کلمه جو
صفحه اصلی

dative


معنی : حالت مفعولی، انتصابی، اعطایی، حالت برایی، حالت مفعولی غیر صریح حقیقی
معانی دیگر : (دستور زبان)، حالت مفعول با واسطه، حالت مفعولی بایی

انگلیسی به فارسی

(دستور زبان) حالت مفعولی غیرصریح حقیقی، حالت مفعولی، اعطایی، انتصابی، حالت برایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: denoting, relating to, or in a grammatical case that usu. marks indirect objects.
اسم ( noun )
مشتقات: datival (adj.), datively (adj.)
• : تعریف: the dative case, or a word marked by this case.

• word that indicates the indirect object (grammer)
in the grammar of some languages, for example latin, the dative case is a case used for a noun when it is the indirect object of the verb. it is also used with some prepositions.

مترادف و متضاد

حالت مفعولی (صفت)
accusative, dative, objective

انتصابی (صفت)
dative, appointive

اعطایی (صفت)
dative

حالت برایی (صفت)
dative

حالت مفعولی غیر صریح حقیقی (صفت)
dative

جملات نمونه

1. In Latin, several verbs govern the dative.
[ترجمه ترگمان]در زبان لاتین، چند فعل the را اداره می کنند
[ترجمه گوگل]در لاتین، تعدادی از فعل ها حاکم است

2. Dative — Mein em gut en Freund, to my good friend.
[ترجمه ترگمان] - - Mein - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]مادری - من به عنوان دوست عزیزم

3. The strength of the dative bond deponds not only on the substituents R, but also on the skeletal structure of the parent ring.
[ترجمه ترگمان]قدرت پیوند dative نه تنها بر جانشین های R، بلکه بر ساختار اسکلتی حلقه والد نیز بستگی دارد
[ترجمه گوگل]قدرت پیوند دافت نه تنها بر روی جایگزین های R، بلکه همچنین بر ساختار اسکلتی حلقه والد قرار می گیرد

4. This is called a dative bond.
[ترجمه ترگمان]این یک پیوند dative نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این یک پیوند دائمی نامیده می شود

5. A word or form in the dative case.
[ترجمه ترگمان]یک کلمه یا یک شکل در پرونده dative
[ترجمه گوگل]یک کلمه یا فرم در مورد داوطلبانه

6. Finally, lets look at the Dative of agent today. Instead of the ablative of agent, with periphrastic constructions, the dative of agent is used.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، اجازه دهید به the of امروز نگاه کنیم به جای of عامل، با ساخت های اطناب آمیز، the عامل استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در نهایت، اجازه می دهد تا به Dative از عامل نگاه امروز به جای ablative از عامل، با سازه های periphrastic، داوطل عامل استفاده می شود

7. The dative markers are very different in Chinese dialects.
[ترجمه ترگمان]مارکرهای dative در گویش های چینی بسیار متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]نشانگرهای داستانی در گویش های چینی بسیار متفاوت هستند

8. In the sentence, 'I sent her a postcard', the word 'her' is in the dative.
[ترجمه ترگمان]در حکم محکومیت، یک کارت پستال برایش فرستادم، کلمه ای که او در the بود
[ترجمه گوگل]در جمله 'من یک کارت پستال را فرستادم'، کلمه 'او' در داود است

9. Case: The category of case is prominent in the grammar of Latin, with six distinctions of nominative, vocative, accusative, genitive, dative and ablative.
[ترجمه ترگمان]مورد: مقوله مورد در دستور زبان لاتین، با شش تمایز nominative، vocative، accusative، genitive، dative و ablative برجسته است
[ترجمه گوگل]مورد: این دسته از موارد در دستور زبان لاتین برجسته است، با شش تمایز نامزدی، آواز، متجدد، جنتی، دافع و لغزنده

10. The experiment is modeled after priming studies with L 2 English learners of Spanish involving transitive and dative constructions.
[ترجمه ترگمان]این آزمایش پس از مطالعات priming با L ۲ زبان انگلیسی شامل متعدی و dative مدلسازی شده است
[ترجمه گوگل]این آزمایش پس از مطالعات اولیه با زبان آموزان انگلیسی زبان اسپانیایی که شامل ساختارهای انتقالی و داستانی هستند، مدل سازی می شود

11. There is a detailed description of the prepositions phrase' word order and its grammaticalization path about locative, dative and benifcative.
[ترجمه ترگمان]یک توصیف دقیق از کلمه prepositions و مسیر دستوریشدن آن ها در مورد locative، dative و benifcative وجود دارد
[ترجمه گوگل]توضیح مفصلی از پیشنهادها عبارت «نظم کلمه و مسیر دستوری آن در مورد محلی، دافع و مطلوب وجود دارد

12. This article mostly uses the method of depiction, try to analyse the using confine, meaning, function change of Mediaeval Mongolian Language Dative Case.
[ترجمه ترگمان]این مقاله عمدتا از روش نمایش نویسی استفاده می کند، سعی در تجزیه و تحلیل استفاده محدود کننده، معنا، تغییر تابع حالت mediaeval Language Mongolian Mongolian دارد
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتا از روش تصویر استفاده می کند، سعی می کند با استفاده از محدودیت، به معنی، تغییر تابع پرونده زبان مونولوگانه زبان مادری را تجزیه و تحلیل کند

13. Chapter 1 focuses on the relevant constructions in English, namely the double object construction and the dative construction.
[ترجمه ترگمان]فصل ۱ بر ساختارهای مرتبط در زبان انگلیسی، یعنی ساختمان شی دوگانه و ساختار dative تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]فصل 1 بر روی ساختارهای مربوط به زبان انگلیسی، یعنی ساخت دو بعدی و ساخت ساختگی، تمرکز دارد

14. Chapter one analyses the using confine of Mediaeval Mongolian Language Dative Case.
[ترجمه ترگمان]فصل یک با استفاده از محدود کردن پرونده Dative Language mediaeval Mongolian استفاده می کند
[ترجمه گوگل]در فصل اول، استفاده از محدوده مورد استفاده در زبان مونولوگایی زبان دومی را تحلیل می کند


کلمات دیگر: