کلمه جو
صفحه اصلی

slitter


معنی : چاک دهنده
معانی دیگر : چاک دهنده

انگلیسی به فارسی

چاک دهنده


تلنگر، چاک دهنده


انگلیسی به انگلیسی

• mechanism for automatically cutting a sheet into two or more parts after it has been printed (printing press); person who or that which slits

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] صفحه تراش، شیارساز، شکاف تراش

مترادف و متضاد

چاک دهنده (اسم)
ripper, slitter

جملات نمونه

1. We made two slits for the eyes and a perpendicular line for the nose.
[ترجمه ترگمان]دو شکاف برای چشم ها و یک خط عمودی برای بینی درست کردیم
[ترجمه گوگل]ما دو شکاف برای چشم و یک خط عمود بر بینی گذاشته ایم

2. He slit open the envelope with a knife.
[ترجمه ترگمان]با چاقو پاکت را باز کرد
[ترجمه گوگل]او با چاقو پاکت را باز کرد

3. They say somebody slit her throat.
[ترجمه ترگمان] میگن یه نفر گلوش رو پاره کرده
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که کسی گلویش را شکسته

4. Make a slit in the stem about half an inch long.
[ترجمه ترگمان]شکافی در ساقه به طول نیم اینچ ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]تقریبا نیم اینچ طولی در ساقه ایجاد کنید

5. His eyes narrowed into slits.
[ترجمه ترگمان]چشمانش را تنگ کرد
[ترجمه گوگل]چشمان او به شکاف تنگ شده است

6. The skirt is slit to the hip on one side.
[ترجمه ترگمان]دامنش در یک طرف شکاف دارد
[ترجمه گوگل]دامن یک طرفه به سمت ران افتاده است

7. He slit his eyes but said nothing.
[ترجمه ترگمان]چشمانش را باز کرد، اما چیزی نگفت
[ترجمه گوگل]او چشمانش را تکه تکه کرد اما چیزی نگفت

8. He was found the next day with his throat slit.
[ترجمه ترگمان]روز بعد رو با بریدن گلوش پیدا کردن
[ترجمه گوگل]او روز بعد با شکاف گلویش پیدا شد

9. The child's throat had been slit.
[ترجمه ترگمان]گلوی بچه پاره شده بود
[ترجمه گوگل]گلو کودک شکسته شده بود

10. He began to slit open each envelope.
[ترجمه ترگمان]شروع به باز کردن هر پاکت نامه کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به باز کردن هر پاکت کرد

11. Her skirt was slit at both sides .
[ترجمه ترگمان]دامنش دو طرف باز شده بود
[ترجمه گوگل]دامن او در هر دو طرف شکاف بود

12. She reflected no longer than a second before she decisively slit the envelope.
[ترجمه ترگمان]او بیش از یک ثانیه قبل از آن که با قاطعیت پاکت را پاره کند، فکر کرد
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه پاکت را قاطی کند، بیش از یک ثانیه را منعکس کرد

13. She watched them through a slit in the curtains.
[ترجمه ترگمان]او آن ها را از میان شکافی که در پرده بود تماشا می کرد
[ترجمه گوگل]او آنها را از طریق یک شکاف در پرده ها تماشا کرد

14. Slit the roll with a sharp knife.
[ترجمه ترگمان]با یه چاقو تیز رو زد
[ترجمه گوگل]رول را با یک چاقوی تیز شکسته کنید

15. She killed herself by slitting her wrists.
[ترجمه ترگمان] با بریدن دستش خودکشی کرد
[ترجمه گوگل]او با کشیدن مچ دست خود کشته شد

پیشنهاد کاربران

قطعه ساز، برش ساز، برشکار


کلمات دیگر: