1. a budget deficit
کسر بودجه
2. the budget deficit has ballooned
کسر بودجه به سرعت زیاد شده است.
3. They're ready to cut the federal budget deficit for the next fiscal year.
[ترجمه ترگمان]آن ها آماده اند تا کسری بودجه فدرال را برای سال مالی آینده کاهش دهند
[ترجمه گوگل]آنها آماده اند تا کسری بودجه فدرال را برای سال مالی آینده کاهش دهند
4. The trade deficit is the flip side of a rapidly expanding economy.
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری طرف دیگر اقتصاد در حال توسعه است
[ترجمه گوگل]کسری تجاری از طرف یک اقتصاد سریع در حال رشد است
5. Many countries have a big deficit in food supply.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کشورها کسری بزرگی در تامین مواد غذایی دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کشورها کمبود زیادی در عرضه مواد غذایی دارند
6. The deficit had grown with the connivance of the banks.
[ترجمه ترگمان]کسری بودجه با اغماض بانک ها رشد کرده بود
[ترجمه گوگل]کسری بودجه با استفاده از بانک ها رشد کرده است
7. Rising budget deficit is beginning to bite.
[ترجمه ترگمان]افزایش کسری بودجه شروع به گاز گرفتن می کند
[ترجمه گوگل]کسری بودجه در حال افزایش است
8. The UK's deficit in manufactured goods fell slightly in the last three months.
[ترجمه ترگمان]کسری بودجه در انگلستان در سه ماه گذشته اندکی کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]کسری بودجه انگلیس در کالاهای تولیدی در سه ماه گذشته کمی کاهش یافت
9. The trade deficit remains the soft underbelly of the US economy.
[ترجمه ترگمان]این کسری تجاری به دنبال منافع نرم اقتصاد ایالات متحده است
[ترجمه گوگل]کسری تجاری باقی می ماند زیرکانه نرم اقتصاد ایالات متحده است
10. When inflation is factored out, the trade deficit fell 8%.
[ترجمه ترگمان]زمانی که تورم فاکتور گرفته شد، کسری تجاری ۸ درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]هنگامی که تورم در نظر گرفته شده است، کسری تجاری 8٪ کاهش یافت
11. The trade deficit had widened from £26 billion to £30 billion.
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری از ۲۶ میلیارد پوند به ۳۰ میلیارد پوند افزایش یافت
[ترجمه گوگل]کسری تجاری از 26 میلیارد پوند به 30 میلیارد پوند افزایش یافته است
12. He recovered from a 4-2 deficit to reach the quarter-finals.
[ترجمه ترگمان]او از کسری ۴ - ۲ برای رسیدن به مرحله یک چهارم نهایی بهبود یافت
[ترجمه گوگل]او از یک ناکامی 4-2 برای رسیدن به نیمه نهایی به دست آمد
13. The company has run up a deficit of £30 000.
[ترجمه ترگمان]این شرکت دارای کسری بودجه ۳۰ پوندی است
[ترجمه گوگل]این کمپانی کسری از 30 هزار پوند است
14. The current trade deficit indicates a serious imbalance between our import and export trade.
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری فعلی نشان دهنده عدم تعادل جدی بین واردات و تجارت صادراتی است
[ترجمه گوگل]کسری تجاری فعلی نشان دهنده عدم تعادل جدی بین واردات و صادرات تجارت ما است
15. Welsh health authorities face a £13m deficit this year.
[ترجمه ترگمان]مقامات بهداشتی ولز در سال جاری با کسری ۱۳ میلیون پوندی مواجه هستند
[ترجمه گوگل]مقامات بهداشت ولز در سال جاری با کسری بودجه 13 میلیون پوند روبرو هستند