کلمه جو
صفحه اصلی

dappled


معنی : چیزی با نقاط رنگارنگ
معانی دیگر : خال خالی، لکه لکه

انگلیسی به فارسی

خال‌خالی ،لکه‌لکه


dappled، چیزی با نقاط رنگارنگ


انگلیسی به انگلیسی

• spotted, mottled; variegated
something that is dappled has light and dark patches, or patches of light and shade; a literary word.

مترادف و متضاد

چیزی با نقاط رنگارنگ (صفت)
dappled

mottled, freckled


Synonyms: brindle, brindled, checkered, discolored, flecked, motley, multicolor, multicolored, multihued, parti-colored, piebald, pied, speckled, spotted, stippled, varicolored, variegated, versicolor, versicolored


Antonyms: uncolored, unflecked, unspotted


جملات نمونه

1. dappled shade
سایه روشن،سایه ای که دارای لکه های نور است

2. the sun shining through the leaves dappled the ground
خورشید که از لابلای برگ ها می تابید زمین را سایه روشن کرده بود.

3. The floor was dappled with pale moonlight.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق با نور مهتاب کم رنگ شده بود
[ترجمه گوگل]طبقه با نور ماه خیره شده بود

4. The path was dappled with sunlight.
[ترجمه ترگمان]جاده با نور آفتاب در میان بود
[ترجمه گوگل]مسیر با نور خورشید پر شده بود

5. The dappled horse now began to go ahead.
[ترجمه ترگمان]اسب خال خالی به جلو حرکت کرد
[ترجمه گوگل]اکنون اسب دپپلد شروع به حرکت کرد

6. They all sit on the dirt in the dappled shade of a tree.
[ترجمه ترگمان]همه روی خاک در سایه درخت می نشینند
[ترجمه گوگل]همه آنها روی خاک در سایه ای از یک درخت نشسته اند

7. The sun shining through the leaves dappled the ground.
[ترجمه ترگمان]خورشید در میان برگ های روی زمین می درخشید
[ترجمه گوگل]خورشید درخشان از طریق برگ ها زمین را خرد کرد

8. In summer the coat tends to become dappled with darker spots.
[ترجمه ترگمان]در تابستان، کت با لکه های تیره تر تیره تر می شود
[ترجمه گوگل]در تابستان، کت تمایل دارد با نقاط تاریک تر رنگ شود

9. Whoo, whoo,-we would yell from the dappled forest floor into the cool green treetops where the jays chattered.
[ترجمه ترگمان]وای، وای، وای - ما از روی زمین شاخه های درخت در میان شاخ و برگ درختان سرخ نعره می زدیم که جایی که jays پر از آب می شد
[ترجمه گوگل]چه کسی، چه کسی، ما را از طبقه جنگل دپپلد به زباله های سبز سرد که جیس جیغ می کشید می کشند

10. They like living in the dappled shade of taller trees.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوست دارند در سایه درختان بلندتر زندگی کنند
[ترجمه گوگل]آنها دوست دارند در سایه ای از درختان بلند بلند زندگی کنند

11. Blue-winged dragons o'er dappled Cam skimming, Forked tailed martins, dipping and winging.
[ترجمه ترگمان]کم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]اژدهایان بالدار ائتلاف دزدیده شدن بادامک، مارتین دندانه دار، دمیده و بالدار

12. Plant soft-leaved species, susceptible to sun-scorch, in dappled shade.
[ترجمه ترگمان]گونه های گیاهی نازک گیاه، مستعد به نور خورشید، در سایه لکه لکه
[ترجمه گوگل]گونه های گیاهی نرم، گیاهان حساس به خورشید خورشید، در سایه دپپلد

13. The floor was dappled with pale moonlight, scarcely lighter than the shadows which mingled with it.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق با مهتاب کم رنگ در میان لکه های نور مهتاب دیده می شد که با آن آمیخته بود
[ترجمه گوگل]طبقه با نور ماه خیره شده بود، به ندرت سبک تر از سایه هایی که با آن مخلوط شده بود

14. The golden, spotted coat mirrors the dappled sunlight of the forest.
[ترجمه ترگمان]آینه طلایی و خالدار در زیر نور آفتاب جنگل
[ترجمه گوگل]کت طلایی و رنگارنگ، نور خورشید درخشان جنگل را نشان می دهد

15. Slats close to the building will cast dappled shade, while the tree is drawn into the composition by the well-detailed pergola.
[ترجمه ترگمان]slats نزدیک به ساختمان سایه لکه لکه را ایجاد می کند، در حالی که درخت به وسیله the با دقت کامل به ترکیب کشیده می شود
[ترجمه گوگل]تیرچه های نزدیک به ساختمان، سایه دایره ای را به تصویر می کوبند، در حالی که درخت به شکل ترکیب شده به وسیله آبرنگ به خوبی پوشیده شده است


کلمات دیگر: