1. her words were balsam to my worries
حرف های او مرهمی بر نگرانی های من بود.
2. Great literature is balsam to the soul.
[ترجمه ترگمان]ادبیات عالی برای روح balsam
[ترجمه گوگل]ادبیات عالی برای روح موزون است
3. The firs perspire a fine balsam of turpentine.
[ترجمه ترگمان]صنوبر از شربت تربانتین عرق کرده بود
[ترجمه گوگل]صنوبرها یک حباب خوب سقز را عرق می کنند
4. Here is also a carpet of two-to three-inch-tall balsam firs, and similarly-sized red maples.
[ترجمه ترگمان]در اینجا همچنین یک فرش از دو تا سه اینچی - کاج بلند و maples قرمز با اندازه مشابه وجود دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا همچنین یک فرش از گلدانهای گل حنا دو تا سه اینچ و افرا قرمز با اندازه مشابه وجود دارد
5. The balsam fir, which had not shown much decline prior to 198 also began to be diminished.
[ترجمه ترگمان]The که تا پیش از ۱۹۸ نیز کاهش نیافته بود نیز کاهش یافت
[ترجمه گوگل]صنوبر گل حنا ، که قبل از 198 کاهش زیادی نشان نداده بود ، نیز کاهش می یابد
6. The balsam fir did not appear to be affected at all, or at least not much.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید که آن مرحوم تحت تاثیر آن قرار گرفته باشد، یا دست کم نه چندان
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد که شاخه گل حنا حداقل تحت تأثیر قرار گرفته باشد ، یا حداقل خیلی تأثیر نگذاشته است
7. The red spruces and balsam firs that dominated the vegetation near the mountaintop thrived under high rainfall and cool temperatures.
[ترجمه ترگمان]صنوبر سرخ و balsam که بر پوشش گیاهی نزدیک قله کوه تسلط داشتند، در بارش باران بالا و دماهای بسیار سرد رشد کردند
[ترجمه گوگل]صنوبرهای قرمز و صنوبرهای گل حنا که تحت پوشش باران زیاد و دمای خنک روی گیاهان نزدیک به کوهستان مسلط بودند ، رشد کردند
8. There are also maple, spruce, pine and balsam fir saplings, and patches of wild raspberries and blueberries.
[ترجمه ترگمان]همچنین درخت افرا، صنوبر، صنوبر و balsam، و تکه های تمشک وحشی و قره قاط نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین نهال های صنوبر ، صنوبر ، کاج و گل حنا و تکه های تمشک وحشی و زغال اخته وجود دارد
9. Any of various trees, especially the balsam fir, yielding an aromatic resinous substance.
[ترجمه ترگمان]هر یک از درختان گوناگون، به خصوص صنوبر balsam، ماده resinous aromatic را به خود اختصاص می داد
[ترجمه گوگل]هر درخت مختلف ، به خصوص صنوبر گل حنا ، ماده ای صمغی معطر می دهد
10. Grandma's most favorite flower is balsam.
[ترجمه ترگمان]گل محبوب مادربزرگ، balsam است
[ترجمه گوگل]محبوب ترین گل مادربزرگ #39 ؛ گل حنا است
11. Our main products are soy, catsup, pickles, balsam, sesame catsup, etc.
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما سویا، catsup، pickles، balsam، sesame، sesame و غیره هستند
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما سویا ، گربه سس ، ترشی ، حلوام ، گربه کنجد و غیره است
12. Vanilla Tears add a fluid creaminess to warm Balsam and smooth Sandalwood.
[ترجمه ترگمان]اشک های وانیل، مایع fluid را به balsam گرم و Sandalwood نرم اضافه می کنند
[ترجمه گوگل]اشک های وانیلی به گل حنا گرم و چوب صندل صاف یک خامه مایع اضافه می کنند
13. Balsam pear abluent, sliver, go seed, cut chunk, put chop inside again evaporate 20 minutes.
[ترجمه ترگمان]ترشی گلابی، تراشه کوچک، دانه باریک، تکه کوچک، تکه بزرگ، تکه تکه کردن، بعد از بیست دقیقه دیگر تبخیر می شود
[ترجمه گوگل]گلابی گل حنا ، شکسته ، دانه بروید ، تکه را برش دهید ، خرد کردن را دوباره داخل آن قرار دهید و 20 دقیقه بخار کنید
14. The chicken liver is and the balsam pear fries clearly in the same place, the balsam pear water used, chicken liver quick ripe time adds.
[ترجمه ترگمان]کبد مرغ و آن شربت هلو، به طور واضح در همان محل، آن شربت گلابی که مورد استفاده قرار می گیرد، و جگر مرغی در زمان مناسب و ripe می افزاید
[ترجمه گوگل]جگر مرغ وجود دارد و گل سرخ سرخ شده گلابی به وضوح در همان مکان قرار دارد ، آب گلابی گل سرخ مورد استفاده قرار می گیرد ، جگر مرغ زمان رسیدن سریع را اضافه می کند
15. Objective:To find out the purification method of the balsam pear(Momordica charantia)ribosome inactivating proteins(RIP)and to study the activity of RIP in restraining TMV.
[ترجمه ترگمان]هدف: پیدا کردن روش تصفیه شربت balsam (Momordica charantia)ribosome inactivating (RIP)و برای مطالعه فعالیت of در مهار TMV
[ترجمه گوگل]هدف: یافتن روش تصفیه گلابی گل حنا (Momordica charantia) پروتئین های غیر فعال کننده ریبوزوم (RIP) و مطالعه فعالیت RIP در مهار TMV