1. decrepit old men
مردان پیر و فرتوت
2. a decrepit horse
اسب پیر و پاتال
3. a decrepit house
خانه ی کلنگی
4. there was a majesty that surrounded the old, decrepit president
هاله ی شهواری،آن رئیس جمهور پیر و ناتوان را احاطه کرده بود.
5. Most of the buildings were old and decrepit.
[ترجمه ترگمان]بیشتر ساختمان ها کهنه و فرتوت بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از این ساختمان ها قدیمی و بی نظیر بودند
6. The buildings were in a decrepit state.
[ترجمه مسلم] ساختمان ها در حالت ناپایداری قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]ساختمان ها در حالت decrepit قرار داشتند
[ترجمه گوگل]ساختمان ها در یک کشور ضعیف بودند
7. A decrepit old man sat on a park bench.
[ترجمه ترگمان]پیرمردی فرتوت روی نیمکت پارک نشسته بود
[ترجمه گوگل]یک پیرمرد نابالغ نشسته روی نیمکت پارک
8. The film had been shot in a decrepit old police station.
[ترجمه ترگمان]فیلم در یک پاسگاه قدیمی پلیس به ضرب گلوله کشته شده بود
[ترجمه گوگل]این فیلم در یک ایستگاه پلیس قدیمی فرار کرده است
9. What can this decrepit hag tell him?
[ترجمه ترگمان]این عجوزه فرتوت چه چیزی می تواند به او بگوید؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی می تواند این بسوزد به او بگویید؟
10. But it was not entirely a train of decrepit and abandoned people.
[ترجمه ترگمان]اما این فقط یک قطار کهنه و متروک نبود
[ترجمه گوگل]اما این یک قطار از مردم نابود و رها نبود
11. Equipment is decrepit, training is inadequate and the conscripts, increasingly, are society's rejects.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات ضعیف، آموزش ناکافی است و سربازان وظیفه به طور فزاینده ای از جامعه طرد می شوند
[ترجمه گوگل]تجهیزات ضعیف است، آموزش ناکافی است و مجرمان، به طور فزاینده، رد جامعه هستند
12. Outdated textbooks, decrepit buildings, overcrowded classrooms - the list of problems is long and growing.
[ترجمه ترگمان]کتاب های درسی، ساختمان های قدیمی، کلاس های شلوغ - فهرست مشکلات دراز و در حال رشد است
[ترجمه گوگل]کتاب های درسی قدیم، ساختمان های نابود شده، کلاس های پرجمعیت - لیست مشکلات طولانی و در حال رشد است
13. Decrepit old Shepherd Hall is being renovated at staggering expense.
[ترجمه ترگمان]این خونه \"شپرد هال\" داره که داره با هزینه گیج و گیج رو بازسازی می کنه
[ترجمه گوگل]افتخار قدیمی چوپان هال را در هزینه های وحشتناک بازسازی می کند
14. He moved fiercely among the decrepit houses in his white pyjamas like an angry prophet.
[ترجمه ترگمان]با پیژامه سفیدش، مانند یک پیغمبر خشمگین، در میان خانه های قدیمی و قدیمی حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]او به شدت در میان خانه های فراموش نشدنی در لباس خواب سفید خود مانند یک پیامبر عصبانی نقل مکان کرد
15. He was in his forties, wore a decrepit old blazer and flannels, and had rabbity teeth and a foolish expression.
[ترجمه ترگمان]او در چهل سالگی بود، کت و شلوار پشمی کهنه و لباس فلانل و حالتی ابلهانه داشت
[ترجمه گوگل]او در چهل سالگی بود، پیراهن پیراهن قدیمی و فلاونهای قدیمی داشت، و دندان های دوری داشت و بیان احمقانه ای داشت
16. The latter set about restoring its decrepit but largely unaltered state, uncovering the great stone fireplace in the hall.
[ترجمه ترگمان]دومی در مورد بازسازی ضعیف اما عمدتا بدون تغییر موضع گرفته، شومینه سنگی بزرگ را در سرسرا کشف کرد
[ترجمه گوگل]دومی در مورد بازگرداندن حالت خشکشده، اما به طور کلی تغییر یافته، پیدا کردن شومینه سنگ بزرگ در سالن
17. The inn-hospital is a decrepit, single-storied structure.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان - بیمارستان یه ساختمون قدیمی و قدیمی - ه
[ترجمه گوگل]بیمارستان مسافرخانه یک ساختار ساده و یکنواخت است