کلمه جو
صفحه اصلی

moult


معنی : پوست انداختن، موی ریختن، تولک رفتن
معانی دیگر : (انگلیس) رجوع شود به: molt، پر ریختن

انگلیسی به فارسی

پوست انداختن، تولک رفتن، پر ریختن، موی ریختن


گریم، پوست انداختن، تولک رفتن، موی ریختن


انگلیسی به انگلیسی

• periodical shedding (of horns, skins, feathers, etc.) to make way for new growth (also molt)
shed periodically (horn, skin, feathers, etc.) to make way for new growth (also molt)
when an animal or bird moults, it loses its coat or feathers so that a new coat or feathers can grow.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] پوست اندازی. حرکاتی که موجب جداشدن پوستک از بدن می شود.

مترادف و متضاد

پوست انداختن (فعل)
shell, slouch, peel, desquamate, molt, moult, exuviate

موی ریختن (فعل)
molt, moult, mew

تولک رفتن (فعل)
molt, moult

جملات نمونه

1. Finches start to moult at around twelve weeks of age.
[ترجمه ترگمان]finches در حدود دوازده هفته به moult شروع می کنند
[ترجمه گوگل]فینچ در حدود دوازده سالگی آغاز می شود

2. By August the male will have begun to moult and will become almost indistinguishable from the female.
[ترجمه ترگمان]تا ماه اوت، مرد به moult آغاز خواهد کرد و تقریبا از زن قابل تشخیص خواهد بود
[ترجمه گوگل]تا اوت، مرد شروع به شلاق خواهد کرد و از زن تقریبا غیر قابل تشخیص خواهد بود

3. Her tameness drops away like a spring moult, and her primitive survival instincts supplant everything else.
[ترجمه ترگمان]حالت او مثل یک moult بهاری از بین می رود، و همین طور غرایز اولیه her جایگزین هر چیز دیگری می شوند
[ترجمه گوگل]تندرستی او مانند یک گرمی بهار می افتد و غرایز بقاء اولیه او جایگزین همه چیز می شوند

4. As the time for the moult approaches, the animal absorbs much of the calcium carbonate from its shell into its blood.
[ترجمه ترگمان]به عنوان زمان برای رویکردهای moult، این حیوان مقدار زیادی کربنات کلسیم را از پوسته خود به خون خود جذب می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان زمان برای روش های شستشو، حیوانات زیادی از کربنات کلسیم از پوسته خود را به خون آن جذب می کند

5. In autumn the elephant seals haul out to moult.
[ترجمه ترگمان]در پاییز، شیره ای پیل به moult باز می شوند
[ترجمه گوگل]در پاییز، مهر و موم فیل به خارج می شود

6. Periodically, they moult their thin transparent skins, changing shape as they do so.
[ترجمه ترگمان]به طور متناوب پوست شفاف و نازک خود را به شکلی که این کار را انجام می دهند، باز می کنند
[ترجمه گوگل]به صورت دوره ای، آنها پوست های شفاف شیک خود را شسته و تغییر شکل، همانطور که آنها انجام می دهند

7. With each successive moult the current crop of fungal parasites is shed along with the old exoskeleton.
[ترجمه ترگمان]با هر moult پی درپی، محصول جاری انگل های قارچی به همراه اسکلت exoskeleton قدیمی ریخته می شود
[ترجمه گوگل]با هر قاعدگی متوالی، محصولات فعلی انگل های قارچی همراه با کروموزوم قدیمی ریخته می شود

8. As they grow they moult several times.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها رشد می کنند، چندین بار این کار را تکرار می کنند
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها رشد می کنند، چندین بار شامپو می کنند

9. Mature Christmas Island red crabs probably moult only onceayear, as their growth rate slows.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد خرچنگ های قرمز جزیره کریسمس بالغ بر onceayear نفر هستند چون نرخ رشد آن ها کند می شود
[ترجمه گوگل]خربزه قرمز بالغ کریسمس قرمز ممکن است تنها onceayear گرده، به عنوان نرخ رشد خود را کاهش می دهد

10. Wouldn't it be all tight to moult tight here?
[ترجمه ترگمان]خیلی خوب نیست که اینجا رو پر کرده باشه؟
[ترجمه گوگل]آیا اینطور نیست؟

11. The bird is in moult, and it may be the case that a lot of feathers have been lost from the underwing in one go, producing this white patch.
[ترجمه ترگمان]پرنده در moult است و ممکن است این حالتی باشد که بسیاری از پرها از the در یک حرکت گم شده اند و این لکه سفید را تولید می کنند
[ترجمه گوگل]پرنده در حال گرده افشانی است، و ممکن است موردی باشد که پرهای زیادی از زیر کمر در یک حرکت گم شده اند و این پچ سفید را تولید می کنند

12. You should make moult treatment, especially for armpit so that the dress on the bride could show the brilliant effect.
[ترجمه ترگمان]شما باید درمان moult را به خصوص برای زیربغل حفظ کنید تا لباس عروس بتواند اثر درخشان خود را نشان دهد
[ترجمه گوگل]شما باید درمان موی سر را انجام دهید، مخصوصا برای زیر بغل، به طوری که لباس عروس بتواند اثر درخشان را نشان دهد

13. They also moult more or less continuously from juvenile through to adult plumage, so can be very variable at any time "in between".
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین به طور مداوم و یا کم تر از نوجوانان تا to بزرگ سال moult می کنند، بنابراین می توانند در هر زمانی \"در هر زمانی\" متغیر باشند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین بیشتر یا کمتر از نوجوانان تا بلوغ بزرگسالان شسته و رفته، بنابراین می توانند در هر زمان 'در میان' بسیار متغیر باشند

14. The machine can collect dust and moult for the cutting cloth and toy in toy and garment industry . Strong suction by high speed motor can make toys more clean.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه می تواند برای برش پارچه و اسباب بازی در صنعت اسباب بازی و پوشاک، گرد و غبار را جمع آوری کند مکش شدید توسط موتور سرعت بالا می تواند اسباب بازی ها را تمیز کند
[ترجمه گوگل]دستگاه می تواند گرد و غبار و شلاق برای پارچه برش و اسباب بازی در صنعت اسباب بازی و پوشاک جمع آوری کند مکش قوی توسط موتور با سرعت بالا می تواند اسباب بازی ها را تمیزتر کند

15. The Christmas Island red crabs moult their shells regularly during their early growth phases to match their increasing body size.
[ترجمه ترگمان]خرچنگ های قرمز جزیره کریسمس پوست خود را به طور مرتب در طول فازه ای اولیه رشد خود برای مطابقت با اندازه بدن افزایش می دهند
[ترجمه گوگل]خرچنگ قرمز جزیره کریسمس به طور منظم در طول مراحل رشد زودرس آنها را به طور منظم با اندازه بدن خود افزایش می دهد

پیشنهاد کاربران

پر ریزی - پوست اندازی


کلمات دیگر: