کلمه جو
صفحه اصلی

defalcation


معنی : اختلاس، دستبرد
معانی دیگر : خیانت در امانت، دزدی

انگلیسی به فارسی

اختلاس، دستبرد


تعطیلات، اختلاس، دستبرد


انگلیسی به انگلیسی

• embezzlement, stealing (of money)

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اختلاس، عدم ایفای تعهد، خیانت در امانت، تهاتر متقابل ادعاها یا دیون، ادعای متقابل

مترادف و متضاد

اختلاس (اسم)
abstraction, embezzlement, graft, defalcation, malversation, peculation

دستبرد (اسم)
rapine, robbery, larceny, defalcation

جملات نمونه

1. Defalcation is a common form of crime in judicial practice.
[ترجمه ترگمان]Defalcation یک نوع رایج از جرم در عمل قضایی است
[ترجمه گوگل]خنثی کردن یک روش معمول جرم در عمل قضایی است

2. This accountant was sent to prison because of defalcation.
[ترجمه ترگمان]این حسابدار به خاطر defalcation به زندان فرستاده شد
[ترجمه گوگل]این حسابدار به خاطر تعطیلات به زندان فرستاده شد

3. The cognizance of complicity of defalcation should be based on the principle of the general provisions of the criminal law.
[ترجمه ترگمان]مساله مربوط به عدم مشارکت defalcation باید براساس اصل مفاد عمومی قانون جزا باشد
[ترجمه گوگل]شناخت مشارکت در تعطیلات باید بر اساس مفاد کلی قانون کیفری باشد

4. The bank lost money by the defalcation of the cashier.
[ترجمه ترگمان]بانک پول را با the صندوق دار از دست داد
[ترجمه گوگل]این بانک با خسارت صندوقدار از دست داده است

5. Mr. Kabarschi was sentenced defalcation this July and paid an enormous sum of penalty.
[ترجمه ترگمان]آقای Kabarschi در ماه ژوئیه به defalcation محکوم شد و مبلغ هنگفتی را پرداخت کرد
[ترجمه گوگل]آقای کابارشی در ماه جولای محکوم به اعدام شد و مبلغ عظیمی از مجازات را پرداخت

6. Scientific Definition of " Defalcation Without Return " and " Defalcation Turning to Embezzlement "
[ترجمه ترگمان]تعریف علمی \"Defalcation بدون بازگشت\" و \"Defalcation کردن به Embezzlement\"
[ترجمه گوگل]تعریف علمی 'کمبود آب بدون بازگشت' و 'کمبود آب شدن'

7. Main body of defalcation.
[ترجمه ترگمان]بدنه اصلی of
[ترجمه گوگل]بدن اصلی از بین بردن

8. But one day Mr. Martin was charged with serious defalcation.
[ترجمه ترگمان]اما یک روز آقای مارتین با defalcation جدی متهم شده بود
[ترجمه گوگل]اما یک روز آقای مارتین به اتهام جداسازی شدید متهم شد

9. The problem of how to deal with the case of unused defalcation has some divergences of opinion between the field of theory in criminal law, and in the departments of practice have the same problem.
[ترجمه ترگمان]مساله چگونگی برخورد با پرونده of استفاده نشده در حوزه تیوری قانون جزایی divergences نظری دارد، و در بخش های عملی نیز همین مشکل را دارند
[ترجمه گوگل]مشکل چگونگی مقابله با خسارت غیرمستقیم، اختلاف نظر در بین حوزه تئوری در قانون کیفری وجود دارد و در بخش های عملی، یک مشکل مشابه وجود دارد

10. In the penal law of 197 the crime of defalcation was not ordained.
[ترجمه ترگمان]در اعمال شاقه، جرم پرواز ۱۹۷ جنایت نبود
[ترجمه گوگل]در قانون جریمه 197 جرم جبران خسارت تعیین نشده بود


کلمات دیگر: