کلمه جو
صفحه اصلی

dynamically

انگلیسی به فارسی

باپویایی، به‌طور پویا


به صورت پویا


انگلیسی به انگلیسی

• in a dynamic manner (relating to physical force or energy); energetically, vigorously

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] به صورت پویا

جملات نمونه

1. He's one of the most dynamically imaginative jazz pianists still functioning.
[ترجمه ترگمان]او یکی از the pianists imaginative است که هنوز اجرا می شود
[ترجمه گوگل]او یکی از پویا ترین سازندگان جاز است که هنوز هم کار می کند

2. Germany has a dynamically growing market at home.
[ترجمه ترگمان]آلمان یک بازار رو به رشد پویا در خانه دارد
[ترجمه گوگل]آلمان در بازار داخلی به طور پویا رشد می کند

3. His family was dynamically dysfunctional in addition to suffering various medical conditions.
[ترجمه ترگمان]خانواده او به طور پویا ناکارآمد بود و شرایط پزشکی مختلف را نیز تحمل می کرد
[ترجمه گوگل]خانواده اش علاوه بر رنج های مختلف پزشکی نیز دچار اختلال شد

4. A butterfly wing has a dynamically changing structure that allows myriad responses to its own induced wing vortices.
[ترجمه ترگمان]بال پروانه ای یک ساختار پویا در حال تغییر دارد که امکان واکنش های بی شماری به vortices بال ناشی از خود را فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]یک بال پروانه دارای یک ساختار در حال تغییر است که اجازه می دهد تا پاسخ های بی شماری به گرداب های بال خود منجر شود

5. The second dynamically equivalent mechanism is to introduce delays into the loop that correspond to synthesis and transport delays.
[ترجمه ترگمان]دومین مکانیزم به صورت پویا، ایجاد تاخیر در حلقه است که مربوط به تولید و تاخیر حمل و نقل است
[ترجمه گوگل]دومین مکانیسم معادل به صورت پویا، معرفی تاخیر در حلقه است که با سنتز و تاخیر حمل و نقل مرتبط است

6. The opportunity to see a semantic net and dynamically generate outlines from it may help authors mold the desired document.
[ترجمه ترگمان]این فرصت برای دیدن یک شبکه معنایی و ایجاد پویای خطوط از آن ممکن است به نویسندگان کمک کند تا اسناد مورد نظر را تهیه کنند
[ترجمه گوگل]فرصتی برای دیدن یک شبکه معنایی و ایجاد پویشهای از آن به طور دائمی ممکن است به نویسندگان قالب سند مورد نظر را کمک کند

7. Strictly speaking, the E programming language is a dynamically typed functional programming language, not a framework.
[ترجمه ترگمان]به طور دقیق، زبان برنامه نویسی E یک زبان برنامه نویسی تابعی پویا است، نه یک چارچوب
[ترجمه گوگل]به طور جدی، زبان برنامه نویسی E یک زبان برنامه نویسی کاربردی به صورت پویا است و نه یک چارچوب

8. The visualization based on new measurements dynamically adjusts the data distribution on coordinate axis and quantificationally assesses the clustering assessment.
[ترجمه ترگمان]تصویر سازی مبتنی بر اندازه گیری های جدید، توزیع داده ها را بر محور مختصات تنظیم می کند و quantificationally ارزیابی خوشه بندی را ارزیابی می کند
[ترجمه گوگل]تجسم بر مبنای اندازه گیری های جدید به طور پویا توزیع داده ها در محور مختصات را تنظیم می کند و ارزیابی خوشه ای را به صورت کوانتومی ارزیابی می کند

9. A user can then dynamically define sets of documents having these overlapping attributes.
[ترجمه ترگمان]سپس یک کاربر می تواند به طور پویا مجموعه های اسناد دارای این ویژگی ها را تعریف کند
[ترجمه گوگل]پس از آن کاربر می تواند مجموعه ای از اسناد با این ویژگی های همپوشانی را به صورت پویا تعریف کند

10. In addition, dynamically recrystallized grain size of friction stirred 5052 alloy is a key, significant microstructural refinement caused by the phenomenon of dynamic recrystallization.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اندازه دانه ریز دانه آلیاژ ۵۰۵۲ شده یک روش مهم و مهم است که به واسطه پدیده of پویا ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اندازه دانه دانه کریستالیزه شده اصطکاک 5052 آلیاژ، یک کلید کلیدی است که از پلاستیک کریستالیزاسیون دینامیک تشکیل شده است

11. In other words, a selector can dynamically re-route a service call to any other component at runtime.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، انتخاب گر می تواند به طور پویا یک فراخوانی سرویس را به هر جز دیگری در زمان اجرا دوباره انتخاب کند
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، یک انتخاب کننده می تواند به صورت پویا مسیر تماس سرویس را به هر مولفه دیگری در زمان اجرا مجدد

12. Solbourne's product allows developers to create graphical user interfaces that dynamically switch between Motif and Open Look.
[ترجمه ترگمان]محصول s به توسعه دهندگان اجازه می دهد تا واسط های کاربر گرافیکی ایجاد کنند که به طور پویا بین Motif و Look باز شوند
[ترجمه گوگل]محصول Solbourne اجازه می دهد تا توسعه دهندگان برای ایجاد رابط کاربر گرافیکی که به صورت پویا بین Motif و باز نگاه بیننده

13. It reportedly uses centrally maintained configuration information along with dynamically gathered performance information to choose the best suited computer for each application.
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که از اطلاعات پیکربندی متمرکز به همراه اطلاعات عملکرد جمع آوری شده به طور پویا برای انتخاب بهترین کامپیوتر مناسب برای هر کاربرد استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این گزارش حاوی اطلاعات پیکربندی مرکزی نگهداری شده همراه با اطلاعات عملکردی که به صورت پویا جمع آوری شده است، برای انتخاب بهترین رایانه مناسب برای هر برنامه کاربردی است

14. When hostilities began he merely wanted the regime to behave dynamically.
[ترجمه ترگمان]وقتی خصومت ها آغاز شد او فقط می خواست که رژیم به طور پویا رفتار کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که خصومت ها آغاز شد، تنها خواستار رژیم بود که به صورت پویا رفتار کند

پیشنهاد کاربران

پویا


کلمات دیگر: