (اسم)
carnelian

جملات نمونه

1. Zephro Carnelian has his own interstellar craft in a berth.
[ترجمه ترگمان]کشتی Zephro، قایق بین ستاره ای خودش را در یک تخت دارد
[ترجمه گوگل]Zephro Carnelian دارای هنرپیشگی ستاره ای خود در یک اسکله است

2. One of the most popular has been carnelian, which owes its reddish colour to the presence of iron oxide.
[ترجمه ترگمان]یکی از معروف ترین آن ها carnelian است که رنگ قرمز آن به حضور اکسید آهن بدهکار است
[ترجمه گوگل]یکی از محبوب ترین کارنلیان است که رنگ قرمز را به وجود اکسید آهن متهم می کند

3. Carnelian: Balance creativity and mental processes. Helps asthma, and blood pressure . 2 nd chakra.
[ترجمه ترگمان]carnelian: خلاقیت و فرآیندهای ذهنی به آسم و فشار خون کمک می کند ۲ nd چاکرا
[ترجمه گوگل]خلاقیت کارنلیان و فرآیندهای ذهنی کمک به آسم و فشار خون دوم چاکرا

4. Then red-orange Carnelian is for you.
[ترجمه ترگمان] پس \"carnelian نارنجی\" قرمز برای توئه
[ترجمه گوگل]سپس قرنلین قرمز نارنجی برای شما مناسب است

5. A more rare and highly ingenious way of decorating carnelian was invented by the Sumerians.
[ترجمه ترگمان]یک روش بسیار نادر و بسیار هوشمندانه برای تزیین این عقیق توسط Sumerians اختراع شد
[ترجمه گوگل]یک روش نادر و بسیار هوشمندانه برای تزئین کارنلیان توسط سومریان اختراع شد

6. In return Jaq had received a new electro-tattoo, imprinted on to his right cheek by Carnelian.
[ترجمه ترگمان]در بازگشت Jaq یک tattoo جدیدی دریافت کرده بود که روی گونه راستش نشانه گذاری کرده بود
[ترجمه گوگل]در عوض Jaq یک تاتو جدید الکتریکی دریافت کرده بود، توسط Carnelian به چهره راستش وارد شده بود

7. Now he had no way to track the cursed creature . . . How very quickly Carnelian had acted!
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر راهی نداشت که آن جانور نفرین شده را پیدا کند، چقدر سریع عمل کرده بود!
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او هیچ راهی برای پیگیری موجودات لعنتی نداشت کارنیلیان خیلی سریع کار کرد!

8. On display are earrings, necklaces and bracelets made from lapis, carnelian turquoise, jade, amber and amethyst.
[ترجمه ترگمان]جواهرات، گردن بند و دست بند از سنگ یشم، فیروزه ای، یشم، کهربایی و ارغوانی به تن دارند
[ترجمه گوگل]بر روی صفحه نمایش، گوشواره، گردنبند و دستبند ساخته شده از پاپیون، فیروزه ای سرخ مایل به قرمز، ژید، منجوق و آمریت است

9. Most of the seals were nevertheless made of bone, ivory, steatite, banded agate, or orange carnelian.
[ترجمه ترگمان]با این حال قسمت اعظم این فک ها، از استخوان، عاج، steatite، agate، یا carnelian نارنجی تشکیل شده بود
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از مهر و موم ساخته شده از استخوان، عاج، استاتیت، آهک بند ناف و یا نارنجی نارنجی بود

10. Other nonperishable objects, such as long, elegant beads made of carnelian ( a form of red agate) and shell bangles from the Indus Valley, have been dug up in Central Asia and Mesopotamia.
[ترجمه ترگمان]سایر اشیا nonperishable مانند beads بلند و ظریف made (شکل of قرمز)و bangles صدفی از دره ایندوس، در آسیای میانه و بین النهرین کشف شده اند
[ترجمه گوگل]دیگر اشیاء غیر قابل قبول، مانند دانه های زیبا و طولانی ساخته شده از کارنلیان (شکل آجری قرمز) و جواهرات پوشیده شده از دره ایندوس، در آسیای میانه و بین النهرین تخلیه شده اند

11. I didn't envy her then, for I felt that millions of carnelian rings wouldn't have made me happy after that.
[ترجمه ترگمان]آن وقت به او حسادت نمی کردم، چون احساس می کردم میلیون ها انگشتر عقیق عقیق هم مرا خوشحال نمی کند
[ترجمه گوگل]من بعد از آن حسادت نمی کردم، زیرا احساس می کردم که میلیون ها حلقه کارنلیان پس از آن من را خوشحال نکردند

12. And the one who sat there had the appearance of jasper and carnelian. A rainbow, resembling an emerald, encircled the throne.
[ترجمه ترگمان]و کسی که آنجا نشسته بود، قیافه جسپر و عقیق قرمز داشت رنگین کمان شبیه به زمرد بود و بر تخت پادشاهی قرار داشت
[ترجمه گوگل]و کسی که آنجا نشسته بود ظاهر یاسمن و کارنلی را داشت یک رنگین کمان، شبیه یک زمرد، تاج و تخت را محاصره کرد

13. Her bones preserved in Herculaneum's volcanic tomb for nearly 000 years, a Roman woman is still adorned in rings of gold, carnelian, and jasper.
[ترجمه ترگمان]استخوان های او در مقبره آتش فشانی حدود ۲۰۰۰ سال حفظ شده اند، یک زن رومی هنوز هم حلقه های طلایی، carnelian، و جسپر دارد
[ترجمه گوگل]استخوان هایش در حدود 000 سال در آرامگاه آتشفشانی هرکولانوم نگهداری می شود، یک زن رومی هنوز در حلقه های طلا، کارنلیان و یاس پر شده است

14. The victims are identified as soldiers, harpists and serving ladies on their rich clothes and ornaments - made from gold, lapis lazuli, carnelian and shell.
[ترجمه ترگمان]قربانیان به عنوان سرباز، harpists و خدمت به بانوان با لباس های فاخر و زیورآلات ساخته شده از طلا، یشم lazuli، carnelian و صدف شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]قربانیان به عنوان سربازان، کارگران و خانمهای خدمتکار در لباس و دکوراسیون غنی خود - ساخته شده از طلا، لایس لازولی، کارنلیان و پوسته ساخته شده اند


کلمات دیگر: