1. She was made a baroness in 199
[ترجمه ترگمان]او یک بارونس در ۱۹۹ قرار داده بود
[ترجمه گوگل]او در سال 199 یک بارونس ساخته شد
2. Baroness Thatcher's claims seem credible to many.
[ترجمه ترگمان]ادعاهای بارونس Thatcher برای خیلی ها معتبر به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]ادعاهای بارونس تاچر برای بسیاری معتبر است
3. Baroness Masham of Ilton, a member of all-party committees on the disabled, will perform the opening ceremony.
[ترجمه ترگمان]بارونس Masham اهل Ilton، یکی از اعضای کمیته های همه حزب در معلولان، مراسم افتتاحیه را انجام خواهد داد
[ترجمه گوگل]بارونس Masham از Ilton، عضو کمیته های تمام حزب در معلولان، مراسم افتتاحیه را انجام خواهد داد
4. The wild card is Baroness Mallalieu.
[ترجمه ترگمان] این کارت \"بارونس Mallalieu\" - ه
[ترجمه گوگل]کارت وحشی بارونس مالالیو است
5. Meanwhile Baroness Thatcher has become Chancellor of the private university at Buckingham and hands out her own honorary degrees.
[ترجمه ترگمان]در همین حال بارونس Thatcher رئیس دانشگاه خصوصی در باکینگم است و مدرک افتخاری خود را بدست آورد
[ترجمه گوگل]در همین حال، بارونس تاچر تبدیل شده است صدراعظم خصوصی دانشگاه در باکینگام و دست اندرکاران درجه افتخاری خود را
6. A packed Hall of graduates and undergraduates gave Baroness Park an affectionate standing ovation at the end of her after dinner speech.
[ترجمه ترگمان]یک تالار پر از فارغ التحصیلان و دانشجویان دوره لیسانس در پایان سخنرانی پس از صرف شام در مقابل او کف زدند
[ترجمه گوگل]سالن بسته فارغ التحصیلان و دانشجویان کارشناسی ارشد پارک بارونس پارک یک تخم مرغ مهربان در پایان او پس از سخنرانی شام
7. Ayril ka Ti remember her - the robber baroness?
[ترجمه ترگمان]تی تی: تی تی او را به خاطر می آورید؟
[ترجمه گوگل]Ayril ka Ti به یاد داشته باشید او - بارونس دزد
8. James's Palace, the baroness, happily, was.
[ترجمه ترگمان]قصر جیمز، بارونس، با خوشحالی، بود
[ترجمه گوگل]کاخ جیمز، باکره، با خوشحالی، بود
9. The baroness had her jail term cut for good behaviour.
[ترجمه ترگمان]مادام دانکلار به خاطر رفتار خوب از زندان بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]بارونس اصطلاح زندان او را برای رفتار خوب اصلاح کرد
10. The Baroness came to public attention in 1987 when her first husband Simon Dale was murdered.
[ترجمه ترگمان]بارونس در سال ۱۹۸۷ هنگامی که اولین همسر او، سایمون دیل به قتل رسید، به توجه ات عمومی رسید
[ترجمه گوگل]بارونس در سال 1987 هنگامی که اولین همسرش سیمون دیل به قتل رسید، به اطلاعات عمومی رسید
11. Made a baroness on June 2
[ترجمه ترگمان]در دوم ژوئن یک بارون ساختم
[ترجمه گوگل]2 ژوئن یک بارونس ساخته شده است
12. The baroness live on the money her late husband leave her.
[ترجمه ترگمان]مادام دانکلار با پولی که مرحوم دارد زندگی می کند
[ترجمه گوگل]بارونس به پولی که شوهر دیرینش را ترک می کند زندگی می کند
13. Ambassador Liu congratulated Baroness Warsi on her being a member of the British Cabinet as the first Muslim woman.
[ترجمه ترگمان]سفیر لیو به بارونس Warsi، یکی از اعضای کابینه انگلیس بعنوان اولین زن مسلمان، تبریک گفت
[ترجمه گوگل]سفیر لیو از برونس ورشی به عنوان یکی از اعضای کابینه بریتانیا به عنوان نخستین زن مسلمان تبریک می گوید
14. Debray conveyed the count's reply to the baroness.
[ترجمه ترگمان]دبرای جواب کنت را به مادام دانکلار داد
[ترجمه گوگل]Debray پاسخ شمارا را به بارونس انتقال داد
15. By the baroness he was most graciously welcomed, while Eug é nie received him with her accustomed coldness.
[ترجمه ترگمان]مادام دانکلار با کمال مهربانی از او پذیرایی کرد و با لحنی سرد و سرد او را پذیرفت
[ترجمه گوگل]با بارونس او از همه مهربانانه استقبال کرد، در حالی که یوگی او را با سردی عادت کرده بود