کلمه جو
صفحه اصلی

brail


(طناب کوتاهی که به حاشیه ی بادبان وصل است و برای کشیدن و لوله کردن آن به کار می رود) طناب بادبان، (با طناب ویژه) بادبان را لوله کردن

انگلیسی به فارسی

(طناب کوتاهی که به حاشیه‌ی بادبان وصل است و برای کشیدن و لوله کردن آن به‌کار می‌رود) طناب بادبان، (با طناب ویژه) بادبان را لوله کردن


brail


انگلیسی به انگلیسی

• leather strap to bind a hawk's wing; rope on edge of sail for hauling up

جملات نمونه

1. Chinese male football team matched against Brail politely in 08 games.
[ترجمه ترگمان]تیم فوتبال مردان چین در سال ۲۰۰۸ برابر brail مودبانه با تیم فوتبال brail برابری می کرد
[ترجمه گوگل]تیم فوتبال مردان چینی در بازی های 08 با مودبانه با Brail همبستگی داشت

2. Then, the classical stability theory for brail composite cylindrical shells under axial compression is discussed.
[ترجمه ترگمان]سپس، نظریه پایداری کلاسیک برای brail استوانه ای کامپوزیتی تحت فشار محوری مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]سپس، نظریه پایداری کلاسیک برای پوسته های استوانه ای کامپوزیتی بریلی تحت فشرده سازی محوری مورد بحث قرار می گیرد

3. "Is Brail so far from Rome?" asked the lady, who knew very little geography.
[ترجمه ترگمان]\" آیا تا کنون از رم دور است؟ خانمی که جغرافیا خیلی کمی بلد بود پرسید: \" \" \"
[ترجمه گوگل]'آیا تا به حال Brail از رم؟' از خانم پرسید که جغرافیای بسیار کمی را می دانست

4. I was very sad, because the Brail and Portugal had gone home.
[ترجمه ترگمان]من خیلی ناراحت بودم، چون the و پرتغال به خانه رفته بودند
[ترجمه گوگل]من بسیار غمگین بودم، زیرا Brail و پرتغال به خانه رفته بودند

5. He is a blind man. The brail map is very helpful to him when he travels.
[ترجمه ترگمان] اون یه آدم کور - ه وقتی که سفر می کند نقشه brail خیلی برایش مفید است
[ترجمه گوگل]او یک مرد کور است نقشه برزیلی هنگام سفر او بسیار مفید است

6. But the Brail is very poor.
[ترجمه ترگمان]اما the خیلی فقیر است
[ترجمه گوگل]اما Brail بسیار فقیر است

7. The space activities in the Brail was introduced in the paper.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های فضایی در the در این مقاله معرفی شد
[ترجمه گوگل]فعالیت های فضایی در Brail در این مقاله معرفی شد

8. She works for a company that imports coffee from Brail.
[ترجمه ترگمان]او برای شرکتی کار می کند که قهوه را از brail وارد می کند
[ترجمه گوگل]او برای یک شرکت که قهوه را از Brail وارد می کند، کار می کند

9. Then, as they were just passing the Round Tower, the young man shouted: "Stand by there to lower the topsails and jib; brail up the spanker!"
[ترجمه ترگمان]سپس در حالی که داشتند از برج دور می گذشتند، مرد جوان فریاد کشید: برو جلو شو و topsails را بگذار، بادبان بزرگ را بگذار، بادبان بزرگ کن! \"
[ترجمه گوگل]سپس، همانطور که آنها فقط عبور برج گرد را داشتند، مرد جوان فریاد زد: 'ایستاده به آنجا برای پایین آوردن جابجایی و جابجایی؛ تکان دادن اسپنسر!

10. We can imagine all the players going to their best, but I hope Brail will win the game, it must be a wonderful game.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم تمام بازیکنان را تصور کنیم که به بهترین شکل خود می روند، اما من امیدوارم که brail بازی را برنده شود، این یک بازی فوق العاده است
[ترجمه گوگل]ما می توانیم همه بازیکنان را به بهترین شکل تصور کنیم، اما امیدوارم Brail در این بازی برنده شود، باید یک بازی فوق العاده باشد


کلمات دیگر: