1. dawn verging into daylight
سحرگاهی که دارد روز روشن می شود
2. dawn chorus
(ادبی) آواز پگاهی پرندگان،سحرخوانی پرندگان
3. the dawn of the space age
سرآغاز عصر فضا
4. ever since the dawn of history, man has tried to fathom the universe
از بدو تاریخ تاکنون بشر کوشیده است که از دنیا سردر بیاورد.
5. he works from dawn to dusk, nor does he pause for rest
او از سحرگاه تا غروب کار می کند و برای استراحت هم مکث نمی کند.
6. we feasted until dawn
تا سحر سورچرانی کردیم.
7. at the crack of dawn
درست هنگام سحر
8. at the peep of dawn
در فلق،آغاز سحر
9. he gets up at dawn and chants religious songs
سحرگاه بیدار می شود و سرود مذهبی تلاوت می کند.
10. the fast lasted from dawn to dusk
روزه از سحر تا غروب ادامه داشت.
11. their jubilation lasted until dawn
جشن و سرور آنها تا پگاه طول کشید.
12. aunt turan gets up at dawn and says her namaz (offers her prayers)
عمه توران سپیده دم بلند می شود و نمازش را می خواند.
13. gradually the truth began to dawn on him
کم کم واقعیت برایش آشکار شد.
14. i moan from midnight to dawn
نیمه شب تا سحر ناله ها دارم.
15. last night, i stayed awake until dawn
دیشب تا سحر بیدار ماندم.
16. he said that the troops would begin to march at the crack of dawn
او گفت که هنگام برآمدن خورشید لشگریان راه پیمایی را آغاز خواهند کرد.
17. The dawn was filled with the sound of birds.
[ترجمه ترگمان]سپیده پر از صدای پرندگان بود
[ترجمه گوگل]سپیده دم با صدای پرندگان پر شده بود
18. Time has traveled into fragmentary memories of the dawn and then melt into one wipe mist.
[ترجمه ترگمان]زمان به مرور خاطرات از هم می پاشد و بعد در مه محو می شود
[ترجمه گوگل]زمان به حافظه های مبهم سپیده دم سفر کرده و سپس به یک غبار پاک کردن ذوب شده است
19. Dawn is well qualified for her new role.
[ترجمه ترگمان]دان به دلیل نقش جدیدش به خوبی صلاحیت دارد
[ترجمه گوگل]سحر به خوبی برای نقش جدید او واجد شرایط است
20. We were woken at dawn by a cock crowing repeatedly.
[ترجمه ترگمان]ما از خواب بیدار شدیم و با صدای هوهوی یک خروس از خواب بیدار شدیم
[ترجمه گوگل]ما در خورشید از خواب بیدار شدیم، گریه کردیم
21. However long the night, the dawn will break.
[ترجمه ترگمان]با این همه شب، سپیده دمید
[ترجمه گوگل]با وجود طولانی شب، سپیده دم شکسته خواهد شد
22. The infantry began to deploy at dawn.
[ترجمه ترگمان]پیاده نظام سپیده دم شروع به حرکت کرد
[ترجمه گوگل]پیاده نظام در خورشید شروع به کار کرد
23. We arrived in Sydney as dawn broke .
[ترجمه ترگمان]هنگام طلوع آفتاب به سیدنی رسیدیم
[ترجمه گوگل]ما به عنوان سپیده دم شکست خوردیم