1. a career diplomat
دیپلمات حرفه ای
2. a career soldier
سرباز کادر
3. my career as a teacher started forty years ago
کار من به عنوان معلم چهل سال پیش آغاز شد.
4. the career of a hide includes the tannery
گذار پوست به دباغ خانه می افتد.
5. his educational career lasted many years
زندگی تحصیلی او چندین سال طول کشید.
6. napoleon's meteoric career
دوران حکمرانی زودگذر و درخشان ناپلئون
7. the political career of general razmara
گذره ی سیاسی سرلشگر رزم آرا
8. the sun's career through the sky
مسیر خورشید در آسمان
9. a brilliant career
شغل یا حرفه ی بسیار خوب،سابقه ی درخشان
10. in full career
با حداکثر سرعت،با شتاب تمام
11. she envisioned a career in teaching
او شغل معلمی را در نظر گرفت.
12. early in his senatorial career
در اوایل دوران سناتوری او
13. he decided on a career in the army
او خدمت در ارتش را برگزید.
14. the top of his career
اوج ترقی او
15. john and david chose the career of medicine
جان و دیوید حرفه ی پزشکی را گزیدند.
16. she decided to embark on a career of nursing
تصمیم گرفت شغل پرستاری را پیش بگیرد.
17. he was now well launched on a law career
او اکنون در یک شغل قضایی برای خود جا گرفته بود.
18. this new library is a testimony to his career as a great statesman
این کتابخانه ی جدید یادآور دوران خدمت او به عنوان یک دولتمرد بزرگ است.
19. receiving the nobel prize was the crown of his career as a writer and scientist
دریافت جایزه ی نوبل (نقطه ی) اوج کار او به عنوان یک نویسنده و دانشمند بود.
20. the award sets the seal on a brilliant business career
این جایزه طلیعه ی یک عمر فعالیت درخشان بازرگانی است.
21. a series of fortuitous circumstances that helped advance her political career
یک سلسله موقعیت های فرخنده ای که به پیشرفت کارهای سیاسی او کمک کرد.
22. he went back to school to equip himself for a career in teaching
به مدرسه بازگشت تا خود را برای کار معلمی آماده کند.
23. She was intent on pursuing a career in business.
[ترجمه ترگمان]او قصد داشت شغل خود را در کسب وکار دنبال کند
[ترجمه گوگل]او قصد داشت در حرفه ای در کسب و کار شرکت کند
24. When he began his musical career, King played only for black audiences.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او حرفه موسیقی خود را آغاز کرد، کینگ تنها برای تماشاگران سیاه بازی کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که کار موسیقی خود را آغاز کرد، پادشاه فقط برای مخاطبان سیاه بازی کرد
25. She's at the peak of her career.
[ترجمه ترگمان]او در اوج حرفه خود است
[ترجمه گوگل]او در اوج کار او است
26. She forged a new career in the music business.
[ترجمه ترگمان]اون یه شغل جدید تو کار موسیقی جعل کرده
[ترجمه گوگل]او یک حرفه جدید در کسب و کار موسیقی را جعل کرد
27. She has been concentrating on her career.
[ترجمه ترگمان] اون داره به کارش تمرکز می کنه
[ترجمه گوگل]او بر روی حرفه او متمرکز شده است
28. We wish her luck in her new career.
[ترجمه ترگمان]ما آرزوی موفقیت او در حرفه جدیدش را آرزو می کنیم
[ترجمه گوگل]ما آرزوی موفقیت شان را در حرفه جدید خود داریم