1. a barrage of arrows
رگباری از پیکان
2. a barrage of criticism
رگباری از انتقاد
3. to lay down a barrage
سد آتش ایجاد کردن
4. the artillery laid down a barrage from the flanks
توپخانه از دو جناح سد آتش ایجاد کرد.
5. The two fighters were driven off by a barrage of anti-aircraft fire.
[ترجمه ترگمان]این دو مبارز توسط یک آتش ضد هوایی منفجر شدند
[ترجمه گوگل]دو جنگجو توسط یک انفجار آتش ضد هوایی رانده شدند
6. Troops unleashed a barrage of grenades.
[ترجمه ترگمان]نیروهای نظامی یک رگبار نارنجک را رها کردند
[ترجمه گوگل]سربازان یک نزاع نارنجک را راه انداختند
7. They built a barrage across the bay.
[ترجمه ترگمان]آن ها بر روی خلیج یک سیل بند ساختند
[ترجمه گوگل]آنها یک بمب در خلیج ساخته شده است
8. The TV station has received a barrage of complaints about the amount of violence in the series.
[ترجمه ترگمان]ایستگاه تلویزیون، سیلی از شکایات را در مورد میزان خشونت در این مجموعه دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]ایستگاه تلویزیونی موجب شکایت از میزان خشونت در سریال شده است
9. The council is standing firm against the barrage of protest.
[ترجمه ترگمان]این شورا محکم در برابر رگبار تظاهرات ایستادگی می کند
[ترجمه گوگل]این شورا در برابر سرازیر شدن اعتراض ایستاده است
10. The reporters kept up a constant barrage of questions.
[ترجمه ترگمان]خبرنگاران، یک سیلی دائمی از سوالات را بالا نگه داشتند
[ترجمه گوگل]خبرنگاران یک مشکل جدی از سوالات را مطرح کردند
11. The proposed tidal barrage would generate enough electricity to supply between 60 000 and 80 000 homes.
[ترجمه ترگمان]این سیل بند جزر و مد پیشنهادی، برق کافی برای تامین انرژی بین ۶۰۰۰۰ تا ۸۰ هزار خانه را تولید خواهد کرد
[ترجمه گوگل]مخازن پیشنهادی برای تولید برق کافی برای تامین 60 تا 80 هزار خانه تولید می کنند
12. This sounds like a barrage of accusation—I don'tintend it to be.
[ترجمه ترگمان]این مثل رگبار اتهام است - من نمی خواهم این طور باشد
[ترجمه گوگل]این به نظر می رسد مانند یک سر و صدا از اتهام - من آن را نمی خواهم
13. Erika picked up the phone and through a barrage of crackles heard a familiar voice.
[ترجمه ترگمان]اریکا گوشی را برداشت و با صدایی که صدای آشنایی به گوش می رسید صدای آشنایی را شنید
[ترجمه گوگل]اریکا تلفن را برداشت و از طریق یک زنگ خطری صدای آشنا را شنید
14. A barrage would halt the flow upstream and lift the water level.
[ترجمه ترگمان]سیلی جلوی جریان آب را متوقف کرده و سطح آب را بالا می برد
[ترجمه گوگل]یک سد مخالف جریان جریان بالادست را متوقف می کند و سطح آب را بالا می برد
15. The attack jumped off under cover of a barrage.
[ترجمه ترگمان]این حمله تحت پوشش یک سیل بند بوجود آمد
[ترجمه گوگل]حمله تحت پوشش یک سد راه افتاد