کلمه جو
صفحه اصلی

take it away

انگلیسی به فارسی

شروع کردن


مترادف و متضاد

Begin (especially used to launch a performance of some sort (usually imperative and/or exclamatory))


پیشنهاد کاربران

از آنجا بردار

حال گیری، گرفتن حال کسی

بردن آن
بیرون بردن آن

شروع اجرا، اعلام عمومی برای شروع اجرای گروه موسیقی


کلمات دیگر: