کلمه جو
صفحه اصلی

armoire


معنی : گنجه، دولابچه، جای اغذیه
معانی دیگر : جنگ افزارهای زرهی (مثل تانک و زرهپوش)، رسته ی زرهی، زرهی شدن یا کردن، زرهپوش کردن (انگلیس: armour)، جوشن، برگستوان، کژین، خنگل، کژاکند، (در گیاه و حیوان) لایه ی حفاظی، جوشن لای، لاک، ورقه ی پولادین یا فلزی که برای زرهی کردن کشتی و هواپیما به کار می رود، کمد لباس، زره خانه، پستو، جامه پستو

انگلیسی به فارسی

گنجه، دولابچه، جای اغذیه


armoire، گنجه، دولابچه، جای اغذیه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large, usu. ornate wardrobe or cabinet.

مترادف و متضاد

گنجه (اسم)
armoire, closet, cupboard, cuddy

دولابچه (اسم)
armoire, larder

جای اغذیه (اسم)
armoire

جملات نمونه

1. Armoires had built-in tie racks; desk chairs folded down to fit in a home-office unit.
[ترجمه ترگمان]Armoires در racks ساخته بودند؛ صندلی ها روی میز تا شده بودند تا در یک واحد دفتر کار کنند
[ترجمه گوگل]Armoires ساخته شده است قفسه کراوات؛ صندلی های میزانی که در یک دفتر خانه قرار می گیرند، به هم چسبیده اند

2. An Irish 19 th - century mahogany armoire stands in the studio, between the entry and the pantry.
[ترجمه ترگمان]چوب ماهون متعلق به قرن ۱۹ ایرلندی در استودیو بین ورودی و آبدارخانه ایستاده است
[ترجمه گوگل]یک گلدان قرمز قرن نوزدهمی ایرلندی در استودیو، بین ورودی و صندوق قرار دارد

3. The armoire stands in a corner behind us, also conveniently within reach.
[ترجمه ترگمان]armoire در گوشه ای پشت سر ما می ایستد و به راحتی در دسترس ما قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Armoire در گوشه ای پشت سر ما ایستاده است، همچنین به راحتی در دسترس است

4. Upstairs on an armoire, scribbled across a mirror is an assertion of will in the late superstar's hand, it reads: 'Train, perfection, March, April, Full Out, May!'
[ترجمه ترگمان]در طبقه بالا در طبقه بالا، روی یک armoire نوشته شده بود: قطار، کمال، مارس، آوریل، آوریل، کامل، ماه مه!
[ترجمه گوگل]در بالا روی قبر که در سراسر آینه نوشته شده است ادعای اراده در دست ستاره ای است که در اواخر دهه 1960 منتشر شد: 'آموزش، کمال، مارس، آوریل، کامل، مه!'

5. Malaysia's High End TV Armoire On Sales!
[ترجمه ترگمان]تلویزیون End High مالزی در فروش!
[ترجمه گوگل]تلویزیون ماهواره ای بالا پایان مالزی در فروش!

6. Combination Armoire that you can customize to fit room.
[ترجمه ترگمان]armoire ترکیبی که می توانید متناسب با اتاق کار کنید
[ترجمه گوگل]Armoire ترکیبی است که می توانید سفارشی کنید تا به اتاق برسد

7. A jewelry armoire is a great gift for your new wife and eternal Valentine.
[ترجمه ترگمان]یک کمد جواهر، هدیه بزرگی برای همسر جدید شما و والانتین است
[ترجمه گوگل]Armoire جواهرات هدیه ای عالی برای همسر جدید و ولنتاین ابدی است

8. Farmhouse follows the style of the farmhouse kitchen, and has a pine dresser or armoire as its focal point.
[ترجمه ترگمان]farmhouse، سبک آشپزخانه ساختمان را دنبال می کند و یک میز صنوبر یا armoire را به عنوان نقطه کانونی خود دارد
[ترجمه گوگل]مزرعه خانه سبک آشپزخانه مزرعه را دنبال می کند و به عنوان نقطه کانونی آن کاشی کاشت و یا گلدوزی می کند

9. She turns her back to him to look in the mirror beside the cherrywood armoire.
[ترجمه ترگمان]او را به سوی او برمی گرداند تا در آینه کنار کمد cherrywood نگاه کند
[ترجمه گوگل]او او را به سمت او باز می کند تا در کنار آینه در کنار چترهای چوبی نگاه کند

10. Some seem to have simply added a pull-out keyboard tray to the armoire / entertainment center and renamed it a computer cabinet.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که برخی به سادگی یک سینی صفحه کلید را به مرکز سرگرمی \/ سرگرمی اضافه کرده و آن را به یک کابینت کامپیوتر تغییر داده اند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بعضی به سادگی یک سینی صفحه کلید کشویی را به مرکز armoire / entertainment مرکز اضافه کرده و آن را به یک کابینت کامپیوتر تبدیل کرده است

11. If you have unlimited space, look for a bedroom suite that comes with a number of pieces, such as an armoire or matching desk and dressing table in addition to a chest and dresser.
[ترجمه ترگمان]اگر فضای نامحدودی در اختیار دارید، به دنبال یک اتاق اتاق خواب باشید که با تعدادی از قطعات، مانند میز آرایش یا میز آرایش و یک میز آرایش به علاوه یک قفسه و قفسه قرار دارد
[ترجمه گوگل]اگر فضای نامحدود دارید، مجموعه ای از اتاق خواب را که همراه با تعدادی از قطعه ها مانند یک میز یا میز توری و میز تسمه ای همراه با قفسه سینه و سفارشی است، دنبال کنید

12. Meanwhile, we also supply some accessories like sleeping bag, chair, air mattress, form-mat, backpacks, umbrella, folding bed armoire, bookcase, shoe-shelf and fishing tool etc.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، ما همچنین برخی لوازم جانبی مثل کیسه خواب، صندلی، تشک هوایی، form، backpacks، umbrella، bed، armoire، bookcase، قفسه کفش و ابزار ماهیگیری را تامین می کنیم
[ترجمه گوگل]در عین حال، ما همچنین برخی از لوازم جانبی مانند کیسه خواب، صندلی، تشک، تشک، کوله پشتی، چتر، کابینت تخت تاشو، قفسه کتاب، قفسه کفش و ابزار ماهیگیری و غیره عرضه می کنند

پیشنهاد کاربران

کمد لباس


کلمات دیگر: