کلمه جو
صفحه اصلی

balsam


معنی : مرهم، بلسان، درخت گل حنا، مومیایی کردن
معانی دیگر : هر چیز آرامبخش و شفابخش، (انواع رزین های معطر که از گیاهان مختلف به دست می آیند و حاوی اسید بنزوئیک یا اسید سینامیک هستند) بلسان، انواع مرهم ها و داروهای دارای بلسان، انواع گیاهانی که از آنها گونه های مختلف بلسان به دست می آید (مثلا: balsam fir)، (گیاه شناسی) گونه های مختلف جنس گل حنا (impatiens به ویژه: garden balsam)

انگلیسی به فارسی

بلسان، درخت گل حنا


بلوز، بلسان، درخت گل حنا، مرهم، مومیایی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: balsamic (adj.)
(1) تعریف: a fragrant oily or resinous substance exuded by some shrubs or trees, such as the balsam fir.

(2) تعریف: a balm made from or resembling such a substance.

(3) تعریف: any of several plants that exude such a substance.

• aromatic resinous sap; plant or tree which produces balsam

مترادف و متضاد

مرهم (اسم)
plaster, inunction, unction, balm, dressing, balsam, salve, ointment, copaiba, unguent, oil

بلسان (اسم)
balm, balsam

درخت گل حنا (اسم)
balsam

مومیایی کردن (فعل)
balm, balsam, embalm, mummify

جملات نمونه

1. her words were balsam to my worries
حرف های او مرهمی بر نگرانی های من بود.

2. Great literature is balsam to the soul.
[ترجمه ترگمان]ادبیات عالی برای روح balsam
[ترجمه گوگل]ادبیات عالی برای روح موزون است

3. The firs perspire a fine balsam of turpentine.
[ترجمه ترگمان]صنوبر از شربت تربانتین عرق کرده بود
[ترجمه گوگل]صنوبرها یک حباب خوب سقز را عرق می کنند

4. Here is also a carpet of two-to three-inch-tall balsam firs, and similarly-sized red maples.
[ترجمه ترگمان]در اینجا همچنین یک فرش از دو تا سه اینچی - کاج بلند و maples قرمز با اندازه مشابه وجود دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا همچنین یک فرش از گلدانهای گل حنا دو تا سه اینچ و افرا قرمز با اندازه مشابه وجود دارد

5. The balsam fir, which had not shown much decline prior to 198 also began to be diminished.
[ترجمه ترگمان]The که تا پیش از ۱۹۸ نیز کاهش نیافته بود نیز کاهش یافت
[ترجمه گوگل]صنوبر گل حنا ، که قبل از 198 کاهش زیادی نشان نداده بود ، نیز کاهش می یابد

6. The balsam fir did not appear to be affected at all, or at least not much.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید که آن مرحوم تحت تاثیر آن قرار گرفته باشد، یا دست کم نه چندان
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد که شاخه گل حنا حداقل تحت تأثیر قرار گرفته باشد ، یا حداقل خیلی تأثیر نگذاشته است

7. The red spruces and balsam firs that dominated the vegetation near the mountaintop thrived under high rainfall and cool temperatures.
[ترجمه ترگمان]صنوبر سرخ و balsam که بر پوشش گیاهی نزدیک قله کوه تسلط داشتند، در بارش باران بالا و دماهای بسیار سرد رشد کردند
[ترجمه گوگل]صنوبرهای قرمز و صنوبرهای گل حنا که تحت پوشش باران زیاد و دمای خنک روی گیاهان نزدیک به کوهستان مسلط بودند ، رشد کردند

8. There are also maple, spruce, pine and balsam fir saplings, and patches of wild raspberries and blueberries.
[ترجمه ترگمان]همچنین درخت افرا، صنوبر، صنوبر و balsam، و تکه های تمشک وحشی و قره قاط نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین نهال های صنوبر ، صنوبر ، کاج و گل حنا و تکه های تمشک وحشی و زغال اخته وجود دارد

9. Any of various trees, especially the balsam fir, yielding an aromatic resinous substance.
[ترجمه ترگمان]هر یک از درختان گوناگون، به خصوص صنوبر balsam، ماده resinous aromatic را به خود اختصاص می داد
[ترجمه گوگل]هر درخت مختلف ، به خصوص صنوبر گل حنا ، ماده ای صمغی معطر می دهد

10. Grandma's most favorite flower is balsam.
[ترجمه ترگمان]گل محبوب مادربزرگ، balsam است
[ترجمه گوگل]محبوب ترین گل مادربزرگ #39 ؛ گل حنا است

11. Our main products are soy, catsup, pickles, balsam, sesame catsup, etc.
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما سویا، catsup، pickles، balsam، sesame، sesame و غیره هستند
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما سویا ، گربه سس ، ترشی ، حلوام ، گربه کنجد و غیره است

12. Vanilla Tears add a fluid creaminess to warm Balsam and smooth Sandalwood.
[ترجمه ترگمان]اشک های وانیل، مایع fluid را به balsam گرم و Sandalwood نرم اضافه می کنند
[ترجمه گوگل]اشک های وانیلی به گل حنا گرم و چوب صندل صاف یک خامه مایع اضافه می کنند

13. Balsam pear abluent, sliver, go seed, cut chunk, put chop inside again evaporate 20 minutes.
[ترجمه ترگمان]ترشی گلابی، تراشه کوچک، دانه باریک، تکه کوچک، تکه بزرگ، تکه تکه کردن، بعد از بیست دقیقه دیگر تبخیر می شود
[ترجمه گوگل]گلابی گل حنا ، شکسته ، دانه بروید ، تکه را برش دهید ، خرد کردن را دوباره داخل آن قرار دهید و 20 دقیقه بخار کنید

14. The chicken liver is and the balsam pear fries clearly in the same place, the balsam pear water used, chicken liver quick ripe time adds.
[ترجمه ترگمان]کبد مرغ و آن شربت هلو، به طور واضح در همان محل، آن شربت گلابی که مورد استفاده قرار می گیرد، و جگر مرغی در زمان مناسب و ripe می افزاید
[ترجمه گوگل]جگر مرغ وجود دارد و گل سرخ سرخ شده گلابی به وضوح در همان مکان قرار دارد ، آب گلابی گل سرخ مورد استفاده قرار می گیرد ، جگر مرغ زمان رسیدن سریع را اضافه می کند

15. Objective:To find out the purification method of the balsam pear(Momordica charantia)ribosome inactivating proteins(RIP)and to study the activity of RIP in restraining TMV.
[ترجمه ترگمان]هدف: پیدا کردن روش تصفیه شربت balsam (Momordica charantia)ribosome inactivating (RIP)و برای مطالعه فعالیت of در مهار TMV
[ترجمه گوگل]هدف: یافتن روش تصفیه گلابی گل حنا (Momordica charantia) پروتئین های غیر فعال کننده ریبوزوم (RIP) و مطالعه فعالیت RIP در مهار TMV

Her words were balsam to my worries.

حرف‌های او مرهمی بر نگرانی‌های من بود.



کلمات دیگر: